به گزارش “دانشجوآزاد” این روزها حتی مخاطبان عام تلویزیون هم در مورد افول تلویزیون حرف میزنند چه برسد به قشر فرهیخته جامعه ما، حقیقت این است که تلویزیون این روزها بدترین روزهایش راسپری میکند و اگر مسئولین فکری اساسی برای آن نکنند باید کم کم شروع کنند به حذف تک تک کانال ها و فقط همان سه چهار شبکه قبلی را نگه دارند آن هم از باب خالی نبودن از عریضه!
اگر چه تلخ است ولی حق این است که تلویزیون در این سال ها هیچ وقت نتوانسته در حد ظرفیت کشوری مثل ایران ظاهر شود چه برسد که بخواهد در طراز انقلاب و به عنوان یک رسانه جهانی محتوا ارائه بدهد.
یکی از راهای برون رفت تلویزیون از وضعیت موجود کنار گذاشتن محافظه کاری بیش ازحد رسانه ملی است؛ وقتی نزدیک به دوساعت از حادثه تروریستی تهران میگذرد و اخبار فضای مجازی گوش مردم را کر کرده وهنوز شبکه خبر در مورد مهدکودک ها برنامه پخش میکند و با ترس و لرز وشک زیرنویسی در مورد این حادثه مینویسد باید در این شبکه را گِل گرفت.
زمانی که حتی سخنرانی و برنامه های رهبری باشاعران ودانشجویان هم ناقص وبا سانسور پخش میشود یعنی این رسانه از سر و رویش محافظه کاری میبارد.
وقتی اخبارهای رسمی تلویزیون پراست از خبرهای دست دوم وسوم آن هم فقط کلی گویی هایی که به هیچ کس برنخورد و اتفاقات واعتراضات چالشی داخل کشور راپوشش نمیدهد ومیخواهد همیشه به مردم تلقین کند که “همه چیز آرام است”دیگر نمیتوان به این رسانه اعتماد کرد وبه ناچار مردم به خبرهای فضای مجازی اعتماد میکنند.
وقتی جلوی برنامه های انتقادی انقلابی با فشار این حزب و آن حزب گرفته میشود و عملا افراد صریح اللهجه حذف و طرد میشوند، به این رسانه نمیتوان،رسانه ملی گفت؛ وقتی نیروی های انقلابی نمیتوانند به راحتی وارد این سازمان بشوند ودر صورت ورود هزار شرط وشروط را باید رعایت کنند دیگر این رسانه ربطی به انقلاب ندارد.
سریال های ضعیف تلویزیون هم مردم را به طرف شبکه خانگی کشانده واز تلویزیون دور کرده .کافی است از ۱۰۰نفر بپرسیم که فقط اسم سریال های ماه رمضان امسال تلویزیون رانام ببرند تا مشخص شود این رسانه چقدر مخاطب دارد و چقدر تاثیر گذار هست من که بعید میدانم ده نفرهم بتوانندنام ببرند!
یکی از راه های دیگر حل مشکل تلویزیون استقلال صدا سیما از دولت است تازمانی که رسانه ملی که محل تولید فرهنگ هست با تبلیغ چیپس و پفک و التماس به دولت ها بوجه اش را تامین کند وضعیتش از این بهتر نخواهد شد.
راه حل دیگر این است که سازمان صدا سیما بیش از حد حجیم شده است،آنقدر که قسمت زیادی از بوجه اش به حقوق کارمندانش اختصاص می یابد و دیگر چیزی نمی ماند برای تولید سریال و… ای کاش مسولین ما از تلویزیون بی بی سی یاد میگرفتند که یک هزارم تلویزیون ما کارمند ندارد اما مخاطبینش چندین برابر بعضی از شبکه های ما وشاید کل تلوزیون ما باشد وعمق تاثیرش هم که در جامعه آشکار است.
خلاصه مسولین فرهنگی کشور باید برای ادامه حیات تلوزیون فکری اساسی بکنند والا آن چیزی که نباید اتفاق بیفتد،اتفاق خواهد افتاد.
رضا روستایی
این یادداشت دریافتی می باشد و لزوما منعکس کننده عقاید سایت دانشجو آزاد نیست.