پايگاه خبری تحليلي دانشجو آزاد

11:41:25 - یکشنبه 13 تیر 1395
داغ کن - کلوب دات کام Balatarin اشتراک گذاری در فیس بوک تویت کردن این مطلب
شعار جالب دختران دانشجو/ دانشجویی که ابتدا از رهبری اجازه صحبت گرفت/ کسل کننده ترین متن/ ماجرای «شیر، نه گربه!»
دیدار دانشجویان با رهبر معظم انقلاب، یکی از متفاوت‌ترین جلساتی است که برای دانشجویان و رهبری برگزار می‌شود؛ صمیمت بین میزبان میهمانان این جلسه شورانگیز..

به گزارش “دانشجوآزاد” به نقل از«خبرنامه دانشجویان ایران»؛ امسال دومین بار بود که جلسه دانشجویان با رهبری، پس از افطار نیز ادامه پیدا کرد؛ ارائه مطلب دانشجویان در این دیدار که هرچقدر هم فشرده شد، باز هم در کمتر از دو ساعت جمع نشد، باعث شد تا فرصت کمی برای رهبر معظم انقلاب به منظور سخنرانی در جمع دانشجویان فراهم شود، اما این دیدار صمیمانه با توافق دانشجویان و رهبری، بعد از افطار نیز ادامه یافت.

بر گردیم به اول دیدار، جایی که از خیابان فلسطین به سمت بیت رهبری حرکت کردیم و ساعت ۱۵ به درب ورودی رسیدیم، اما جمعیت حدودا ۴۰۰ نفره درصف بودند. برخی بدون کارت و به دنبال کسی که کارت اضافه داشته باشد. بعضی دیگر نیز کارت در دستشان و آماده ورود.

ساعت ۴ درب را باز کردند و یک به یک وارد شدیم؛ با عبور از مراکز بازرسی و مسیرهای منتهی به سالن اصلی، بالاخره به حسینیه امام خمینی(ره) رسیدیم…

در ابتدای ورود به سالن، سخنی از حضرت علی(ع) بود که بالای جایگاه سخنران در جلوی سالن، چشم‌نوازی می‌کرد. با رنگ سفید، روی پارچه آبی رنگ نوشته شده بود: «ان العلم حیات القلوب و نور الابصار».

سالن هنوز کاملا روشن نیست و پرژکتورها خاموشند. نیمی از سالن تقریبا پر شده است و دانشجویان هر از چندگاهی یک صلوات دسته جمعی می‌فرستند اما نمی‌دانند که حالا حالاها خبری نیست و تا زمان ورود رهبری به سالن هنوز زمان زیادی مانده است.

هرچند این صلوات‌ها آمدن آقا به سالن را جلو نمی‌اندازد اما مقدمه‌ای برای شعارهای صفه و نیمه دانشجویان می‌شود، شعارهایی که برخی همراهی می‌کنند و برخی دیگر نه! به نظر می‌رسد جمعیتی که ساعتها پشت درب بیت صف ایستاده بودند، کمی در حال خستگی درکردن هستند.

هرچند این شعارها نشان از خستگی دانشجویان دارد اما شور و اشتیاق در آنها موج می‌زند…

هرچه به ساعت ۱۷ نزدیکتر می‌شویم، زمزمه‌ها بیشتر می‌شود و شعارهای دانشجویان جان بیشتری پیدا می‌کنند. چشمه ا به پرده آبی رنگ پشت جایگاه است و دانشجویانی که این پا و آن پا می‌کنند تا ببینند که رهبری چه زمانی وارد سالن خواهند شد.

زمزمه‌ها به اوج می‌رسد و دوباره از تب و تاب می‌افتد، دزیر لب شعارهایی که می‌دهند و یکی دوبار تکرار می‌شود و دوباره از تب و تاب می‌افتد. «این همه لشگر آمده…»، «علمدار ولایت…»، «ای رهبر آزاده…» و … شعارهایی است که دانشجویان می‌دهند.

یکی از دانشجویان با صدای بلند گفت: «برای شادی روح دانشجوی مرحوم “محمدجواد جلالفرد” صلوات…» و جمعیت بلافاصله صلوات فرستادند.

چندی نگذشت که دانشجوی دیگری گفت: «برای شادی روح دانشجوی ولایتمدار و انقلابی محوم “معین رئیسی” صلوات…» و باز هم جمعیت صلوات فرستادند.

محمد جواد جلالفرد، عضو شورای مرکزی جنش عدالتخواه دانشجویی بود که بر اثر عارضه قلبی، در ابتدای سال جاری درگذشت.

معین رئیسی نیز عضو شورای مرکزی اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل بود که سال ۹۲ بر اثر تصادف در حین فعالیت‌های تشکیلاتی از دنیا رفت.

ساعت ۱۷:۱۰ است که آرام آرام زمزمه مداحی معروف “مدافعین حرم” بر لب‌های دانشجویان جاری می‌شود… «دلم یه جوریه، آره پر از صبوریه، چقدر شهید دارن، میارن از تو سوریه، منم باید برم…».

دانشجویان انگار دل پری دارند و اینجا برایشان غریب نیست، به تدریج نفرات بیشتری صدای خود را آزاد می‌کنند و با این نوا همراهی می‌کنند، البته برخی نیز دم سینه زنی گرفته اند وبان نوحه به سینه هم می‌زنند.

چشم که می‌گردانم، در انتهای سالن، سخنی از امام خمینی(ره) را به دیوار زده‌اند: «مقدرات هر کشوری به دست دانشگاه و آنهایی است که از دانشگاه بیرون می‌آیند». به نظر می‌رسد آنهایی که امروز در این حسینیه جمع شده‌اند، می‌خواهند به این سخن امام نیز جامه‌ی عمل بپوشانند.

زمزمه‌هایی که برخی اوقات به همهمه تبدیل می‌شود و گوش و چشم‌ها را تیز می‌کند که آیا رهبری آمده است یا دارد می‌آید؟ برخی دوزانو نشسته‌اند و برخی چهارزانو، اما همه نگاه‌ها به جایگاه سخنرانی است که فقط یک پایه میکروفون روی آن قرار دارد هنوز حتی صندلی و میز آقا را نیاورده‌اند.

بعضی  از دانشجویان نیز از فرصت استفاده می‌کنند و دو بیتی یا تک بیتی‌هایی با ختم صلوات می‌خوانند و حاضرین در جلسه نیز صلوات می‌فرستند. شور و نشاط جلسه از ساعات اولیه ورود به حسینیه بیشتر شده است و این ربا از روحیه جالب دانشجویان می‌توان فهمید. لبخند یکی از عناصری است که در این دقایق تقریبا روی لب تمام دانشجویان دیده می‌شود.

بعضی از کسانی که وارد سالن می‌شوند، چند سال است که دیگر حتی دانشجو هم نیستند اما وابستگی‌شان به این دیدار و تفاوتش با سایر دیدارها، آنها را علی رغم وجود مشغله‌های موجود باز هم به این دیدار کشانده است.

به نظر می‌رسد که امسال دوربین‌های موجود فیلمبرداری و عکاسی را اضافه‌تر کرده‌اند. شاید برای این است که لحظات بیشتری از این جلسه مهیج و با نشاط را ثبت و ضبط کنند. یکی از عکاسان بالای جایگاه فیلمبرداری رفته تا از جمعیت عکس بگیرد؛ دانشجویان هم حسابی ژست می‌گیرند تا عکس آنها زیباتر شده و برای درج در رسانه‌ها انتخاب شود.

در این میان که پسرها مشغول عکاس و دوربین وی ستند، دختران شروع کردند به شعار دادن: «ای پسر فاطمه، منتظر تو هستیم»…

عقربه ساعت بزرگ بالای سالن، ۱۷:۳۰ را نشان می‌دهد. جمعیت دوباره شروع به شعار دادن می‌کند: «عزیز زهرا(س)، منتظریم تا تو بیایی، نایب مهدی، منتظریم تا تو بیایی»، «مرگ بر آمریکا» که جمعیت حاضرین را به یکباره به وجد آورد و صدای بلندی را در حسینیه امام خمینی(ره)، طنین انداز کرد.

شعارهای بعدی نیز داده شد:«مرگ بر اسرائیل»، «نه سازش، نه تسلیم، نبرد با آمریکا»، «ابوالفضل علمدار، …»، «لبیک یا حسین» و …

نحوه شعار دادن دانشجویان نشان می‌دهد که بی صبرانه منتظر دیدار ماه هستند، دیداری که از جنس هیچ چیز دیگری نیست.

شعارهای دانشجویان اما ادامه پیدا می‌کند: «مرگ بر آل سعود»، «مرگ بر فتنه‌گر»، «هم غزه هم لبنان، جانم فدای اسلام» و … و باعث می‌شود که دوربین‌های فیلمبرداری نیز روشن شوند و شروع به ثبت این لحظات جذاب و خاطره‌انگیز کنند.

در این دقایق شعارها جذاب تر شده است؛ شعارهایی محکم و کوبنده‌تر از سوی دانشجویان دختر و پسر حاضر در سالن که نمی‌تواند بی معنی باشد: «ما اهل کوفه نیستیم…»، «این همه لشگر آمده…»، «عشق فق عشق علی…»، «حسین حسین شعار ماست…»، «خونی که در رگ ماست…»، «ای پسر فاطمه منتظر تو هستیم» و …

جلوی جایگاه سخنرانی شلوغ تر شده و رفت و آمدها نیز بیشتر شده است؛ انگار لحظه دیدار نزدیک است و همین امر، دانشجویان را حسابی هوایی و البته کم طاقت کرده است.

دعاهای مکرر برای سلامتی و طول عمر رهبری نیز فضای جلسه مکررا به عطر صولات بر محمد و آل محمد عطرآگین کرده است؛ دیگر همه چیز کامل است و چیزی کم نیست برای ورود آقا به سالن.

ساعت ۱۷:۴۵ دقیقه شده است و دانشجویان شروع به خواندن نوحه میثم مطیعی در رهبر معظم انقلاب می‌کنند: «رهبر من، طلایه دار لاله‌هایی…»؛ عشق به رهبری و انتظار بی صبرانه برای دیدار ماه در ماه میهمانی خدا، اشک‌های شوق را در گوشه و کنار البته بی سر صدا، لبریز کرده است. خیلی‌ها اولین بار است که رهبر انقلاب را قرار است از نزدیک ببینند…

پرده آبی پشت جایگاه کنار می‌رود و همه به گمان اینکه آقا وارد سالن می‌شوند، از جا برمی‌خیزند اما فقط صندلی سخنران را آوردند و میز کوچکی را نیز کنار صندلی می‌گذارند؛ دوباره جمعیت فروکش می‌کند و دانشجویان سر جای خود می‌نشینند.

دوباره شعارها از سر گرفته می‌شوند اما اینبار جنس شعارهای متفاوت است، دیوارهای حسینیه امام خمینی(ره) از صدای دانشجویان به لرزه درآمده است و دختران و پسران هر کدامبه نوبه خود، سهم قابل توجهی در سردادن این شعارها ایفا می‌کنند.

حالا نمایندگان تشکلهای دانشجویی که قرار است در در حضور رهبری سخنرانی کنند، وارد می‌شوند و صف اول در سالن را پر می‌کنند. صدای برخی از دانشجویان شعار دهنده که از همان دقایق اول حضور در حسینیه شعار می‌دادند دیگر گرفته است اما همچنان از پای نمی‌نشینند.

در میان این همهمه، دختران شعار می‌دهند: «رهبرم فرمان بده من مصطفایی دیگرم»، چندی بعد اما همه حاضرین در جلسه با هم به یاد شهیدان، نوحه سر می‌دهند: «کجائید ای شهیدان خدایی…»، هنوز این نوحه به پایان نرسیده بود که نوحه‌ی «یاد امام و شهدا» به سرعت در سراسر حسینیه طنین انداز شد. استقبال دانشجویان و حاضرین در جلسه از این نوحه بسیار جالب توجه بود. همه این نوحه را همخوانی کردند و به وسعت به سینه می‌زدند.

۵ دقیقه مانده است به ساعت ۱۸ که از لا به لای جمعیت، می‌شد دید که مسئولین آموزش عالی وارد حسینیه شدند و در جایگاخ مخصوص به خود نشستند.

بلافاصله پس از ورود مسئولین، رهبر معظم انقلاب نیز از درب کوچک کناری حسینیه وارد سالن شدند و به سمت پله‌های جایگاه حرکت کردند و بالای آن قرار گرفتند.

ورود یکباره و بدون آمادگی قبلی، باعث می‌شود تا دانشجویان به یکباره به جلوی سالن هجوم ببرند و از شوق دیدار رهبری شعارهای مکرری را سر دهند. دانشجویان به نحوی در مقابل رهبری شعار می‌دهند که انگار قرار است هرچه را که می‌خواهند با همین شعارها به قلب آقا منتقل کنند.

فریادها به قدر زیاد است که برای ماندن در سالن، یا باید با شعاردهندگان همراه شوید یا اینکه گوش بگیرید؛ این اما برای دیدارهای دانشجویی رهبر معظم انقلاب، کاملا امری عادی و البته دلنشین برای میزبان و هم میهمانان این جلسه صمیمانه است.

 تمام دانشجویان ایستاده‌اند و چهره رهبری که اکنون روی صندلی نشسته‌اند و دانشجویان را با شوق زایدالوصفی نگاه می‌کنند، از انتهای سالن دیده نمی‌شود.

جالب اینجاست که جمعیت فشرده و ایستاده در جلوی سالن، همانجا سرجای خود می‌نشینند و بی‌نظمی عجیبی در جلوی سالنو دقیقا در مقابل رهبر انقلاب ایجاد می‌شود، عده‌ای روی دو انگشت پا نشسته‌اند و عده‌ای حتی جای نشستن ندارند و نیم‌خیزند.

همین موضوع سبب می‌شود که آقا در همان بدو جلسه تذکر دهند: «جمعیت جلوی سالن فشرده است و من اذیت می‌شوم که دانشجویان اینجا به سختی نشسته‌اند…» رهبری از دانشجویان تشکر کردند و دوباره گفتند «ما همیشه بچه‌ها را دعوت می‌کنیم که بیایند جلو اما این بار …»؛ در همین لحظه یکی از دانشجویان فریاد زد: «برای سلامتی امام خامنه‌ای صلوات» و جمعیت نیز بلافاصله صلوات فرستادند…

یخ جمعیت، با گلایه نماینده بسیج دانشجویی از تداوم اختلاط در اردوهای دانشجویی شکست و در پاسخ به اعتراض درباره اردوهای مختلط دانشجویی، دانشجویان ضمن تائید این انتقاد گفتند: «احسنت، احسنت…»؛ رهبر انقلاب اما خیلی جدی در حال شنیدن این انتقاد هستند.

جمعیت حاضرین در سالن، مو به مو به متنهایی دانشجویان در برابر رهبری می‌خوانند، دقت می‌کنند و گام به گام پیش می‌روند؛ مثلا در بخشی از متن دفتر تحکیم، محمد حسین قائد شرف درباره عدم تردید در شعار مرگ بر آمریکا گفت که بلافاصله، واکنش حضار را با شعار «مرگ بر آمریکا» به همراه داشت.

در این بین پیشنهاداتی درباره مسکن مهر دانشجویی، انتقاد از فیلمهای سینمایی نامعقول در وزارت ارشاد و اشاره به حماسه عظیم نه دی نیز به شدت مورد استقبال دانشجویان قرار گرفت.

مجتبی رئیسی، دبیر جنبش عدالتخواه دانشجویی نیز درباره نفوذ اقتصادی و نشانه روی استقلال کشور، هشدار داد که دانشجویان با «احسنت، احسنت…» از آن استقبال کردند.

وی اما به مسئله جالبی اشاره کرد که هم دانشجویان خندیدند و رهبری: «اخیرا هر تصمیمی که برخی وزارتخانه‌ها و سازمانها می‌گیرند و ابلاغ می‌کنند، در ابتدای آن درج می‌کنند که در راستای منویات مقم معظم رهبری…».

سخنرانی نماینده گروه‌های جهادی اما کمی خسته‌کننده شده است، صدای خسته و ضعیف محمد آهنگران نسبت به سخنرانان قبلی، نشان دهنده خستگی مفرط وی از فشار روزه در ساعات پایانی و منتهی به افطار است.

همین امر باعث شد تا سخنرانی‌اش طولانی شود و برای همین هم در بین سخنرانی گفت: «وقتم تمام شده و مجری با خودکار به پایم می‌زند…»، این کمی جلسه را از حالت کسلی در می‌آورد.

آهنگران، بعد از نکته آخرش که قرائت کرد، دوباره گفت: «و اما نکته آخر…» که بالا فاصله واکنش جالب رهبری را به همراه داشت که فرمودند: «نکته بعد از آخر…» و در ادامه خنده حضار…

علیرضا احمدی، نفر بعدی بود که به نمایندگی از اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل لب به سخن گشود. وی از بوسیدن پیشانی فتنه گلایه کرد تا عدم موضع گیری علمای قم، وام‌های صنعتی و خودرویی، رفتارهای اشرافی گرایانه دولت و مسئله زنده نگهداشتن  شعار «مرگ بر آمریکا» که اکثرا با تایید دانشجویان حاضر در حسینیه امام خمینی(ره) همراه بود: «احسنت، احسنت…».

احمدی تنها نماینده‌ای بود که پیش از آغاز صحبت‌هایش پشت تریبون، از رهبری کسب اجازه کرد: «حضرت آقا اجازه می‌فرمائید؟» و رهبر انقلاب: «بفرمائید…». بعد از پایان این متن اما رهبر معظم انقلاب در واکنشی متفاوت دو بار اعلام کردند که «خیلی خوب بود».

یکی از دانشجویانی که در سخنرانی‌اش زیاد انتقاد می‌کرد، کشور ایران را با عنوان «گربه»(شکل نقشه) یاد کرد که با واکنش دانشجویان حاضر در جلسه مواجه شد و گفتند: «شیر، نه گربه!».

اما تنها تشکلی که به مسئله سربازی پرداخت، جامعه اسلامی دانشجویان بود که مسئله علم سازی ظرفیت‌های استفاده از سربازی را مطرح کرد. البته این امر از سوی دانشجویان به شدت مورد استقبال قرار گرفت.

صحبت نمایندگان دانشجویی که به پایان رسید، از گوشه و کنار جلسه، دانشجویانی بودند که تقاضای وقت برای صحبت می‌کردند که رهبر انقلاب اینگونه پاسخ دادند: «من مشکلی ندارم که همه شما صحبت کنید، اما چون فرصت نمی‌شود که همه صحبت کنند، حق بقیه ممکن است ضایع شود».

سخنان رهبر معظم انقلاب حدود ساعت ۱۹:۵۵ آغاز شد و ایشان از همان ابتدا با اشاره به تقویت دلهای دانشجویان، وارد مسائل مهم و استراتژیک شدند که ورود اینگونه رهبری به موضوع سخنرانی در دیدار رمضانیه امسال با دانشجویان، در نوع خودش جالب توجه بود.

رهبری همینطور ادامه دادند تا تزدیک افطار شد؛ ایشان نگاهی به کاغذهای خود انداختند و گفتند: «مسئل زیادی ماند، نمی‌دانم وقت می‌شود یا نه!». بلافاصله جمعیت پاسخ دادند: «بعد از افطار…».

بعد از افطار اما نظم حسنیه امام خمینی(ره) به هم ریخت و بسیاری از دانشجویان به جلوی حسینیه آمدند و در مقابل رهبر انقلاب نشستند.

شادابی جلسه به حدی بود که در مسائل مختلفی از سخنرانی، تعامل جالبی بین مستمعین و سخنران جلسه برقرار شده بود، اصلا جلسه خسته‌کننده‌ای به نظر نمی‌آمد.

هم دانشجویان علاقه داشتند که این جلسه ادامه داشته باشد و هم شخص رهبری؛ این از عملکرد ایشان و نحوه دسته بندی موضوعات سخنرانی کاملا پیدا بود.

در پایان نیز رهبری به برگه‌های خود نگاه می‌کردند، انگار علاقه‌ای به ترک این جلسه و دل کندن از فرزندان انقلابی‌شان نداشتند ولی دیگر فرصت نبود؛ ساعت ۲۳، اما این جلسه پنج ساعته بود.

بر چسب ها: , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , ,
پاتوق دانشجوها کوثر سایت زنان کویر تابناك وب تابناك وب logo-samandehi