پايگاه خبری تحليلي دانشجو آزاد

10:18:24 - سه شنبه 23 شهریور 1395
داغ کن - کلوب دات کام Balatarin اشتراک گذاری در فیس بوک تویت کردن این مطلب
دغدغه های رهبری و تکلیف ما
رهبر معظم انقلاب اسلامی نگران اقتصاد مقاومتی، پیشرفت علمی کشور، رشد سبک زندگی اسلامی– ایرانی‌، نگران سلطه فرهنگی، سلطه اقتصادی و سلطه علمی استکبار بر ملت ایران‌اند. وظیفه ما دشمن‌شناسی، شناخت روش‌های دشمنی استکبار جهانی است.

به گزارش “دانشجوآزاد” به نقل از پایگاه اطلاع رسانی خبرنگار حجت‌الاسلام والمسلمین علی‌شیرازی نماینده ولی فقیه در نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در یادداشتی با عنوان «دغدغه‌‌های رهبری و تکلیف ما» نوشت:

حرف و سخن ما در این نوشتار، تبیین دغدغه‌های مقام معظم رهبری است. برای ورود به این مبحث و به‌عنوان مقدمه، لازم است من و ما معنای حکومت دینی و ولایت فقیه را بدانیم تا با توجه به نگرش دینی ملت ایران، حساسیت ما نسبت به دغدغه‌های رهبری بیش‌تر شود و رشد حساسیت من و ما، باعث توجه جدی به رفع نگرانی‌های معظم‌له گردد.

حکومت، رهبری منسجمی است که در سطح کلان جامعه، امر و نهی و اعمال قدرت می‌کند.

دین نیز مجموعه‌ای از عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتی است که برای اداره امور فردی و اجتماعی انسان‌ها و تأمین سعادت دنیا و آخرت آنان تدوین شده است. دین حقیقی نیز دین اسلام است که خطوط کلی و اصیل آن در عقاید، حقوق، اخلاق و فقه با سایر ادیان یکی است.

حکومت در دین نقشی ارزشمند دارد و نیز از آن جهت که در اِعمال نظر دین، نسبت به امور اجتماعی مردم، سهم به‌سزایی دارد، از جایگاه مهمی برخوردار است. من و ما نیز معتقدیم که بدون حکومت دینی به بسیاری از اهداف عمده خود در عرصه‌های فردی و اجتماعی دست نمی‌یابیم.

از منظر دین، تنها کسانی می‌توانند در رأس حکومت دینی قرار بگیرند که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم از سوی خداوند عزیز برگزیده شوند. در عصر غیبت کبری این زعامت و رهبری به ولی‌فقیه جامع‌الشرایطی می‌رسد که به نیابت از امام معصوم(علیه السلام) بر جامعه اسلامی حاکمیت دارد. در این صورت، اطاعت از فقیه جامع‌الشرایط، در همان چیزهایی که اطاعتش از امام معصوم(علیه السلام) واجب بود، لازم می‌شود.

طبیعی است که شخص ولی‌فقیه باید از نظر علم به قانون اسلام، آگاه‌تر از همه باشد، از نظر تقوا، سرآمد دیگران باشد، از نظر مدیریت جامعه، اصلح از تمامی انسان‌ها باشد.

من و ما با همین نگاه، زیر پرچم ولی‌فقیه زمانمان حضرت امام خامنه‌ای حرکت می‌کنیم و به وی عشق می‌ورزیم. عشق به معنای علاقه و دلبستگی بسیار و گرایش عاطفی شدید است. انسان عاشق و شیفته ولایت، نسبت به دغدغه‌ها و نگرانی‌های رهبری نیز حساس است و تلاش در راستای رفع پریشانی خاطر معظم‌له را برای خود یک تکلیف و واجب دینی می‌داند.

انسان دین‌دار، ولی‌فقیه را؛ هم رهبری دینی و هم رهبری سیاسی به حساب می‌آورد و برای دغدغه‌های سیاسی و حکومتی حاکم اسلامی نیز باب ویژه‌ای باز می‌کند و همتش برای کم‌کردن دغدغه‌های امام امت جامعه اسلامی است. او می‌داند که مأموریت حاکم اسلامی، اجرای احکام الهی در زمین است و دغدغه‌های او هم در همین ردیف قرار می‌گیرد.

پس من و ما براساس وظیفه دینی، وظیفه حکومتی و عشق به ولایت، نمی‌توانیم نسبت به دغدغه‌های رهبری بی‌تفاوت باشیم. ما موظفیم از ولی‌فقیه زمانمان اطاعت کنیم. مراد از ولایت در آیات قرآن کریم، ولایتی است که از آن، اطاعت از امر و نهی بر‌می‌آید و دغدغه‌ها نیز در همین امر و نهی تعریف می‌شود. من و ما هم باید دستورهای ولی‌فقیه زمان را بپذیریم و به آن جامه عمل بپوشانیم و اِلا حکم خدا را قبول نکرده‌ایم و در این صورت در توحید مشکل داریم.

در روایت مقبوله عمربن حنظله، امام صادق(علیه السلام) پس از آن‌که فقیهان جامع‌الشرایط را از جانب خود منصوب کردند، فرمودند: «اگر کسی از این دستور ما سرباز زند، حکم خدا را کوچک شمرده، و ما را رد کرده است، و کسی که ما را رد کند، کافر است و تا مرز شرک پیش رفته است.»

پذیرش ولایت‌فقیه جامع‌الشرایط و پذیرش فرمان ولی‌فقیه زمان، جزء دین است. اگر کسی به این امر مهم گردن ننهد، در دین مشکل دارد. اگر برخی سخنان ولایت را بگیرد و بعضی را رها کند، او نیز در دین مشکل دارد. نمی‌شود نسبت به برخی از دغدغه‌ها حساس بود و نسبت به برخی بی‌تفاوت ماند.

پس از این مقدمه، به سراغ تبیین دغدغه‌های امام خامنه‌ای برویم و بعد از شناخت دغدغه‌های ولایت، ببینیم وظیفه ما در قبال نگرانی‌های شدید مقام معظم رهبری چیست؟

۱٫ دشمن از راه اشاعه فرهنگ غلط، فساد و فحشا سعی می‌کند جوان‌های ما را از دست ما بگیرد. کاری که از لحاظ فرهنگی دشمن می‌کند نه تنها یک تهاجم فرهنگی بلکه باید گفت یک شبیخون فرهنگی، یک غارت فرهنگی و یک قتل عام فرهنگی است.(۱)

۲٫ یکی از راه‌های تهاجم فرهنگی این است که سعی کنند جوان‌های مؤمن را از پای‌بندی‌های متعصبانه به ایمان که حافظ تمدن است، منصرف کنند؛ مثل همان کاری که قرن‌های گذشته در اندلس کردند. جوان‌ها را غرق در عالم فساد و شهوت‌رانی و میگساری کردند. در حال حاضر این کارها دارد انجام می‌گیرد.(۲)

۳٫ عمده موضوع‌هایی که قدرت‌های سلطه‌گر در نظام سلطه جهانی برای حفظ این رابطه سلطه‌گر و سلطه‌پذیر رویش تکیه می‌کنند، سه موضوع است: سلطه فرهنگی، سلطه اقتصادی، سلطه علمی. لازمه‌اش هم این است که نگذارید آن طرف سلطه‌پذیر یا آن کسی که سلطه‌ بر او تحمیل شده، در این سه زمینه به استقلال و به خودباوری و به پیشرفت برسد؛ نه در زمینه مسائل فرهنگی، شامل ایمان و اعتقاد و فرهنگی به معنای خاص؛ ارزش‌ها و هدف‌ها و جهت‌گیری‌ها؛ نه در زمینه اقتصادی، و نه در زمینه علمی.(۳)

۴٫ دو کار اساسی و اصلی است که باید انجام بگیرد؛ یکی تولیدات فرهنگی سالم در زمینه‌های مختلف، و یکی جلوگیری از تولید‌های مضر و به اصطلاح متاع و کالای مضر فرهنگی؛ به نظر من این جزو کارهای اساسی است. در همه دنیا مراقبت از محصولات فرهنگی و کتاب و مانند این‌ها وجود دارد … هر کشوری یک اصولی داردکه این اصول باید مراقبت بشود و دستگاه‌های حاکمیتی باید این اصول را رعایت کنند؛ رودربایستی ندارد. اگر چنان‌چه می‌بینید فلان تئاتر، فلان فیلم، فلان کتاب، فلان نشریه با مبانی انقلاب و مبانی اسلام مخالف است، جلویش را بگیرید و با آن برخورد کنید.(۴)

۵٫ امروز سعادت کشور ما در ادامه راه امام است. امروز همه آرمان‌های بحقی که این ملت دارد، به‌وسیله خط امام و راه امام تأمین می‌شود؛ این را من با محاسبه و دقت و با قرائن و شواهد عینی و ملموس عرض می‌کنم.
این ملت اگر امروز بخواهد در مقابل قدرت‌های استکباری شکل‌گرفته … بایستد و هویت و استقلال خود را حفظ کند و بتواند با رأی و نظر خود، راه زندگی‌اش را انتخاب کند، هیچ راهی ندارد جز این‌که به خط امام و راه امام متمسک شود.(۵)

۶٫ امام را صریح باید آورد وسط میدان؛ مواضعش بر علیه استکبار، مواضعش بر علیه ارتجاع، مواضعش بر علیه لیبرال دموکراسی غرب، مواضعش بر علیه منافقان و دورویان را باید صریح گذاشت … مبانی امام، مبانی روشنی بود. این مبانی… در کلمات امام، در بیانات امام، در نامه‌های امام و به خصوص در وصیت‌نامه امام – که کوتاه‌شده همه آن مواضع است – منعکس است.(۶)

۷٫ به نظر من کاری که علی‌العجاله باید کرد این است که در اتخاذ مواضع انقلابی، باید صراحت داشت؛ یعنی رودربایستی نکنیم. مواضع انقلابی را، مبانی امام بزرگوار را صریح بیان کنیم، خجالت نکشیم، رودربایستی نکنیم، ترس نداشته باشیم.(۷)

۸٫ شناختن دشمن از همه مهم‌تر است. دشمن سعی می‌کند خود را دوست جلوه دهد و شعارهای ملت‌ها را عوض کند؛ کما این‌که شعار ضدیت با صهیونیسم را در میان بعضی از دولتمردان عرب، تبدیل به یک شعار انحرافی کردند! یکی از کارهایشانتبدیل کردن شعارهاست. ملت و دولتی تسلیم می‌شود که دشمن را دست نشناسد، یا دچار فسادو بدبختی باشد؛ اما اگر دشمن‌شناسی بود … آن‌وقت شعارها، شعارهای روشن و آگاهانه‌ای خواهد بود و آن‌چه که دشمن می‌خواهد، به فضل پروردگار آن را در میان ملت ایران به‌دست نمی‌آورد.(۸)

۹٫ مهم‌تر از شناختن دشمن، شناختن دشمنی و روش دشمنی‌کردن اوست. اگر انسان بداند دشمن از چه راهی وارد می‌شود، حواس خود را جمع خواهد کرد. همه، دشمن را می‌شناسند. امروز دشمن ملت ایران و دشمن استقلال و آزادی او، دولت استکبار و متکبر آمریکاست. در این شکی نیست؛ به این موضوع، خودشان هم اعتراف می‌کنند،… اما روش دشمنی را هم باید شناخت. امروز روش دشمنی، ایجاد اختلاف و نفرت و کینه میان آحاد مردم است؛ ایجاد دلسردی نسبت به آرمان‌های اسلامی است؛ منحرف‌کردن شعارهای مردم و طرح شعارهایی است که با حرکت عظیم مردم هیچ همخوانی ندارد.(۹)

۱۰٫ امروز دشمن در درجه اول در صدد پی‌گیری سه محور است… اول این‌که، سعی دشمنان اسلام این است که مردم را نسبت به آینده این کشور به تردید بیندازند و آن‌ها را نسبت به آینده بی‌اعتماد کنند. دوم این‌که در اصول مسلم انقلاب تشکیک کنند و شبهه بیندازند. سوم این‌که میان ملت ایران و امت بزرگ اسلامی سدی به‌وجود آورند.(۱۰)

۱۱٫ نقشه دوم دشمن نفوذ است؛ می‌خواهند در کشورهای اسلامی و در کشورهای این منطقه، یک نفوذی به‌وجود بیاورند که تا ده‌ها سال ادامه داشته باشد. امروز آمریکا آبروی گذشته را در این منطقه ندارد؛ می‌خواهند این را بازسازی کنند. در کشور ما هم قصدشان همین است؛ در ایران هم نیتشان این است. آن‌ها به خیال خودشان، در این جریان مذاکرات هسته‌ای… نیت آن‌ها این بود که از این مذاکرات و از این توافق، وسیله‌ای پیدا کنند برای نفوذ در داخل کشور.(۱۱)

۱۲٫ این‌ها در صدد نفوذند، در صدد رخنه‌ کردنند؛ این رخنه از جاهای مختلفی ممکن است باشد؛ مواظب باشید. یک‌وقت آدم خبر می‌شود که فرض بفرمایید فلان سازمان آمده یک بخشی از مجموعه فرهنگی ما را– مثلاً فرض کنید مهدکودک‌ها را– به یک شکل خاصی دارد هدایت می‌کند؛ این را آدم می‌فهمد، بعد که نزدیک می‌شود می‌بیند کار خطرناکی و کار بزرگی است؛ اما آدم توجه نداشته؛ این‌ها رخنه است؛ در زمینه‌های گوناگون؛ در زمینه‌های اقتصادی، در رفت ‌و آمدها، در همه دستگاه‌ها.(۱۲)

۱۳٫ مذاکره آمریکا با جمهوری اسلامی ایران، یعنی نفوذ؛ تعریفی که آن‌ها برای مذاکره کردند این است و آن‌ها می‌خواهند راه را برای تحمیل باز کنند… مذاکره با این‌ها؛ یعنی راه را باز کردن برای این‌که بتوانند، هم در زمینه اقتصادی، هم در زمینه فرهنگی، هم در زمینه‌های سیاسی و امنیتی کشور نفوذ کنند.(۱۳)

۱۴٫ منتها از این خطرناک‌تر، نفوذ جریانی است. نفوذ جریانی، یعنی شبکه‌سازی در داخل ملت، به‌وسیله پول که نقش پول و نقش امور اقتصادی این‌جا روشن می‌شود. عمده‌ترین وسیله دو چیز است؛ یکی پول، یکی هم جاذبه‌های جنسی. افراد را جذب کنند، دور هم جمع کنند؛ یک هدف جعلی و دروغین مطرح کنند و افراد مؤثر را، افرادی که می‌توانند در جامعه اثرگذار باشند، بکشانند به آن سمت مورد نظر خودشان. آن سمت مورد نظر چیست؟ آن عبارت است از تغییر باورها، تغییر آرمان‌ها، تغییر نگاه‌ها، تغییر سبک زندگی‌؛ کاری کنند که این شخصی که مورد نفوذ قرار گرفته است،… همان چیزی را فکر کند که آن آمریکایی فکر می‌کند… همان‌جوری تشخیص بدهی که آن مأمور عالی‌رتبه سیا تشخیص می‌دهد؛ در نتیجه همان چیزی را بخواهی که او می‌خواهد.(۱۴)

۱۵٫ هدف‌هایی که آن‌ها دنبال می‌کردند، در درجه اول، سقوط انقلاب و سقوط نظام جمهوری اسلامی بود. هدف اول، براندازی بود. هدف بعدی این بود که اگر براندازی نظام جمهوری اسلامی تحقق پیدا نکند، انقلاب را استحاله کنند؛ یعنی صورت انقلاب باقی بماند، اما باطن انقلاب، سیرت انقلاب؛ روح انقلاب از بین برود. در این زمینه خیلی تلاش کردند که آخرین نمایشنامه آن‌ها که روی صحنه آمد، همین فتنه ۸۸ بود… هدف سوم هم باز این بود و هست که کاری کنند که اگر نظام اسلامی باقی می‌ماند، از عناصر ضعیف‌النفسی که می‌توان در آن‌ها نفوذ کرد، استفاده کنند و این‌ها را در مسائل کشور، در واقع طرف‌های اصلی خودشان قرار بدهند. بالاخره نظامی به‌وجود بیاید و ادامه پیدا کند که قدرت کافی نداشته باشد، ضعیف باشد، مطیع باشد… در مقابل آمریکا نایستد، قد علم نکند. اهداف این‌هاست.(۱۵)

۱۶٫ امروز برای کشور ما جنگ نظامی سنتی و متعارف احتمال بسیار بسیار ضعیفی است، لکن جهاد باقی است؛ جهاد یک چیز دیگری است. جهاد فقط به معنای قتال نیست، فقط به معنای جنگ نظامی نیست؛ جهاد یک معنای بسیار وسیع‌تری دارد. در بین جهادها جهادی هست که خدای متعال در قرآن آن را جهاد کبیر نام نهاده… اطاعت نکردن از کفار همان چیزی است که خدای متعال به آن گفته جهاد کبیر… در بین جهاد اصغر یک جهاد هست که خدای متعال آن را جهاد کبیر نام نهاده که آن همین است.

جهاد کبیر یعنی چه؟ یعنی اطاعت نکردن از دشمن، از کافر؛ از خصمی که در میدان مبارزه با تو قرار گرفته اطاعت نکن.

اطاعت یعنی چه؟ یعنی تبعیت؛ تبعیت نکن. تبعیت نکردن در کجا؟ در میدان‌های مختلف؛ تبعیت در میدان سیاست، در میدان اقتصاد، در میدان فرهنگ، در میدان هنر. در میدان‌های مختلف از دشمن تبعیت نکن؛ این شد جهاد کبیر. این تبعیت نکردن آن‌قدر مهم است که خدای متعال پیغمبر خود را مکرر به آن توصیه می‌کند… از آن‌ها تبعیت نکن؛ تو برنامه داری؛ تو برنامه کاری داری، برنامه زندگی داری؛ وحی الهی تو را تنها نگذاشته است؛ قرآن در اختیار تو است، اسلام در اختیار تو است، برنامه اسلام در اختیار تو است؛ این راه را برو.(۱۶)

۱۷٫ این جهاد کبیر به میزان زیادی متوقف به تبیین است؛ تبیین بیان کردن، روشنگری؛ امروز روشنگری لازم است. سعی کنید ذهن‌ها را با عمق‌یابی، به اعماق حقایق و مسائل برسانید… شعارهای انقلاب را باید حفظ کرد؛ این یکی از هدف‌ها است. یکی از کارهای بزرگ و یکی از بخش‌های بزرگ این جهاد عظیم عبارت است از حفظ شعارهای انقلاب. شعارها هدف‌ها را نشان می‌دهند، شعارها راه را به ما نشان می‌دهند، شعارها مثل علامت‌هایی هستند که در راه می‌گذارند برای این‌که انسان راه را اشتباه نکند… در مورد این شعارها و حقایق هم فقط به احساسات اکتفا نشود. من البته برای احساسات نقش زیادی قائلم… اما کافی نیست. عمق، تعمق و ژرف‌نگری در همه این شعارها باید وجود داشته باشد. سعی کنید در مسائل تعمق کنید؛ وقتی عمق‌یابی کردید، این ایمان مستقر با هیچ نیرویی از شما جدا نخواهد شد.(۱۷)

۱۸٫ تبیین، اساس کار ماست. ما با ذهن‌ها مواجهیم، با دل‌ها مواجهیم؛ باید دل‌ها قانع بشود. اگر دل‌ها قانع نشد، بدن‌ها به راه نمی‌افتد؛ جسم‌ها به کار نمی‌افتد… باید تبیین کنید؛ حرف‌هایتان را، نظراتتان را بگویید، در مسائل مهم کشور؛ در مسأله اقتصاد مقاومتی تبیین کنید، در مسأله پیشرفت‌ علمی… در مسأله ارتباط با آمریکا تبیین کنید؛ برای خیلی‌ها روشن نیست… مسأله سبک زندگی اسلامی ایرانی که ما مطرح کردیم، خب این در خور بررسی است، این را تبیین کنید… مسأله فرهنگ، یکی از مسائل مهم است، این را تبیین کنید.(۱۸)

۱۹٫ بعضی اصرار دارند این شیطان بزرگ را با این خصوصیات که از ابلیس بدتر است، بزک کنند و به شکل فرشته وانمود کنند. چرا؟ دین به کنار، انقلابی‌گری به کنار، وفاداری به مصالح کشور چه می‌شود؟
عقل چه می‌شود؟ کدام عقلی و کدام وجدانی اجازه می‌دهد که انسان قدرتی مثل قدرت آمریکا را به‌عنوان دوست، به‌عنوان مورد اعتماد، به عنوان فرشته نجات انتخاب بکند؟… بله خودشان را می‌آرایند، با ظاهر اتو کشیده، با کراوات، با ادکلن، با ظواهر به ظاهر چشم‌گیر، خودشان را در چشم افراد ساده‌لوح جور دیگری جلوه می‌دهند… ملت بزرگ ایران این شیطان بزرگ را از کشور بیرون کرد؛ نباید بگذاریم دوباره برگردد… نباید اجازه بدهیم نفوذ پیدا کند؛ دشمنی این‌ها تمام نمی‌شود.(۱۹)

۲۰٫ در ایران، هر کسی که به انقلاب اسلامی و به اسلام و به پایه‌های اسلامی این انقلاب اعتقاد دارد، لاجرم به مبارزه همیشگی با پرچمداران قدرت استکباری دنیا – که امروز در رأس آن‌ها آمریکاست – نیز اعتقاد دارد. البته، بوق تبلیغات دست دشمنان ماست. آن‌ها، روش‌های تبلیغاتی را هم خیلی خوب می‌دانند. پول‌های زیادی را خرج یاد گرفتن تبلیغات کردند و خیلی خوب می‌توانند ملتی را به خشونت و وحشی‌گری و آداب‌ندانی و ماجرا‌جویی متهم کنند، فقط به دلیل این‌که نسبت به حق انسانی خود پافشاری کرده و نسبت به متعرضان و متجاوزان به حقوق انسانی تعرض کرده است. کما این‌که در این چند سال، از این کارها نسبت به ملت ما کردند، ولی ما که این‌جا نشسته‌ایم، نباید تحت تأثیر آن تبلیغات قرار بگیریم.(۲۰)

۲۱٫ مواظب باشید دشمن حرکت شما را متوقف نکند. خدای متعال در دو جای قرآن به پیغمبرش می‌فرماید: «استقامت کن». استقامت یعنی ایستادگی کردن، ادامه دادن، راه را دنبال کردن، متوقف نشدن؛ این رمز کار است. باید پیش برویم.(۲۱)

۲۲٫ اگر استقامت بود، صبر بود، تداوم در راه بود، استمرار عمل بود، آن‌وقت همه خیرات و همه برکات بر آن مترتب می‌شود.(۲۲)

۲۳٫ راه موفقیت این کشور و این ملت عبارت است از راه اسلام، پای‌بندی به مبانی اسلام، پای‌بندی به ارزش‌های اسلامی، و پای‌بندی به آن‌چه که امام بزرگوار ما برای ما به یادگار گذاشته است؛ از نصایح و از رهنمود‌ها و خطوط روشنی که در اختیار ما قرار دارد.(۲۳)

آن‌چه نگاشتیم، بیان دغدغه‌ها و نگرانی‌های امام خامنه‌ای است. ترتیب بیان؛ خود تبیین دغدغه‌هاست.

از زبان مقام معظم رهبری به تبیین دغدغه‌های معظم‌له پرداختیم.

ایشان به شدت نگران اشاعه فرهنگ فساد و بی‌بندوباری در کشورند. نگران سلطه فرهنگی، سلطه اقتصادی و سلطه علمی استکبار بر ملت ایرانند. نگران تغییر ارزش‌ها، باورها، جهت‌گیری‌ها و نگران تغییر سبک زندگی مردمند. نگران تولید کالاهای مضر فرهنگی در کشورند. نگران تبدیل کردن شعارهای انقلابند. نگران دلسرد شدن مردم نسبت به آرمان‌های انقلاب اسلامی و تشکیک آنان در اصول انقلابند. نگران بی‌اعتماد کردن مردم به آینده‌اند. نگران ایجاد اختلاف بین مردم‌اند. نگران بزک کردن چهره آمریکا در داخل کشور از سوی برخی ساده‌لوحان و زمینه‌سازی برای دوستی با آمریکایند. نگران نفوذ دشمن در داخل کشور در زمینه‌های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، امنیتی و نگران نفوذ جریانی در راستای استحاله نظام و انقلابند.

دغدغه‌های امام خامنه‌ای، عدم تولیدات فرهنگی سالم است. عدم پای‌بندی به مبانی اسلام و ارزش‌های اسلامی و عدم پای‌بندی به خط و راه امام خمینی(ره) است. دغدغه معظم‌له عدم صراحت در بیان مواضع انقلابی و بیان مواضع امام امت است. دغدغه‌های ایشان عدم دشمن‌شناسی و عدم شناخت روش‌های دشمنی با ملت ایران و جمهوری اسلامی ایران است. دغدغه‌های امام خامنه‌ای اطاعت کردن از دشمن در میدان‌های سیاست، اقتصاد، فرهنگ و هنر است. دغدغه‌های مقام معظم رهبری عدم صبر و استقامت در میدان مبارزه همیشگی با استبکار جهانی و آمریکای ستمگر است.

ایشان نگران اقتصاد مقاومتی، پیشرفت علمی کشور و رشد سبک زندگی اسلامی– ایرانی‌اند. معظم‌له نگران حفظ شعارهای اصیل انقلاب اسلامی و ژرف‌نگری‌ من و ما در همه شعارهای انقلابند.

وظیفه ما در قبال این دغدغه‌ها و نگرانی‌ها، تحکیم پایه‌های اعتقادی، رشد اخلاقی و آشنایی با احکام اسلامی و عمل به تکالیف دینی است. وظیفه ما دشمن‌شناسی، شناخت روش‌های دشمنی استکبار جهانی، تبیین چهره آمریکا برای زن و مرد ایرانی و ایستادگی دائمی در برابر شیطان بزرگ است. وظیفه ما آشنایی با سبک زندگی اسلامی، ترویج آن و عمل به دستورات دین در زندگی است. وظیفه ما پررنگ کردن خط و راه امام و پررنگ کردن شعارهای انقلاب و تصریح شجاعانه در بیان مواضع انقلابی است. وظیفه ما افشاگری طرح‌های دشمن، آشنایی مردم با عمق نگاه رهبری و امید داد به ملت ایران با توجه به دارایی‌های الهی و پوچ بودن تهدیدات آمریکاست.

وظیفه ما تلاش برای رشد وحدت ملی و شکستن دام‌های نفوذ دشمن و طرد کردن افراد نفوذی است.

وظیفه ما عمل به الگوی اقتصاد مقاومتی و تلاش برای پیشرفت علمی کشور است.

اگر من و ما به وظایف دینی و انقلابی خود عمل کنیم، هم از نگرانی‌های امام خامنه‌ای کاسته‌ایم و هم پایه‌های نظام دینی را تقویت کرده‌ایم. به یقین تقویت پایه‌های نظام جمهوری اسلامی ایران، شکست قطعی استکبار جهانی و در رأس آن؛ آمریکا را به ارمغان خواهد آورد.

پاتوق دانشجوها کوثر سایت زنان کویر تابناك وب تابناك وب logo-samandehi