پايگاه خبری تحليلي دانشجو آزاد

4:29:36 - یکشنبه 29 تیر 1393
داغ کن - کلوب دات کام Balatarin اشتراک گذاری در فیس بوک تویت کردن این مطلب
جملات و اصطلاحات رایج انگلیسی در مورد استاد دانشگاه Faculty, Professor
در این قسمت جملات ضروری و رایج انگلیسی در داتشگاه، در مورد اساتید دانشگاه، دانشکده ها، تدریس، اظهار نظر در مورد اساتید و … عنوان شده است. ۱- آیا آقای اسمیت عضو هیات علمی است؟ is Mr. Smith on faculty? ۲- بله، او استادیار/ دانشیار بسیار خوبیست. Yes, he is a very good assistant professor/associate professor. […]

در این قسمت جملات ضروری و رایج انگلیسی در داتشگاه، در مورد اساتید دانشگاه، دانشکده ها، تدریس، اظهار نظر در مورد اساتید و … عنوان شده است.

۱- آیا آقای اسمیت عضو هیات علمی است؟

is Mr. Smith on faculty?

۲- بله، او استادیار/ دانشیار بسیار خوبیست.

Yes, he is a very good assistant professor/associate professor.

۳- رئیس دانشکده هنر کیه؟ شنیدم خیلی سخت گیر است.

Who is the dean of the Arts Faculty? I hear he is a strict man.

۴- آیا در دانشکده مهندسی درس می خوانی؟

Do you study at the Faculty of Engineering?

۵-دانشکده علوم انسانی کجاست؟

Where is the Faculty of Humanities?

۶- سال تحصیلی در اکتبر شروع می شود.

The academic year begins in October.

۷- دکتر طالبی نژاد، یکی از استادهای برجسته ایران هست.

Dr. Talebinezhad is one of the distinguished professors in Iran.

۸- استاد جدید ما خیلی حواس پرت است.

Our new professor is really absent – minded.

۹- استاد جدید به نظر نمی آید باسواد باشه.

The new professor does not seem to be Knowledgeable.

۱۰- من هنوز پروژه ام را تحویل نداده ام.

I’ve not handed in/turned in my project yet.

۱۱- در مورد پروژه ات با استاد راهنما/ مشاور صحبت کرده ای؟

Have you talked to your supervisor/ advisor about your project?

۱۲- این استاد جدید تکلیف زیاد می دهد.

This new teacher gives us lots of assignments.

۱۳- من باید امروز بروم پیش استادم تا در مورد نوشتن پایان نامه ام با ایشان صحبت کنم.

I have to go to my Professor to talk to him about writing my thesis.

۱۴- استاد جدیدمون بد جوری به من گیر داده.

The new teacher has picked on me badly.

۱۵- وقتی استاد داشت درس می داد، تو عالم خودم بودم.

When the professor was teaching, I was daydreaming.

۱۶- کارمند های دانشگاه رفتار خوبی با دانشجو ها ندارند.

The university staffs do not treat the students properly.

۱۷- بهتر است بک نامه به رئیس دانشگاه بنویسم.

We’d better write a letter to the chancellor.

۱۸- استاد سخت گیری است. ترم قبل نصف کلاس را انداخت.

He is a strict professor. He failed 50 percent of the class last semester.

۱۹- نمی دونم چرا این دانشجوی سال آخر فکر می کند عقلِ کُل است!

I don’t know why this senior student thinks he is an all-Know!

۲۰- استادهای دانشگاه ما با دانشجو ها قاطی نمی شوند.

The teachers at our university do not fraternize with the students.

۲۱- اول حضور و غیاب می کنم.

I wish to call the roll first.

۲۲- وقتی درس می دهم، حواستان به من باشد.

Stay focused while I am teaching.

 

پاتوق دانشجوها کوثر سایت زنان کویر تابناك وب تابناك وب logo-samandehi