پايگاه خبری تحليلي دانشجو آزاد

21:17:27 - یکشنبه 2 خرداد 1395
داغ کن - کلوب دات کام Balatarin اشتراک گذاری در فیس بوک تویت کردن این مطلب
احترام به رأی مردم یا دفاع از همجنس‌بازی و بهائی؟
پس از گذشت سال ها از دوم خرداد ۷۶ شاهد آن هستیم که جریانی همچنان در تلاش است تا به پاسداشت این روز بپردازد و سوالی که ممکن است در ذهن ها ایجاد گردد اینکه از چه چیزی می خواهیم تجلیل کنیم؟

به گزارش “دانشجوآزاد” به نقل از «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ علی خضریان طی یادداشتی به پاسخ به این سوال می پردازد و می نویسد: انتخابات دوم خردادماه سال ۷۶ از منظری مهم قابل اهمیت است و آن حضور میلیونی مردم در پای صندوق های رأی و انتخاب فردی که شعارش اصلاح وضع موجود و نه آنچه در مدیریت اجرایی کشور می گذشت بود و محصول این رخداد دولتی بود که براساس نقد سیاست های دولت سازندگی و با شعار توسعه سیاسی برسرکارآمد.

و البته با نیم نگاهی به دولتمردان برآمده از چنین حرکتی و سوابق اجرایی و فکری آنها، بیش از پیش پی خواهیم برد که آنچه محصول نهایی گردید با آنچه از شعارهای اصلاح طلبان بر می آمد بسیار متفاوت بود و عملاً چیزی تغییر نکرده بود و تعداد زیادی از مدیران اصلی و میانی کشور همچنان بر سر کار ماندند که مهمترین آن حضور حزب «کارگزاران سازندگی» که شاکله اصلی دولت هاشمی رفسنجانی را تشکیل می داد در جبهه دوم خرداد بود.

اما از منظری دیگر همان طور که از ۱۶ آذر سال ۳۲ به عنوان یکی از نقاط عطف جنبش دانشجویی یاد می شود، باید از دوم خرداد ۷۶ به عنوان نقطه عطفی تحت عنوان «تحرک در عین افول» یاد کرد. تحرک به این معنا که سخن گفتن از هر دری(!) و توهین به هر چیزی به خصوص مقدسات مذهبی تحت عنوان آزادی بیان رایج گشت و افول نیز به این معنا که به تدریج همان آرمانگرایی که علت بوجود آمدن جنبش دانشجویی تلقی می گشت آرام آرام به تاریکی سیر می نمود و گفتمانی فضای غالب را به خود اختصاص داده بود که هرگونه نقدی را به مسئولین- جدای از درست و یا اشتباه بودن آن- به حاکمیت نظام تعمیم می داد و براساس آن نقد، عدم کارآمدی نظام دینی را نتیجه می گرفت.

البته در همین زمان یکی از تضادهای رفتاری افراطیون طیف علامه این بود که در عین حمله به کلیت نظام و اهانت به بسیاری از اعتقادات اسلامی، کوچکترین نقدی را به سمت مصطفی معین (وزیر علوم وقت جمهوری اسلامی) انجام نمی دادند و به نظر  می رسد هنوز بسیاری از ریشه های این تضاد مشخص نگشته است که چرا کسانی که هیچ ساختاری را در قالب نظام جمهوری اسلامی به رسمیت نمی شناسند، اما وزیرعلوم چنین نظامی را در برهه های مختلف و حتی در انتخابات نهم ریاست جمهوری حمایت می کنند؟

فضای حاصل از غلبه گفتمان ساختار شکن تا جایی پیش رفت که جدای از افرادی که با غرض ورزی هرگونه سخنی را در توهین به مقدسات دیگر دانشجویان و نظام جمهوری اسلامی بیان می کردند، گروهک های غیرقانونی دیگری نیز موسوم به حافظ منافع سوسیالیزم و سرمایه داری در دانشگاه ها بوجود آمدند و این روند تا آنجایی ادامه پیدا کرد که علناً از تفسیر به رأی اندیشه های امام خمینی(ره) سخن به میان آمد. حرفی که «رضا حجتی» از فعالان اصلاح طلب در روز ۲۱ اردیبهشت ماه در میزگردی در خبرگزاری ایسنا بر زبان جاری ساخت حقیقتی تلخ از روزگار گفتمان اصلاح طلبان بود که می گفت: ”… اندیشه های امام(ره) را در قالب تفکرات خاتمی دنبال می کنند…“ (۱)

اما این پایان ماجرای دوم خرداد نبود؛ چرا که در مردادماه ۸۴، پس از شکست کاندیدای مورد حمایت مرتجعانه اصلاح طلبان در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری- که روزی در اثر نفی سیاست های وی، در دوم خرداد ۷۶ به قدرت رسیده بودند- و در نشستی که در دانشگاه صنعتی امیرکبیر برگزار شد، رامین جهانبگلو به عنوان یکی از مدعوین نشست سخنانی را بیان کرد که پرده از بسیاری دیگر از انحرافات بوجود آمده برداشت.

جهانبگلو آب پاکی را روی دستان مدعیان اصلاح طلبی ریخت تا پس از ۸ سال حضور اصلاح طلبان در عرصه قدرت و پس از شکست در انتخابات سوم تیر ۸۴ نشان دهد که اصلاً بحث بخشی از جریان اصلاح طلبان- که غالباً در فضای دانشگاهی نیز بروز و ظهور عینی داشتند- یک اختلاف سیاسی و جناحی ساده در چارچوب نظام جمهوری اسلامی نیست بلکه حکایت از اختلاف بنیادین فکری دارد و گفت: ”در میزگرد و مناظره ای که یک روزنامه دانمارکی بین من و آقای‌‌ (علیرضا) علوی تبار گذاشته بود، مجری مراسم سئوالات خیلی جالب و ریزی از من و علوی تبار کرد. سئوالات مجری اینها بود: آیا با همجنس بازی موافقید؟ این حق را به دخترتان می دهید که شبی را با مردی بیگانه به سر ببرد؟ آیا موافق حقوق اقلیت هایی مثل بهایی ها و… هستید؟ پاسخ علوی تبار به این سئوالات منفی بود و من آنجا به علوی تبار گفتم که شماها به دروغ می گوئید که اصلاح طلب هستید. نمی شود با این حقوق مخالف باشید و ادعای اصلاح طلبی و روشنفکری هم بکنید.“ (۲)

حال سوال اساسی اینجاست آنانی که امروز سخن از بزرگداشت دوم خرداد به میان می آورند، آیا آنچه برایشان قابل احترام و پاسداشت است حضور حماسی مردم در پای صندوق های رأی می باشد که بنابراین می بایست به پاسداشت حماسه حضور میلیونی مردم در سوم تیر ۸۴، ۲۲ خرداد ۸۸ و ۲۴ خردادماه ۹۲ نیز تمام قد ایستاد و به رأی مردم احترام گذاشت و یا همچون جهانبگلو که در همان نشست با جدا کردن حساب روشنفکران از مردم، به سطور آغازین بیانیه موسوم به جنبش ملی نخبگان در حمایت از کاندیداتوری اکبر هاشمی رفسنجانی در سال ۸۴ اشاره نموده و می گوید: ”تاریخ نشان داده که اکثراً حق با روشنفکران بوده است.“ – که این نگاه خود حکایت از استمرار ارتجاع در مدعیان روشنفکری دارد- رأی مردم را فقط آنجایی پاس می دارند که به واسطه آن بر اریکه قدرت سوار شوند و غیر آن را یا محصول بی سوادی توده ها و یا تقلب بدون سند در انتخابات می پندارند.

پی نوشت:
۱- برای مطالعه متن کامل جلسه پرسش و پاسخ  که با حضور نمایندگان دفتر تحکیم وحدت و جامعه اسلامی دانشجویان برگزار شده بود می توانید به خبرگزاری ایسنا در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۳۷۹ به آدرس: www.isna.ir/Main/NewsView.aspx?ID=News-6764 مراجعه نمائید.
۲- برای مشاهده متن کامل صحبت های رامین جهانبگلو و اخبار سومین فستیوال تابستانی دفتر تحکیم وحدت می توانید در تاریخ ۹ مردادماه ۱۳۸۴ به سایت اطلاعات نت به آدرس: www.ettelaat.net/06-05/news.asp?id=13873 و همچنین خبرگزاری ایسنا به آدرس: www.isna.ir/Main/NewsView.aspx?ID=News-562052  مراجه نمائید.

پاتوق دانشجوها کوثر سایت زنان کویر تابناك وب تابناك وب logo-samandehi