علیخانی از زمان خدا بخشی و آقا حمید دعوت کرد تا قصه خود را در ماه عسل آغاز کنند.

حمید گفت : ۲۵ ساله هستم از شهر کرمانشاه به دلیل اینکه شغل پدرم در کرمانشاه تاب کریل جرثقیل برای ساخت برج های بزرگ بود و کمتر کار انجام میشد به تهران آمدیم تا راهنمایی درس خواندم واز ۱۵ سالگی کار شروع کردم به خاطر فوت پدرم عموم سرپرستی ما را گرفته است به خاطر شغلی که دارم از ارتفاع نمیترسم.

خدا بخشی که در محیط معدن کار میکند گفت : ما در مازندران زندگی میکنیم و بیشتر افراد این شهر در البرز مرکزی در معدن کار میکند کار کردن در آنجا به سختی انجام می شود از ابتدا این شغل انتخاب کردم در دل معدن به خدا نزدیک تر هستیم.

به خاطر همین موضوع حمید گفت : من در بالا فاصله طبقاتی را حس میکنم کسی که بیشتر از ما در آمد دارد اما ما کارگر به دنیا آمدیم کارگر میمیریم ولی برای من سلامتی خانواده ام مهم است در قشرکم دست امثال ما همیشه ضربه میخورد حتی در زمان ازدواج هم به خاطر کارگر بودنم قبول نکردند از طرفی دخترای کرد حق انتخاب ندارند.

حقوق ما دولتی ها حدود ۱/۵ میلیون است اما علیخانی گفت برخی از هم صنف های شما ۷۰ برابر دیگران حقوق می‌گیرند.

علیخانی درباره این موضوع گفت : هر وقت خواستی دوباره بری خواستگاری بگو من حتما همراهت میام.

حمید عنوان کرد : خاطر شما عزیز است اما آنها جوابشان نه است از آنجا که من در ازدواج قبلی در زمان عقد جدا شدم پدر خانواده دختر گفتند که من اخلاق نداشتم در صورتی که من مشکلی نداشتیم.

بعد از رفت و برگشت رسانه ای دو مهمان دیگر به نام های سینا و علی در قاب ماه عسل حاضر شدند.

علی و سینا با هم غواص هستند در زیر آب دریا لوله های گازی را جوشکاری میکنند علی گفت : از سال ۸۲ شروع کرده ام کار پر استرس داریم اما باید علاقه داشته باشیم .

سینا اظهار داشت : همه در کنار دریا زندگی نمیکنند همسرم در تهران است و من در پارس جنوبی هستم و این دوری سخت است خبر فوت خواهر ومادرم را در وسط دریا شنیدم بزرگترین حسرتی که کاش کارشان بودم همین سختی را همسرم تجربه می کند.

علی ادامه داد : خانم من غواصی انجام داده منو درک میکند درسته کنار هم در پارس جنوبی زندگی می کنیم اما دوری از خانواده برایش سخت است

متاسفانه نگاه مردم این است غواصان حقوق خوبی میگیرند اما اینگونه نیست در همه کشورها ۱۱ سال بازنشسته می شوند اما غواصان ایرانی اینگونه نیست

در پایان برنامه همسرم آقای خدا بخشی و علی به برنامه آمدند و از مشکلاتشان گفتند.

در بخش پایانی هر کدام از مهمانان آرزوهای خود را اینگونه بیان کردند حمید از مسولان خواست به حقوق کارگران توجه کنندچرا که هیچ مدیر و مهندسی نمی تواند کار کارگر را انجام دهند خدابخشی از خدا خواست کسی شرمنده خانواده اش نباشد.