پايگاه خبری تحليلي دانشجو آزاد

15:50:41 - چهارشنبه 9 فروردین 1402
داغ کن - کلوب دات کام Balatarin اشتراک گذاری در فیس بوک تویت کردن این مطلب
شعار‌های گرم، عمل‌های خاموش!
شعارِ گرمِ بازار سخنرانی‌ها و نطق‌های دیروز و امروزمان! در هر عرصه و سخن ابزار دستمان شده است این جمله؛ اما به وادی عمل که می‌آییم خبری از تحقق آن نیست.

به گزارش دانشجو آزاد:  بی مقدمه عرض می‌کنم:می‌گوییم «معلمی شغل انبیاست»؛ شعارِ گرمِ بازار سخنرانی‌ها و نطق‌های دیروز و امروزمان! در هر عرصه و سخن ابزار دستمان شده است این جمله؛ اما به وادی عمل که می‌آییم، می‌شود اسفند ماه ۱۴۰۱، می‌شود ساعاتی مانده به تحویل سال و معلمانی که گویا تنها قشری هستند که هنوز حسابشان خالیست از آنچه حقشان بود!

امام (رضوان الله علیه) فرمودند: «معلّمی شغل انبیا است.» این فقط یک شعار دل‌خوش‌کن نیست؛ این یک حقیقت قرآنی است که اگر فهم شود و نگاه ما به معلم اینگونه باشد، مشکلات معلمان و به دنبال آن مشکلات آموزش و پرورش و جامعه‌ی ما حل خواهد شد!

چرا پس از هزاران آشوب و رفت و آمد برای طرح رتبه بندی، علی رغم آگاهی دولت و مجلس از مبلغ لازم برای اجرای این طرح، باید با چنین ناهماهنگی و بی نظمی مواجه باشیم؟! آیا آقایان مسئول از این مسئله بی اطلاع بودند؟! یا برایشان اهمیتی نداشت و منتظر چنین رویداد تلخی که دور از شأن معلم است، به نظاره نشسته بودند؟!

در مانور‌های رسانه‌ای پس از تصویب طرح رتبه بندی، آنچنان خوب عمل شد که همگان باورشان شده بود که بالاخره قرار است اتفاقی بیفتد و پس از سال‌ها گامی برداشته شود؛ و درنهایت، اما دیدیم که همین سطح حداقلی هم چگونه اجرا شد و همچنان در هاله‌ای از ابهام که آیا اجرا بشود یا نشود!

بماند که همین بوق و کرنا کردن تحقق حداقلی‌ترین حق معلم که برای دیگر مشاغل امری عادی‌ست و به راحتی سالیانه تغییر می‌کند، چه اندازه از جایگاه معلم را خدشه دار کرد و روح او را زخمی؛ که اصلا دغدغه‌ی معلم از جایی به بعد کمیِ حقوق نیست، بحث عدالت در پرداخت است که نیست! بحث عظمت جایگاه اوست که متاسفانه آن گونه که باید فهم نمی‌شود.

در دولت عزمی برای اصلاح بعضی مشکلات دیده می‌شود، اما در عمل آنچه می‌بینیم چیز دیگری‌ست.مقام معظم رهبری در سخنان خود در آغاز سال ۱۴۰۲ به نکته‌ای روشن اشاره نمودند؛ برنامه ریزی دقیق! که اگر کار‌ها و تصمیمات و برنامه ریزی‌ها دقیق باشد، با دید همه جانبه باشد و تأملی عمیق پشت آن، هیچ گاه کار به اینجا نمی‌کشد!

چالش و ابهام آغشته به درد بر سر این مسئله است: چرا فقط این قشر؟! چرا فقط معلمین؟! قشری که از شیره‌ی جان خود مایه می‌گذارد و زحمت می‌کشد. قشری که تربیت نسل آینده به دست اوست و در روند حرکت جامعه به سوی تمدن اسلامی به این اندازه تاثیر گذار است. چرا بحث و جدال همیشه بر سر حقوق ناچیز این قشر خالصانه زحمت کش است؟!


اگر شیوه و راه همچنان همین باشد، این بی‌توجهی‌ها و بعضاً بی مهری‌ها ادامه دار باشد، دیگر تعجب نکنیم از آنچه امروز در رقم خورده است. آنچه موجب بی اعتمادی جامعه معلمین و خستگی مضاعف آن‌ها شده است.

مسئولان بزرگوار!‌


نمی‌خواهیم این قشر را دریابید؛ ابتدا اهمیت این قشر را دریابید، جایگاه او را بفهمید؛ سپس به خود او بپردازید! چرا که اگر دید همین باشد، انتظار تغییر نیست!

کیمیا غلامی، معاونت گفتمان سازی و مطالبه گری بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید باهنر فارس

پاتوق دانشجوها کوثر سایت زنان کویر تابناك وب تابناك وب logo-samandehi