شمسایی همچنین با بیان اینکه افتخار میکند با علی دایی مقایسه شود، تاکید کرد که در حال حاضر «روی بورسترین» مربی فوتسال ایران است!
مشروح گفتگوی خبرنگار مهر با شمسایی در زیر میآید:
دو سال با لطف خدا و کمی شانس قهرمان شدم
درباره تیم ملی این روزها از من زیاد سئوال میشود. هم افتخاری (رئیس کمیته فوتسال) و هم مردم به من لطف زیادی دارند. من دو سال در لیگ برتر قهرمان شدم که به خاطر لطف خدا و کمی شانس بود ولی باید بگویم فوتبال و فوتسال قانون نانوشته است و نمیتوان در آن شرط تعیین کرد.
نمره لوزانو هم ۹۰ نیست!
افتخاری در مصاحبه با خبرگزاری مهر اعلام کرد که وحید از ۱۰۰، ۹۰ امتیاز برای سرمربیگری در تیم ملی ایران را دارد. من ممنون افتخاری هستم ولی باید بگویم نمره من ۴۰ هم نیست! حتی نمره «خاویر لوزانو» سرمربی پیشین اسپانیا هم ۹۰ نیست! باید بگویم کسانی که در فوتسال هستند، هیچ وقت از نظر دانش، کامل نیستند.
افتخاری مرا بالا برده است
آقای افتخاری مرا با این نمره ۹۰ خیلی بالا برده است ولی همانطور که میدانید یک نفر در فوتسال و فوتبال همیشه برنده نیست. واقعا اتفاقاتی رخ میدهد که قابل پیش بینی نیست.
مشروط سرمربی تیم ملی نمیشوم
گفتهاند زمانی سرمربی تیم ملی میشوم که در جام باشگاههای آسیا قهرمان شوم. من آدمی نیستم که مشروط کار کنم. اگر مرا خواستند که با تمام وجود میآیم، بدون شرط و شروط. تمام تجربیاتم را هم با تمام وجود در اختیار تیم ملی خواهم گذاشت؛ تجاربی که کم نیست. من انواع و اقسام افتخارات آسیایی و جهانی را کسب کردهام. من با مربیان بزرگ خارجی و برزیلی در کنار مربیان بزرگ داخلی مثل ابطحی، صالح، حسین شمس، امیر شمسایی، محمود خوراکچی، علی رعدی، علی صانعی، علی افضل، حسین افضلی و دیگر بزرگان کار کردهام و تجربه خوبی دارم.
با قرارداد سفت و سخت به تیم ملی میآیم!
یک روز اگر از من خواستند، شک نکنید که با قرارداد سفت و سخت به تیم ملی خواهم رفت. من گروه خودم را دارم؛ گروهی که همه خاک خورده و استخوان خرد کرده فوتسال هستند و افتخارات زیادی کسب کردهاند. ما با این گروه فقط برای اعتلای فوتسال ایران تلاش خواهیم کرد. هرچند نمیتوان نتایج را پیش بینی کرد ولی ما تمام تلاشمان را به کار می گیریم.
خسوس شش سال تیم نداشت و سرمربی ایران شد
حضور در تیم ملی به صورت مشروط، در حد حرف است و به من نمیچسبد. مگر هر مربیای که قبل از این به تیم ملی آمده بود، برده بود؟ شما نگاه کنید «خسوس کاندلاس» زمانی سرمربی تیم ملی ایران شد که شش سال تیم نداشت. حداقل من دو سال پیاپی سرمربیگری کردهام و به قهرمانی رسیدهام.
حسین شمس از تیم فتح به تیم ملی رسید
حتی حسین شمس زمانی سرمربی تیم ملی شد که سرمربی تیم فوتسال فتح تهران بود. محمد حسن انصاریفرد هم در فوتبال مسئولیت داشت و به فوتسال آمد. باز اگر به شمسایی پیشنهاد شده است، دو سال در لیگ برتر بوده و به عنوان قهرمانی رسیده است.
به تیم ملی چنگ نمیاندازم
من نمیخواهم برای سرمربیگری تیم ملی چنگ بیندازم. من دو بار قهرمان لیگ شده ام و حالا حالاها جا دارم. تمام افتخارات این رشته ورزشی را به دست آوردهام. به هر حال هر موقع که از من خواستند، با تمام قوا به تیم ملی میآیم ولی نه مشروط.
افتخار میکنم مرا با دایی مقایسه کنند
من اصلا و ابدا زیر پرچم کسی نیستم. بعضیها مدام میگویند ممکن است شمسایی در تیم ملی به سرنوشت علی دایی دچار شود. اول از همه باید بگویم افتخار میکنم که با دایی مقایسهام کنند. دایی آدم بسیار بزرگی است ولی باید بگویم شرایط همه یکی نیست و آدمها با هم متفاوتند. من همیشه حرفهایم را شفاف میزنم و از هیچکس واهمه ندارم.
روی بورسترین مربی هستم!
من ممنون دار افتخاری و مردم هستم ولی تا چیزی صد درصد نشود، قطعی نیست. من دو سال در لیگ نتیجه گرفتم؛ شاید یک سال هم نتیجه نگیرم. بدون تعارف و اگر تعریف از خودم نباشد، الان روی بورسترین مربی داخلی هستم ولی شاید یک ماه دیگر بدبختترین باشم!
«کونته» با سه قهرمانی، سرمربی تیم ملی ایتالیا شد!
چطور میشود که برای من شرط قهرمانی آسیا میگذارند ولی کاری به برد و باخت مربیان دیگر ندارند. «کونته» سرمربی یوونتوس دو، سه بار قهرمان لیگ ایتالیا شد و بعد او را سریع سرمربی تیم ملی ایتالیا کردند. همه جای دنیا همین است.
تشکر از دبیری و طعنه به عباس ترابیان
قصد کنایه زدن ندارم ولی نگاه کنید بعضیها مثل خانواده دبیری هستند که هر کاری برای سربلندی تاسیسات در آسیا میکنند. آنها هم فیلم مسابقات سال گذشته آسیایی را در اختیار ما گذاشتند و هم به القادسیه کویت بازیکن ندادند. این جای تقدیر و تشکر دارد. آنها اگر به القادسیه بازیکن کمکی میدانند پول خوبی هم گیرشان میآمد ولی به خاطر نماینده ایران، این کار را نکردند. بعضیها هم هستند که پیشنهاد میدهند بازیکنان ایرانی به تیمهای دیگر بروند. مهم نیست که بازیکنان ایرانی به تیمهای دیگر آسیایی بروند؛ مهم احترامی است که به ما میگذارند.
برد و باخت در بازی لیگ شمشیر دو لبه است
قبل از جام باشگاههای آسیا، سه بازی در لیگ برتر داریم که برد و باخت در این مسابقات برای ما مثل شمشیر دو لبه است. با برد در هفتههای ابتدایی نمیتوان گفت تیمت قهرمان میشود و با باخت هم نمیتوان گفت قهرمانی را از دست میدهد. برد در سه مسابقه اول لیگ به ما کمک میکند از نظر روحی خوب بشویم و باخت هم کمک میکند که نقاط ضعفمان را بشناسیم.