به گزارش “دانشجوآزاد” به نقل از بیتوته:از میان کارنامه او می توان به سریال آینه، نفس گرم، خوش نشین ها، بزنگاه، سه دونگ سه دونگ، شاهگوش، خنده در باران، متهم و … اشاره کرد. مرجانه گلچین دستپختش بسیار خوب است به خصوص غذاهای شمالی اش. هر وقت زمانش را داشته باشد به سفر می رود و انتخاب و پیشنهادش برای سفر رفتن در درجه اول رشت است.
خرید کردن را دوست دارد اما ترجیحش این است که تنهایی به خرید برود. از بازی های دست جمعی و خانوادگی خوشش می آید و بسیار مهربان و تابع جمع است.
در ادامه گفتگوی ما را با او بخوانید:
نحوه ورودتان به دنیای بازیگری چگونه و با کدام فیلم بوده است؟
– من دقیقا ۹ ساله بودم که توسط خواهرم به آقای غلامحسین لطفی معرفی شدم. برای مجموعه ای به نام اخلاق در خانواده که حدود سال ۶۱ این کار فیلمبرداری شد که آقایان داریوش مودبیان، غلامحسین لطفی و خواهرم در این مجموعه بودند که در رابطه با رفتار با کودک بود. من یک دختربچه بودم که در این کار ایفای نقش کردم و بعد از آن بلافاصله رفتم برای تئاتر کودکان و بعد از آن وارد کار سینمایی شدم و حدود ۱۳، ۱۴ ساله بودم که نخستین کار سینمایی ام را به نام گل مریم بازی کردم.
در کارنامه بازیگری تان کدام یک از کارها را نقطه عطف می دانید؟
– سریال آینه به گونه ای معرفی من بود به مردم. من تا سال ۶۷ کار می کردم اما سریال آینه در آن سال با معرفی آن دختر شیطان و پر انرژی باعث معرفی من به مردم شد. دهه ۶۰، دهه بسیار پرکاری بود برای من، از سال ۷۰ تا ۷۴ کار کردم و از سال ۷۴ تا ۸۳ دیگر کار تصویر انجام ندادم و از سال ۸۳ با مجموعه زیر زمین دوباره برگشتم به کارهای تصویر اما در کل بیشترین فعالیت من مربوط به دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ است.
کدام یک از کارهایی که در آنها بازی کرده اید بیشتر می پسندید و دوست دارید؟
– این یک صحبت کلیشه ای است که همه می گویند همه کارهایی که در آنها ایفای نقش کرده ایم مانند فرزندمان است اما واقعا هم همینطور است و من با همه کارها خاطره دارم و از هر کدام از آنها یاد گرفته ام ولی اگر واقعا بخواهم در بین کارهایی که انجام داده ام انتخاب کنم در بین کارهای سینمایی شب بیست و نهم را خیلی دوست دارم چون هنوز هم یکی از موفق ترین کارها در ژانر وحشت است و بعد از آن کار به این موفقی ساخته نشد چون هم متن خوب بود هم کارگردانی و یک مجموعه خوب در کنار هم قرار گرفته بودند، از موسیقی آای انتظامی گرفته تا مونتاژ آقای خاچیکیان تا فیلمبرداری آقای مطیعی همه و همه خوب بودند.
آخرین فیلم سینمایی که در آن ایفای نقش کرده اید چه بوده؟
– فیلم سینمایی شاباش که با آقای عبدی هم بازی بودم.
بین سینما، تلویزیون و تئاتر کدام یک را بیشتر می پسندید؟
– هر کدام را که بتوانم در آن بیشتر مثمرثمر واقع شوم و نقشی را بازی کنم که متفاوت تر و سخت تر باشد و بتوانم برای آن انرژی بیشتری بگذارم. بین این سه مدیوم فرقی نمی کند و هر کدام نتواند روی مخاطب تاثیر بیشتری بگذارد و مخاطب را بیشتر جذب کند، بهتر است.
به عنوان یکی از اهالی سینما و تئاتر چقدر اهل رفتن به تئاتر و سینما هستید؟
– تئاتر زیاد می روم اما سینما بسیار کم.
آخرین فیلمی که در سینما دیدید چه بوده است؟
– فیلم کوچه بی نام آقای هاتف علیمردانی.
بهترین فیلمی که سال گذشته تماشا کردید کدام فیلم بوده است؟
– در بین سریال های رسانه، بهترین کاری که دیدم و بسیار خوشم آمد، سریال شهرزاد است که بسیار سفت و سخت آن را دنبال می کنم که یک اسلوب شسته رفته دارد و داستانش یک داستان عاشقانه ای است که ما خیلی از آن فاصله گرفته ایم. دست ما را می گیرد و به یک دورانی می برد که همه ما در کوچه پس کوچه های گرفتاری های مان گمش کردیم. آن نوع عشق و آن گونه روابط را گم کرده ایم و من چون آدمی هستم که خیلی زیاد در گذشته زندگی می کنم و به طور مرتب هم افسوس گذشته را می خورم، برای من دیدن سریال شهرزاد لذت بیشتری دارد.
میانه تان با کتاب خواندن چطور است؟
– من یک زمانی بسیار زیاد کتاب می خواندم اما الان ترجیح می دهم اگر قرار است رمانی را بخوانم آن را به صورت تصویری ببینم مثل بسیاری از رمان های مهم دنیا که به آثار تصویری ارزشمندی تبدیل شده اند، در حال حاضر بیشتر دوست دارم ببینم تا بخوانم.
اگر بخواهید از بین کتاب هایی که تاکنون خوانده اید چندتایی را به ما معرفی کنید کدام ها خواهد بود؟
– رمان کلیدر را بسیار دوست داشتم و معرفی می کنم. همچنین زندگی نامه رابرت دنیرو را معرفی می کنم که کتاب بسیار خوبی است و همین طور کتاب «یک مرد»[ خانم اوریانا فالاچی.
میانه تان با ورزش کردن چگونه است؟
– در گذشته بسیار زیاد کوه می رفتم اما در حال حاضر به علت عارضه ای که برای پایم به وجود آمده مدتی پایم در گچ بود و نمی توانم مثل سابق به صورت سخت ورزش کنم و از صخره بالا بروم ولی پیاده روی هر روزه ام را دارم.
اهل رستوران گردی هستید؟
– نه زیاد، غذای خانه را ترجیح می دهم. به صورت کلی فضای خانه برای من ارجحیت دارد.
میانهتان با آشپزی کردن چطور است و بهترین غذایی که می پزید چیست؟
– عالی است. غذاهای شمالی که می پزم بهتر از غذاهای تهرانی است. غذاهای شمالی را در کل خوب می پزم.
غذای مورد علاقه خودتان کدام است؟
– ماکارونی و لوبیا پلو.
اهل سفر کردن هستید؟
– اگر واقعا زمانش را داشته باشم از سفر کردن استقبال می کنم و خیلی هم سخت به سفر نمی روم و برای سفر کردن سریع آماده ام و از پیشنهادش استقبال می کنم.
آخرین سفرهایی که رفته اید به کجا بوده؟
– آخرین سفر خارجی که رفتم نوروز ۹۴ به هلند بود و آخرین سفر داخلی هم که رفتم کیش بوده است.
اگر چمدان تان حاضر باشد برای سفر، در این لحظه کجا را انتخاب می کنید؟
– شک نکنید که رشت را انتخاب می کنم.
اگر بخواهید به مخاطبان ما سه نقطه در خارج کشور و سه نقطه در داخل کشور را برای سفر معرفی کنید، کجاها خواهد بود؟
– در خارج از کشور، فرانسه را خیلی دوست دارم و دیدنش را پیشنهاد می کنم به خصوص برای آنها که طبع لطیفی دارند چون در آنجا همه چیز رمانتیک است. همچنین ایتالیا و ترکیه را هم پیشنهاد می کنم. برای سفر داخلی هم اول رشت، دوم رشت و سوم رشت را پیشنهاد می کنم!
سلیقه غذایی تان در سفر چگونه است؟
– آدم بد ذائقه ای نیستم و آدم به راهی هستم و هر چیزی را که فکر کنم تجربه جدیدی نمی تواند به من بدهد استقبال می کنم.
خرید چه جایگاهی در زندگی شما دارد؟
– خرید کردن بستگی به حالم دارد. مثل بعضی از خانم ها نیستم که شبانه روزم در پاساژها بگذرد. باید چیزی را نیاز داشته باشم و باید روی مود خرید باشم که بتوانم سر فرصت مغازه ها را ببینم و اهل خرید عجله ای نیستم و معمولا دوست دارم تنها خرید کنم.
خرید مورد علاقه تان کدام است؟
– خرید زیورآلات را خیلی دوست دارم. در بین لباس ها خرید مانتو را بیشتر از بقیه دوست دارم و به کیف و کفش ترجیح می دهم.
لباس چقدر در شخصیت اجتماعی یک هنرمند موثر است؟
– طبیعتا هر کس باید به فراخور شخصیت، جایگاه و سن و موقعیت اجتماعی که دارد لباس بپوشد. به طور مثال خیلی بد است که یک خانم ۶۰ ساله باشیم و بخواهیم مثل یک دختر ۱۸ ساله لباس بپوشیم. به نظرم هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد و باید با سن مان پیش برویم و مقتضیات سن مان برای مان جذاب باشد و سن مان را بپذیریم و بدانیم که با همان شرایط سنی می توانیم جذاب باشیم و نخواهیم ادای جوان ترها را دربیاوریم.
برند مورد علاقه تان کدام است؟
– اهل برند و مارک نیستم. چیزی را که احساس کنم زیباست می گیرم و می پوشم و برای من مهم کارکرد لباس است. بعضی از لباس ها ممکن است برند و نام خوبی داشته باشد اما کارکرد خوبی نداشته باشند و بر اساس نیازم لباس انتخاب می کنم.
عجیب ترین خصوصیت اخلاقی تان چیست؟
– این است که بیش از اندازه تابع هستم و تحت هیچ شرایطی هیچ وقت نمی توانم «نه» بگویم و این خیلی بد است.
از چه چیزی بیشتر از همه بدتان می آید؟
– بی توجهی و دروغ.
خطرناک ترین کاری که در زندگی تان کرده اید چه بوده؟
– من آدم خیلی ترسویی هستم و طبیعتا خیلی سراغ خطر نمی روم.
از چه چیزی بیشتر از همه می ترسید؟
– از مار، باید بگویم در اصل فوبیای مار دارم و حتی مار را در تصویر هم نمی توانم ببینم.
فرصت برای زیارت رفتن هم دارید؟
– دلم که می گیرد یا می روم امامزاده صالح یا امامزاده قاسم، این دو جا خیلی آرامم می کند.
اهل بازی و سرگرمی هستید؟
– بله، ترجیح می دهم وقتی که یک شب خانوادگی دور هم جمع هستیم به جای آنکه سرمان در موبایل باشد، دبرنا بازی کنیم یا شطرنج.
اگر بازیگر نمی شدید چه کاره می شدید؟
– من به پزشکی، آن هم طب گیاهی بسیار علاقه مندم.
غیر از بازیگری کار دیگری هم انجام می دهید؟
– من رشته اصلی ام موسیقی است و فارغ التحصیل هنرستان موسیقی هستم و از این بابت هم بسیار خوشحالم، خوشحالم که در فضایی بزرگ شدم که موسیقی حرف اول و آخر را می زد و در فضای خانه مان هم همیشه نغمه ساز و آواز جاری بود. در واقع از کارهایی که همیشه در کنار زندگیم داشتم گوش دادن و لذت بردن از موسیقی بوده و هست و خیلی وقت ها دلم می سوزد که فعالیتم در کار تصویر بیشتر شده و باعث شده که از رشته اصلی ام و سازم که تار است دور بیفتم و همیشه دغدغه ام این است که یک شرایط مناسب برایم پیش بیاید که بتوانم روزی هفت هشت ساعت ساز بزنم.
موسیقی مورد علاقه تان چیست؟
– من موسیقی خوب را دوست دارم و برایم فرقی نمی کند. هر چیزی که به من لذت بدهد را گوش می کنم اما طبیعتا باید فاخر باشد. وقتی می گویم فاخر یعنی می تواند یک سمفونی خوب باشد، یک ارکستر خیل یخوب، یک موسیقی سنتی خوب و همچنین می تواند یک موسیقی پاپ خوب باشد و شعر و مفاهمیش هم برایم مهم است.
خواننده مورد علاقه تان کیست؟
– در حال حاضر آقای قربانی، آقای سالار عقیلی و در پاپها هم صدای آقای میثم ابراهیمی، همچنین آقای صادقی و اصفهانی را هم دوست دارم. همینطور خیلی از آهنگ های آقای احسان خواجه امیری را.
عجیب ترین آرزوی زندگی تان چیست؟
– دلم می خواهد به یک جایی بروم که همه چیز تمیز و شسته رفته و پاک است. همه دریاها تمیز است، هیچ آشغالی در خیابان ها نیست. یک مدینه فاضله ای را همیشه متصورم که همچنین شرایطی را دارد و همه چیز در آن درست واصولی است و وقتی عکس این را می بینم خیلی عذاب می کشم، و از بلایی که داریم سر زمین درمی آوریم خیلی حالم بد است و آرزوی من یک زمین پاک است. مثل همان روزی که از ابتدا به وجود آمدیم و بر آن پا گذاشتیم، دلم می خواهد به همان زمان ها برگردم.
عجیب ترین شایعه ای که درباره خودتان شنیده اید چه بوده است؟
– این بوده است که من بچه دارم و بچه که سهل است، تازه دو تا نوه هم دارم!
حرف آخر…
– این است که تو را به خدا به داد زمین برسید. زباله های تان را در زمین پخش نکنید. مهمان های خوبی برای طبیعت باشید تا طبیعت هم با دل و جان از شما پذیرایی کند. زباله های تان را برای طبیعت به یادگار نگذارید، مهربان باشید و هوای آب را هم در مصرف کردن داشته باشید و از هر چیز درست استفاده کنید.