به گزارش “دانشجوآزاد” به نقل از «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ رضایی در بخشی از اظهارات خود که به مسئله نفوذ و برجام اشاره می کرد، گفت: عامل سازمان سیا که مسول نفوذ در ایران شده و در آینده درباره آن افشاگریهایی خواهیم کرد، خردادماه به ایران آمده و از تمام دانشگاههای ایران بازدید داشته و آنها را شناسایی کرده است.
موضوع حضور افرادی با «ژست دیپلوماتیک» در دانشگاه ها طی یک سال اخیر در حالی است که با نگاهی به اظهارات این افراد در دانشگاه ها، این مسئله بیش از پیش روشن تر می شود؛ مواردی از قبل وجود دارد که در جریان سفر هیئت های علمی آمریکا به ایران و همچنین کنفرانس های برگزار شده در ایران افرادی حضور داشته اند که ارتباطات سؤال برانگیزی با سیا داشته اند.
این مسئله آنجایی روشن تر می شود که مهرماه سال جاری اشتاینمایر، وزیر امور خارجه آلمان با حضور در دانشگاه تهران می گوید: لازم است یک جامعه مدنی و قوی ایجاد کرد و رابطه بین فرهنگ و علم را تقویت کرد تا زمینهای برای اعتماد سیاسی ایجاد کند. (اینجــا)
از سوی دیگر رئیس دانشگاه تهران به تازگی از جذب اعضای هیات علمی خارجی در این دانشگاه خبر داده و گفته است که دانشگاه تهران، برگزاری دوره زبانهای غیرفارسی را آغاز کرده است. وی با بیان اینکه با این برنامه میتوانیم دانشجوی خارجی بیشتری جذب کنیم، از برنامه دانشگاه تهران برای جذب اعضای هیات علمی خارجی خبر داد.
رئیس دانشگاه تهران همچنین از برگزاری دورههای مشترک با دانشگاههای آمریکا و فرانسه و توسعه ارتباط با دانشگاههای اروپایی خبر داده و گفته است: تبادل هیاتهای دانشگاهی و همچنین اعزام اساتید و دانشجویان به دانشگاههای خارج از کشور تغییر عمدهای داشته، البته معتقدم تحول و تغییر اساسی بعد از پیادهسازی تفاهمنامههایی است که به امضای دانشگاهها رسیده است.
جدای از مسائل امنیتی، یکی از سوالاتی که مطرح می شود این است که آیا صرفا جذب اساتید آمریکایی و خارجی و ورود دانشگاههای بینالمللی به کشور منجر به رشد آموزش عالی ایران خواهند شد؟ آیا این اتفاق، زمینه شناسایی نخبگان ایرانی از طرف کشورهای خارجی را تسهیل نمیکند؟ این در حالی است که طبق سیاست های کلی برنامه ششم توسعه، هدف آموزش عالی ایران تاثیرگذاری بر کشورهای اسلامی و منطقه است نه تاثیر پذیری از غرب!
البته در این بین نمونه های دیگر نیز طی مدت اخیر دیده می شود؛ جهان نیوز در گزارشی می نوسید:
مؤسسه ی آموزش بین الملل(IIE):
در ژوئن ۲۰۱۵ مؤسسه آموزش بین الملل، یک هیئت نمایندگی متشکل از مقامات ارشد علمی-آموزشی را در سفر به ایران رهبری نمود. این گروه از سیزده دانشگاه و مرکز پژوهشی ایران بازدید کردند. هدف از این سفر پایه گذاری همکاریه ای علمی بین دو کشور بوده است. سرپرستی هیئت فوق را آلن گودمن رئیس و مدیرعامل IIE بر عهده داشت. مقاله های زیادی در ایران پیرامون این سفر به رشته تحریر درآمد. اما در هیاهوی این سفر تاریخی یک چیز در معرفی دکتر گودمن به نمایندگان علمی ایران از قلم افتاد، و آن اینکه آقای گودمن با سازمان سیا در ارتباط است.
خود گودمن این واقعیت را پنهان نکرد. با نگاهی به بیوگرافی او در وب سایت مؤسسه آموزش بین الملل در می یابیم که گودمن در دولت کارتر به عنوان هماهنگ کننده جلسات توجیهی رئیس سازمان سیا کار می کرده است. در مقاله ای منتشر شده از نیویورگ تایمز در سپتامبر ۱۹۹۶ و با عنوان«به سیا تلفن کنید و انگشتهای خود را به شکل صلیب درآورید»، ضمن بیان نقل قولی از گودمن از او به عنوان مدیر ارشد سابق سیا که بعدها رئیس دانشکده سرویس خارجی دانشگاه جورج تاون شده نام می برد.
علاوه بر این، فهرست مقالات گودمن از اطلاعات کارشناسی او از حوزه درونی و نهان جامعه اطلاعاتی آمریکا حکایت دارد.
در چاپ ۱۹۸۵-۱۹۸۴ مجله فارین پالیسی، گودمن در مقاله ای تحت عنوان«تاریخ و محل لانگلی: بسامان کردن نابسامانی های اطلاعاتی»، “استدلال نمود که چگونه فقدان نظام متمرکز جمع آوری و تحلیل اطلاعات به عنوان اساسی ترین معضل جامعه اطلاعاتی رخ نموده است”.
او در مقاله دیگری تحت عنوان«اصلاحات در اطلاعات آمریکا» در فارین پالیسی به سال ۱۹۸۷ به بحث پیرامون کنترل بیش از اندازهی ریگان بر روی سیا و متعاقب آن دادن دستورات غیر قانونی که به نوبه خودش رسوایی ایران-کنترا را به بار آورده بود، پرداخته است.
در ژوئن ۱۹۸۸ و در نشریه دانشکده جنگ ارتش آمریکا به نام پارمیترز، مقالهای با عنوان”آیا برای اقدامات مخفی آیندهای وجود دارد؟
اینها تنها تعداد اندکی از مقالات و نوشته های گودمن بود که همین ها حرفهای بودن وی را در زمینه اطلاعات آشکار می سازد.
حالا ممکن است کسی بگوید که چرا گودمن با این تجربه کاری در سازمان سیا آنجا را ترک کرده و وارد حوزه آکادمیک شده است. در هرحال واضح است که شخصی که چنین ارتباطات آشکاری با اطلاعات آمریکا داشته و در حال حاضر مرکزی آموزشی متعلق به مؤسسه آموزش بین الملل به کشورهایی مثل ایران و کوبا سفر میکنند. تصور کنید شرایط برعکس شود که دولت آمریکا تحت هیچ شرایطی اجازه ورود آن فرد را به داخل کشورش نمی داد. شاید گودمن دیگر در سازمان سیا فعال نباشد اما یک ضرب المثل در جامعه اطلاعاتی آمریکا می گوید: “یکبار سیا، همیشه سیا”.
شورای مشورتی آموزش عالی امنیت ملی(NSHEAB):
اعزام یک هیئت علمی در سال ۲۰۰۸ نمونه ای دیگر از علاقه شدید اطلاعات آمریکا به مراکز آموزش عالی ایران است. نوامبر همان سال انجمن دانشگاههای آمریکا ترتیب سفر شش تن از رؤسای مراکز دانشگاهی این کشور را به ایران داد.
رئیس وقت انجمن دانشگاههای آمریکا، رابرت بردال، که خودش هیئت آمریکایی را همراهی می کرد در آن زمان گفت که این سفر در پاسخ به دعوت رئیس دانشگاه صنعتی شریف صورت گرفته است. میزبانی هیئت مذکور را دانشگاه شریف به عهده داشت.
رؤسای دانشگاهی حاضر در آن سفر عبارت بودند از: یارد کوهون از دانشگاه کارنگی ملون، دیوید لیبرون از دانشگاه رایس، جی.
برنارد ماچن از دانشگاه فلوریدا، سی. دی موت جونیور از کالج پارک دانشگاه مریلند، دیوید اسکورتن از دانشگاه کورنل و لری وندرهوف از دانشگاه دیویس کالیفرنیا. مکسی میلیان آنگرهولزر هم که آن موقع مدیرعامل بنیاد ریچارد لونزبری بود، از اعضای هیئت مذکور در سفر به ایران بود. قسمت اعظم هزینه های این سفر را بنیاد ریچارد لونزبری متقبل شده بود.
وبسایت انجمن دانشگاههای آمریکا می نویسد: “از تعدادی از رؤسای دانشگاههای آمریکا درخواست شد تا به همراه این هیئت به ایران سفر کنند. دلیل این دعوت این بوده است که آنها خودشان یا دانشگاههایشان تجربه تبادلات علمی و دیگر تبادلات را از قبیل با ایران داشته اند”. با این وجود، آنچه گفته نشده این است که شش نفر از هفت نفر رؤسای دانشگاه سفرکننده به ایران عضو شورای مشورتی آموزش عالی امنیت ملی آمریکا هم بوده اند، آیا تصادفی بوده است؟!
منظور از شورای مشورتی آموزش عالی امنیت ملی(NSHEAB) چیست؟ بر اساس وبسایت افبیآی، این شورا را در سال ۲۰۰۵ رابرت مولر رئیس اف بی آی به عنوان محلی برای بحث و تبادل نظر در مورد مسائل امنیتی بوجود آورد.
هدف آن تقویت روح همکاری و تفاهم بین آموزش عالی و اف بی آی و سایر سازمانهای دولت فدرال نظیر بنیاد ملی علم، وزارت بازرگانی و وزارت دفاع بیان شده است. بر اساس یک اطلاعیه مطبوعاتی از اف بی آی در سال ۲۰۰۷(یک سال پیش از سفر هیئت نمایندگی AAU به ایران)، عضویت رابرت بردال، دیوید لیبرون و دیوید اسکورتون در NSHEAB تأیید شده بود. اعضای پیشین شورای مشورتی را ژارد کوهون، جی. برنارد ماچن و سی. دی موت جونیور تشکیل می دادند. بنابراین، به نظر می آید که رؤسایی که در این سفر به ایران آمدند بر مبنای تبادلات علمی یا سایر تبادلات قبلی با ایران انتخاب نشده بودند، بلکه اساس انتخاب آنها بیشتر داشتن ارتباط با اطلاعات آمریکا بوده است.
در تلاشی برای دست یافتن به اطلاعات بیشتر در مورد NSHEAB، آشکار شد که این شورا تنها یک طرحی از اف بی آی نیست بلکه برنامه مشترک اف بی آی و سیا به شمار می رود. یک سابقه لینکدونی از لوئیس بلادل مأمور ویژه اف بی آی که از اکتبر ۲۰۱۵ در بخش ضد اطلاعات دفتر نیویورک حضور داشت، بینش ما را در مورد شورا تقویت می کند. وی از نوامبر ۲۰۱۲ تا آگوست ۲۰۱۴ در مقر اصلی اف بی آی و در بخش ضد جاسوسی به عنوان مسؤل واحد کار می کرد.
در آن دوره زمانی بلادل عهده دار مسئولیت مدیریت و نظارت بر NSHEAB بود. او شورا را اینچنین توصیف کرده بود: “یک شورای حمایتی و نظر پیرامون تهدیدات جاری دور هم جمع می شوند”. مقاله ای منتشر شده در دیت لاین وب سایت رسمی دانشگاه کالیفرنیا در اکتبر ۲۰۱۰ نوشته بود که به خاطر ماهیت برخی مسائل که در جلسات شورا مورد بحث و بررسی قرار می گیرند، باید اعضای شورا مجوز رسمی و امنیتی دسترسی به اطلاعات محرمانه را در اختیار داشته باشند.
وقتی که هفت نفر از رؤسای دانشگاهی که به ایران سفر کرده اند از اعضای شورای مشترک اف بی آی و سازمان سیا هستند، دیگر هدف به اصلاح علمی آنها از این دیدار به کلی مشکوک و سؤال برانگیز می شود. با این حال حتی سفر یک هیئت مشترک که اف بی آی و سیا به ایران برای اهداف علمی هم تضاد در منافع ایجاد می کند. اگر جمهوری اسلامی یک هیئت هفت نفره که شش نفرشان از مرتبطین با اطلاعات ایران باشند را به آمریکا بفرستد، نگاه احتمالی آمریکائی ها به چنین گروهی فراتر از سوء ظن و بدگمانی می رود.
دیگر اقدامات شبهه برانگیز:
تنها دو نمونه از اینگونه اقدامات بیان میشوند. می توان یک کتاب در مورد تعداد افراد مشکوکی که وارد ایران شده اند و در پوشش دیدارهای علمی و یا فرهنگی با مقامات دولتی ایران دیدار داشته اند به رشته تحریر درآورد. بیشتر این ملاقات ها از حدود بین سالهای ۱۹۹۸ تا ۱۹۹۹ شروع شدند که در آنها هیئت هایی از فرهنگستان ملی علوم آمریکا با نهادهای علمی و آموزشی ایران دیدار می کردند. در سال ۲۰۰۷، یک هیئت آمریکایی شامل تعدادی از مقامات ارشد سابق وزارت دفاع این کشور سفری به ایران داشتند.
اخیراً در سال ۲۰۱۳، مرکز سیاستگذاری علم، تکنولوژی و امنیت(CSTSP) وابسته به انجمن توسعهی علم آمریکا، فرهنگستان های ملی آمریکا و دانشگاه کالیفرنیای جنوبی همایشی پیرامون موضوع آلودگی هوا در شهرهای بزرگ در ایروین ایالت کالیفرنیا برگزار کردند. بودجه این همایش را مشترکاً طرح رهبری بازدیدکنندگان بین المللی(IVLP) وابسته به وزارت امور خارجهی آمریکا و بنیاد ریچارد لونزبری تأمین کردند. بنیاد لونزبری همان است که هزینه سفر شورای مشترک اف بی آی و سیا متشکل از رؤسای دانشگاهها را به ایران متقبل شده بود. تعداد زیادی از اساتید ایرانی به این همایش تحت نظر طرح IVLP دعوت شده بودند. هرچند این یک کنفرانس دو جانبه بود اما در اصل بخشی از یک سفر سه هفته ای به آمریکا بود که در آن دیدارهایی با مقامات آمریکایی داشتند.
هدف سازمان سیا چیست؟
دلیل علاقه زیاد سیا به مؤسسات آموزش عالی ایران چیست؟ علتها و انگیزه های واقعی نامشخصند اما گمانه زنی هایی در این مورد وجود دارد. آمریکا در ایران حضور دیپلماتیک ندارد؛ بنابراین به ایجاد ارتباط با شهروندان ایرانی که اطلاع رسانی می کنند و بینش لازم را درباره سیاستها و شرایط کشور در اختیار قرار می دهند تکیه دارد. یک دلیل احتمالی دیگر این است که در دانشگاهها نفوذ کند و تلاش کند تا دانشجویان و حتی مدیران را به سمت غرب متمایل کند.
برقراری ارتباط با مؤسسات عالی رتبه آموزشی دولتی به نوبه خودش راهی است برای ایجاد زنجیره ای غیر مستقیم برای ارتباط های دیپلماتیک بین جمهوری اسلامی و ایالات متحده، با این شیوه، اگر کسی در این باره قصد مداقه و بررسی داشته باشد آنها می توانند ادعا کنند که این تنها یک تعامل فرهنگی بوده است.
ناهنجاری بیشتر آنجاست که احتمال دارد آمریکا با به رهگیری از ارتباطات این چنینی با کارمندان و دانشجویان در جهت نفوذ به مراکز حساس داخلی تلاش کند. به طور مثال دانشجویانی که احتمال دارد در آینده در برنامه های هستهای و موشکی ایران فعالیت کنند را به خدمت بگیرد. ایالات متحده علاقمند است بداند که دانشگاههای ایران چه نوع تحقیقاتی را انجام میدهند.
مَخلص کلام اینکه آنها میتوانند از بین کارکنان و دانشجویانی که گروه های دانشجویی را علیه جمهوری اسلامی رهبری میکنند کسانی را به استخدام خود درآورند.
انگیزه ها هرچه باشند، هر وقت در پروژه های سیا دخیل باشد معمولاً یا دنبال دزدی اطلاعاتی است یا به خدمتگیری افراد و یا انجام یک عملیات مخفی. بنابراین به نظر میرسد که وجود یک شورای امنیتی آموزش عالی برای جمهوری اسلامی ضرورت دارد تا در مقابل نفوذ دشمن از خودش دفاع کند. همچنین باید به کارکنان و دانشجویان دانشگاه در مورد خطرات احتمالی از طرف اطلاعات آمریکا آموزش های لازم داده شود.