به گزارش “دانشجو آزاد” به نقل ازخبرنامه دانشجویی:وقتی نام مهر آورده می شود، نخستین چیزی که به ذهن می آید، شروع سال تحصیلی برای محصلین، خصوصا دانشجویان و دانشگاهیان است. مهر، ماه بالندگی و شکوفایی است. مهر، ماه تلاش و امید است؛ امید به آینده ایران. امید به آینده جوانانی که گام در راه علم اندوزی و پیشرفت خود و کشور نهاده اند. مهر، فصل آغاز شکوفا شدن استعدادهای بالقوه ایست که بالفعل شدنشان آبادانی ایران را هدیه می کند.
با گشوده شدن درهای علم و دانش به روی دانشگاهیان، بیش ترین بذر امید در دل کسانی جوانه می زند که از محیطی محدودتر به نام مدرسه، به محیطی بزرگ تر و آزادتر به نام دانشگاه پا نهاده اند؛ “جدیدالورودها”. کسانی که تا پیش از این، تمام تلاش و همت خود را تنها معطوف به علم آموزی می کردند، از امروز علاوه بر تحصیل دانش، به محیطی گام می نهد که حضور در اجتماع را تمرین می دهد. دانشگاه محیطی برای ما دانشجویان فراهم می کند که بیاموزیم چگونه باهم سخن بگوییم، چگونه نظرات متفاوت و مخالف را به گوش جان بشنویم و با طیب خاطر بپذیریم، چگونه با دوستان و هم کلاسی هایمان همکاری داشته باشیم، و در یک کلام؛ چگونه زیستن در جمع، و با جمع را تمرین کنیم و بیاموزیم.
به دلیل همین ویژگی های منحصر به فرد، می توان دریافت که دانشگاه اثری فوق العاده زیاد بر اندیشه ها و تفکرات، خلقیات و سبک زندگی افراد دارد. چه بسیار نمونه هایی می توان مثال زد که افرادی با یکسری علاقه مندی و تفکرات وارد دانشگاه شده اند، اما پس از گذشت عمر ۴ساله ی دانشجویی و فارغ التحصیل شدن، روحیات و نگاه هایی صد درصد متفاوت و حتی متضاد با روزهای اول ورود به دانشگاه پیدا کرده اند. باتوجه به اینکه نگرش های ایجاد شده در ما درطی دوران دانشجویی، تا پایان عمر همراهمان خواهد بود، پس این برهه ۴ساله ی دانشجویی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
جدیدالورودها در اولین روز ورود به دانشگاه، با گروه ها، تشکل ها و کانون هایی مواجه می شوند که سلایق و دیدگاه های متفاوت ایدئولوژیک، فرهنگی و سیاسی دارند و در صدد جذب این دانشجویان، یا به اصطلاح، یارگیری هستند. بنظر نگارنده این متن، قطعا عضویت در یکی از این مجموعه ها برای پرورش استعدادهای بالقوه دانشجوها و آموزش کار و زندگی گروهی لازم بنظر می رسد، اما باتوجه به اثرگذاری بالای اطرافیان و گروه هایی که عضو آن ها هستیم، بر ما، انتخاب یکی از این گروه ها بعنوان مفیدترین شان، از اهمیت فوق العاده بالایی برخوردار است. درواقع شاید بتوان گفت که این توانایی،یکی از مهمترین مهارت های دوران دانشجویی بشمار می آید، چرا که اگر این انتخاب غلط یا احساسی یا نا آگاهانه صورت گیرد، موجب تغییرات نادرست بخش عمده ای از تفکرات ما، و یا ایجاد احساس خسران و ضایع شدن بخش بزرگی از زندگی و وقتمان که در آن مجموعه سپری گشته است، و گاهی حتی خدای ناکرده از دست رفتن نگاه ها و تفکرات دینی و مذهبی¬مان می گردد.
در سال های نه چندان دور،برخی مجموعه ها و تشکل های به ظاهر دانشجویی و اکثرا با نام و پسوند اسلامی،با جذب دانشجویانی که بسیاری از آن ها تفکرات اسلام گرایانه و روحیات عدالت خواهانه داشتند، پس از انتخابات سال۸۸ دست به تجمعات دانشگاهی و خارج از دانشگاه زدند. این تشکل ها با خط گرفتن از جریانات سیاسی و احزاب خارج از دانشگاه، گروه های اغتشاشگر و برانداز را تشکیل دادند که ندای تقلب در انتخابات سرداده، و خواستار ابطال انتخابات، و بعدها تحریم شرکت در انتخابات های رسمی کشور شدند. اما به فاصله کوتاهی، همین دانشجوهای دغدغه مند که جذب این تشکل ها شده بودند، مشاهده کردند اکثر رهبران سیاسی جریان برانداز، ابتدا اعلام کردند که هیچ تقلبی در انتخابات سال۸۸ رخ نداده است، سپس بعنوان اولین رای دهندگان در انتخابات های بعدی شرکت کردند، و درنهایت هم در دولت یازدهم مجددا مسئولیت گرفتند و به اریکه ی قدرت برگشتند. گویی انگار هیچگاه جماعتی را نفریفته بودند و به بهانه ی تقلب در انتخابات، به خیابان ها نکشیده بودند و هزینه ها و صدمات بی شماری را به کشور و مردمان آن، تحمیل نساخته بودند. آن سیاسیون به قدرت بازگشتند، تخت و ثروتشان مستدام بوده و هست، اما این دانشجویان ساده دل و بیچاره بودند که احساس می کردند فریب بزرگی خورده اند.
عمر و وقت خود را مدت ها برای دروغی بزرگ صرف کرده اند، صدمات و لطمات فراوانی برپایه نیرنگی کثیف به کشور و دیگرهموطنان خود وارد ساخته اند، و اندیشه ها و تفکرات صاف و زلال خود را بر کف سیاست پیشگان و صاحبان زر و زوری قرار داده بوده اند که وقتی زمان هزینه دادن برای دروغ هایشان رسیده بود، از میدان گریخته و دو دستی میزهای ریاست خود را چسبیده، و دانشجویان ناآگاه را در کارزار، یکه و نتها وانهاده بودند.
همه این مسائل را گفتیم تا بگوییم دانشجو نباید بازیچه دست دیگران قرار گیرد، نباید ابزار حفظ قدرت و ثروت جریاناتی شود که هیچگاه برای دانشگاه و دانشجوها ارزشی قائل نبوده و نیستند مگر زمانی که بنفع این گروه ها و جریانات صوت بکشند و کف بزنند. دانشجو زمانی می تواند استقلالش را حفظ کند و شخصا، بدون اعمال نظر گروه های خارج از دانشگاه تصمیم بگیرد که خود، صاحب تحلیل باشد. وقتی دانشجو صاحب تحلیل باشد، می تواند مثل رجب بیگی و علم الهدی و وزوایی، جاسوسخانه آمریکا را در ۱۳آبان ۵۸ تسخیر کند. اما اگر همان زمان می خواست سرسپرده و گوش به فرمان جریانات سیاسی باشد، هیچگاه نمی توانست چنین افتخاری بیافریند که به فرموده معمار کبیر انقلاب(ره)، انقلاب دومی خطاب شود بزرگ تر از انقلاب اول در ۲۲بهمن ۵۷٫
در سال تحصیلی پیش رو نیز بنابر اتفاقات مسبوق به سابقه در گذشته، باتوجه به درپیش بودن انتخابات های مهم که چشم بسیاری از جریانات سیاسی درون و بیرون کشور به آن دوخته شده است، نقش دانشگاه و دانشجوها از اهمیت بالایی برخوردار است. دانشگاه می تواند استقلال خود را حفظ کند و تمام تلاش خود را تنها برای پیشرفت و آبادانی کشور به کار گیرد. تولید علم کند، و جلوی انحراف از اصول انقلاب و آرمان های امام(ره) و شهدا را بگیرد، و یا مثل برخی جریانات فریب خورده در سال های ۷۸ و ۸۸، بازیچه دست گروه هایی قرار گیرد که به دانشجویان نگاه ابزاری دارند…
* دبیر سابق سیاسی اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل
انتهای پیام/س