به گزارش “دانشجوآزاد” در ماجرای کوی دانشگاه، بعد از توقیف روزنامه سلام، تحریک دانشجویان در نشریهها، بعدازظهر روز ۱۷تیر و با حضور عواملی که بعدها مشخص شد اصلا دانشجو نبودهاند، نتیجه داد. اما تنها ۱۰ روز پیش از آن، روی دیگر این پروژه توسط نشریه آمریکایی «میدل ایست اکونومیک دایجست» برملا شد. این نشریه در مقالهای خبر از تحولاتی حیاتی در ایران داد: «بیشتر ناظران در تهران بر این اعتقادند که تابستان امسال شاهد یک آزمون حیاتی قدرت و حتی شاید دور نهایی رویارویی جدی بین جناح محافظهکار و اصلاحگرایان خواهد بود. اصلاحطلبان، یک تابستان سیاسی داغ را پیش روی دارند تا جناح محافظهکار را از میدان مبارزه خارج کنند.»
برنامهای که پیشبینی شده بود، شب ۱۷تیر در محوطه کوی دانشگاه تهران توسط دفتر تحکیم وحدت کلید خورد. نصب اعلامیهای در محوطه کوی و دعوت دانشجویان برای حضور در تجمع اعتراضی به توقیف سلام. سیدنظام موسوی که در آن زمان مسوول سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه تهران بود، میگوید: «فردی که این اعلامیه را پخش میکرد، شفیعی نام داشت که اصلا دانشجو نبود و کارمند جهاد دانشگاهی کوی بود. جالب اینکه تاجزاده، همین فرد را بهعنوان دبیر کمیسیون ماده ۱۰ احزاب در وزارت کشور منصوب کرد.» چند ساعت از نصب اعلامیه که میگذرد، تعدادی از اعضای دفتر تحکیم وحدت همراه ۲ نفر دیگر به نامهای منوچهر و اکبر محمدی که بعدها خودشان اعتراف کردند اصلا دانشجو نبودهاند ـ منوچهر محمدی دانشجوی اخراجی اقتصاد بود ـ تظاهرات در محوطه کوی را شروع و دانشجویان را به خروج از خوابگاهها دعوت میکنند.
عامل تحریک دعوت دانشجویان، در شعارهایی که سر داده میشود، شنیده میشود. شعارهایی که حاکی از تهدید آزادی و اختناق است. دانشجویان از آنچه پشت پرده این جریان میگذرد، بیخبر هستند. پشت پردهای که آنان را تنها پیادهنظامی میدانند برای مقصود خود. آرام آرام شعارها علیه نظام و رهبری هدایت میشود.
با توجه به روزهای فرجه امتحانات و حضور کم دانشجویان در کوی، نیاز به حضور عوامل غیردانشجو و هدایت معترضان به بیرون از محوطه خوابگاه احساس میشود. جمعیت حدود ساعت ۹ شب ۱۸ تیر از محوطه کوی دانشگاه خارج و وارد خیابان کارگر میشود. همزمان با حضور معترضان در خیابان، عاملان اصلی، آشوب و تخریب اموال عمومی را آغاز میکنند. با تبدیل اعتراض به آشوب و تخریب و سلب امنیت از مردم منطقه، نیروی انتظامی وارد صحنه میشود و از دانشجویان میخواهد به کوی برگردند. جمعیت به داخل کوی برمیگردد ولی همچنان ۲۰ ـ ۳۰ نفر میمانند و خیابان را میبندند. ارادهای که علاقهمند به درگیر کردن نیروهای انتظامی با آشوبگران است، کاملا حس میشود. گروگانگیری یک سرباز وظیفه ناجا توسط دانشجویان و ضرب و شتم وی، فضا را بهشدت متشنج میکند. سرباز از دست دانشجویان می گریزد ولی کلاه او را به حالت تمسخر به هوا پرتاب میکنند. شب از نیمه میگذرد که شعارهای دانشجویان تندتر میشود و روشن کردن آتش در خیابان و تخریب اموال عمومی شدت میگیرد. پلیس با بلندگو باز از دانشجویان میخواهد به کوی برگردند و در غیراینصورت برخورد خواهد کرد. همین اتفاق هم میافتد. نیروی انتظامی وارد محوطه کوی میشود و درگیری شدیدی که بین معترضان و نیروی انتظامی رخ میدهد، منجر به اتفاق های تلخی میشود.
طبق اظهار فرماندهان نیروی انتظامی پلیس، آن شب هرچه تلاش میکنند وزیر کشور را نمییابند، تا از او کسب تکلیف کنند. ـ نیروی انتظامی زیر نظر رهبری عمل میکند، اما مسوولیت آن از طرف رهبری به وزیر کشور تفویض شده است.ـ آن شب وزیر کشور از ساعت ۱۱شب تا ۴ صبح در دسترس نبوده. درگیری و آشوب نیمهشب در کوی و خیابانهای اطراف، ادامه مییابد. شعارها ارتباطی با روزنامه سلام و قانون مطبوعات ندارد. جمعیت معترض، اصل نظام را هدف گرفتهاند. همزمان با ادامه درگیریها تا نیمهشب، عدهای وارد کوی میشوند و اقدام به تخریب خوابگاهها و ضرب و شتم دانشجویان میکنند. اقدامی که نهتنها هیچ توجیهی ندارد بلکه بهشدت مشکوک است.
طبق اظهار برخی از دانشجویان حاضر در واقعه، افرادی که وارد کوی شدند، اصلا دانشجو نبودند و هرکسی را هم مورد ضرب و شتم قرار میدادند. حتی گفته شد یکی از کسانیکه آن شب کتک خورد، قائممقام بسیج دانشکده تربیتبدنی بود. دانشجویانی که در اتاقهای خود مشغول استراحت هستند، مورد حمله قرار میگیرند. آنچه مسلم است حجم آشوب و تخریب بهقدری زیاد است که نمیتوان آن را به حضور یکساعته نیروی انتظامی در کوی نسبت داد.
در این میان اظهارنظرهای بیمنطق و بعضا تحریکآمیز برخی مسوولان مانند تاجزاده و سلیمانی معاون دانشجویی وزیر علوم، در ملتهب کردن اوضاع و تحریک دانشجویان علیه نظام، بسیار تاثیرگذار است. مصطفی معین وزیر علوم نیز در اقدامی مشکوک و تأملبرانگیز، استعفای خود از وزارت را اعلام میکند که در آن شرایط، هیچ تاثیری غیر از ملتهب کردن اوضاع ندارد. شرایطی بهوجود میآید که تصور میشود دولتیها در یک طرف ایستادهاند و بهجای آرام کردن اوضاع، با اقدامهای خود بر تنش میافزایند.
فردی به نام احمد باطبی ـ که اصلا دانشجوی دانشگاه تهران نبودـ در راستای طرحی که بخشی از پازل توطئه است و جریان کشتهسازی را دنبال میکند، با در دست گرفتن یک زیرپیراهن آغشته به رنگ ـ که بعدها اعتراف کرد در خانه با خون حیوانات، زیرپیراهن را رنگی کرده بود ـ مدعی کشته شدن دوست دانشجوی خود شد. عکسی از او بهطور گسترده در نشریهها منتشر شد و انعکاس گستردهای پیدا کرد و تا مدتها بهعنوان سندی مبنی بر کشتن دانشجویان ارایه میشد. درباره پروژه کشتهسازی، سیدنظام موسوی که بهواسطه حضور در بسیج دانشجویی دانشگاه تهران، از نزدیک حوادث ۱۸ تیر را رصد کرده است، در خاطرات خود میگوید: «تحکیمیها میخواستند سوار موج شوند. یکی از ایرادهای جدی که به اینها وارد بود، این بود که به دروغ اسامی کشتهشدگان را منتشر کردند. قرار بود در اعتراض به کشتن دانشجویان، شنبه ۱۹تیر جلو سردر دانشگاه تجمعی داشته باشند، در حالیکه تا آن زمان کسی کشته نشده بود. شورای صنفی دانشکده حقوق و علوم سیاسی، ۱۳ نفر را بهعنوان کشتهشده مطرح کرد که همان شب رادیو اسراییل این خبر را بازتاب داد. ازقضای روزگار، برخی از این اسامی که بهعنوان کشتهشدگان مطرح شده بودند، بچههای بسیج دانشجویی بودند. بعد ما زنگ زدیم و پیگیری کردیم و دیدیم که اصلا تهران نیستند. همه آن ۱۳ نفر را پیگیری کردیم و دیدیم دروغ است. سریع صداوسیما را در جریان گذاشتیم و صداوسیما هم اعلام کرد اسامی ۱۳ کشته حادثه کوی دانشگاه دروغ است.»
رهبر معظم انقلاب ۲۲ تیر پیام مهمی را خطاب به مردم و دانشجویان صادر میکنند: «…گروهکهای وابسته و معاند، طبق تحلیل اربابان و معلمان خود،گمان کردهاند مردم ایران از اسلام و انقلاب دست برداشتهاند و به خیال باطل خود میخواهند از انقلاب اسلامی انتقام بگیرند ….فرزندان بسیجیام با حضور خود در هر صحنهای که لازم است، دشمنان زبون را مرعوب و منکوب کنند.»
۲۲ تیر، هچنان درگیری و آشوب بهصورت پراکنده ادامه دارد. اما حضور بسیج در مناطق مختلف شهر، از حجم درگیریها کاسته است.
تجمعی که قرار بود ۲۳ تیر در دانشگاه تهران برگزار شود، تبدیل به راهپیمایی عظیم مردمی در دانشگاه تهران و خیابانهای اطراف دانشگاه شد. از میدان ولیعصر(عج) تا دانشگاه در سمت شمال و شرق و از میدان فردوسی در سرتاسر خیابان انقلاب بهسمت دانشگاه، مملو از جمعیت مردمی شد. جمعیت مقابل دانشگاه به حدی شد که امکان ورود به دانشگاه امکانپذیر نبود. مراسم با سخنرانی علیرضا زاکانی مسوول بسیج دانشجویی و قرائت بیانیه پایانی توسط دبیر وقت شورای امنیت، حسن روحانی برگزار شد.
مردمی که چند روز صبر کرده و منتظر اشارهای از ولایت بودند، اکنون به صحنه آمدند. آمدند تا نشان دهند انقلاب بازیچه مطامع غربزدگان و غربشیفتگان داخلی نیست. اتفاقی که در یک نصف روز در ۲۳ تیر رخ داد، قدرت ایمان مردمی بود که برنامههای چند ساله تجدیدنظرطلبان و انقلابیون خسته و پشیمان را به هم ریخت. جریان سکولار و برانداز نتوانست ۱۸ تیر را عاملی برای باجگیری از نظام اسلامی و رهبری قرار دهد.۲۳ تیر سدی مقابل عملیات فتح سنگر به سنگر شد.
هرچند حوادث سالهای بعد نشان داد که فرصت نظام به سران این جریان، برای آنها عبرتانگیز نبود و شد آنچه در فتنه ۸۸ دیدیم.
پی نوشت: فرهنگ نیوز