به گزارش “دانشجوآزاد” در خصوص مسیر پر نشیب و فراز تأسیس دانشگاه در کرمان، باید به این نکته توجه کرد که یکی از معضلاتی که همواره فرا روی تاسیس دانشگاه قرار داشت، نارضایتی رییس سازمان اطلاعات و امنیت استان کرمان (محمد علی آرشام) و تعدادی از افراد نزدیک به وی در کرمان بود.
در مورد پیشینه محمد علی آرشام آمده است: محمدعلی درخشی علاف، فرزند غلامرضا، که بعدها نام خود را به آرشام تغییر داد، در سال ۱۳۰۰ ش. در مشهد به دنیا آمد. او از مهر ماه ۱۳۲۱ مسئولیتهای اطلاعاتی خود را به عنوان افسر مرزبانی رکن ۲ ستاد لشکر ۸ (خراسان) آغاز کرد. فعالیتهای وی در پادگان بجنورد، در شرایطی که منطقه فوق تحت اشغال ارتش شوروی قرار داشت، سبب شد که آرشام در رابطه با سرویس اطلاعات نظامی انگلیس قرار گیرد و در چارچوب شبکهای از عوامل انگلیس در منطقه به خرابکاری علیه روسها، به ویژه قلیاوف ـ افسر اطلاعاتی شوروی که در پوشش کنسول شوروی در گنبد عمل میکرد، دست زند؛ در اسناد موجود، گزارشی از آرشام موجود است که طبق آن وی معترف شده که به اتفاق اردشیرخان شاهلو (از عوامل شوکتالملک علم) فرد ترکمنی به نام موخی را به قتل رسانیده است.
از مهمترین فعالیتها و سمتهای آرشام میتوان به این موارد اشاره نمود: در سالهای ۱۳۲۴ ـ ۲۵ به تشکیل شبکههای مخفی در آذربایجان دست زد. سپس به مشهد رفت و رئیس تجسس رکن ۲ لشکر خراسان شد. در زمستان ۱۳۳۴ به مناسبت مسافرت خروشچف و بولگاتین به افغانستان، در یک ماموریت سری وارد افغانستان شد.
پس از تأسیس ساواک مشهد (نخستین ساواک استانی) به ریاست ساواک خراسان منصوب گردید. به دنبال نارضایتی و عصیان عشایر جنوب، به عنوان یکی از زبدهترین عوامل MI – ۶ در ساواک، در شهریور ۱۳۴۰ رئیس ساواک فارس و بنادر گردید. او پس از طی دوره ویژه در آمریکا (سازمان سیا) در سال ۱۳۴۹ به عنوان رئیس ساواک سیستان و بلوچستان انتخاب شد و در تاریخ ۹/۶/۱۳۴۵ ریاست ساواک کرمان را به دست گرفت.
در کرمان، آرشام به سرعت به چهره مخوف استان بدل شد و سایر قدرتهای منطقه را تحتالشعاع حضور خود قرار داد، به نحوی که به تأسیس دانشسرای عالی فنی آرشام دست زد. او در سالهای ۱۳۵۰ ـ ۵۷ نقش کمنظیری در سرکوب حرکتهای انقلابی در منطقه (کرمان) ایفا نمود. با اوجگیری انقلاب اسلامی ایران، آرشام طراح و مبتکر اقدامات وحشیانه و قساوتبار در سرکوب انقلاب یود و به ویژه در حادثه خونین مسجد جامع کرمان (مهر ۱۳۵۷) نقش اصلی را داشت. در نتیجه، وزیر دادگستری دولت ازهاری برای حفظ مصلحت ساواک و آرشام، محترمانه برکناری او را به سپهبد ناصر مقدم توصیه نمود و آرشام در اواخر آذر ۱۳۵۷ برکنار شد.
محمدعلی آرشام چون فرزندی نداشت، قبل از آمدن به کرمان، زمانی که ریاست ساواک زاهدان را عهدهدار بود، در آنجا کودکستانی تأسیس نمود و همسرش «صدیقه رفیق» نیز رییس این کودکستان بود. وی در زمان عهدهدار شدن ریاست ساواک کرمان، همیشه سعی داشت به رغم سمتش، چهرهای فرهنگی از خود نشان دهد. لذا وی با تخصیص مقداری از دارایی خود و بهره بردن از امکانات دولتی با استفاده از نفوذ و سمت خود، در ابتدا «مدارس جامع آرشام» را بنیان نهاد.
مراکز آموزشی شامل کودکستان تا دبیرستان بود، سپس با هدف تکمیل این مراکز، تأسیس مراکز آموزش عالی را در کرمان دنبال و شروع به ساخت نمود (منظور دانشکده فنی فعلی است). اما چون در آن مقطع، عدم هزینه کافی جهت انجام سریع این طرح و تکمیل آنان نیاز به پول و زمان بیشتری داشت علیرغم تلاش فراوان نتوانست با اقدام مرحوم افضلیپور رقابت نماید، از این رو از شروع به کار احداث دانشگاه کرمان چندان دل خوشی نداشت. یعنی به تعبیری سادهتر؛ آرشام با تأسیس دانشگاه کرمان مخالفتی نداشت، اما چون خودش پایهگذار مدارس جامع بود، دوست داشت احداث مراکز آموزش عالی نیز توسط او انجام گیرد و افضلیپور را به نوعی رقیب خود در این زمینه میدانست.
در مراسم بزرگداشت دومین سالگرد فعالیت بنیاد آرشام ، محمدعلی آرشام در سخنرانی اعلام نمود: «نظر به این که من و همسرم دارای فرزند نمیشویم، تصمیم گرفتیم تا کلیه مایملک خویش را برای ساختمانهای فرهنگی اختصاص دهیم، لذا دارایی ما دو نفر که معادل یک میلیون تومان شد، سرمایه اولیه تأسیس بنیاد فرهنگی آرشام گردید»
حال آن که مرحوم مهندس افضلیپور در ابتدای تأسیس دانشگاه مبلغ هفتاد میلیون تومان هزینه نمود، از این رو بیتردید موجودی آرشام به رغم تمامی نفوذ و منصب و حمایت مسئولین مملکتی از او، قابل مقایسه نبود و در آن زمان نمیتوانست خود مؤسس دانشگاه کرمان گردد، متأسفانه در این گذر، تنها عدهای که قصد خوش خدمتی و کسب رضایت محمد علی آرشام را داشتند، همیشه و در هر جا، به نوعی با زدن ساز مخالف قصد داشتند در امر تأسیس دانشگاه اخلال ایجاد نمایند»
در این زمینه آنان از هیچ اقدامی روگردان نبودند. زمانی شایعه نمودند مرحوم افضلیپور، بهایی است و از این طریق سعی نمودند اقشار مذهبی جامعه کرمان را نسبت به وی بدبین نمایند. حتی چندی این افراد به دلایلی در خصوص تخصیص زمین دانشگاه موانعی پیش آوردند، که خوشبختانه همه آنها بینتیجه ماند و به همت این انسان خیر و نیکوکار، دانشگاه کرمان ساخته شد و اکنون روح مرحوم افضلیپور از حضور و کسب علم و دانش چندین هزار دانشجو در این مکان، سرشار از نعمات و فیوضات الهی است. (برگرفته از متن مصاحبه با محمد صنعتی، آذر ۱۳۹۲)