پايگاه خبری تحليلي دانشجو آزاد

10:09:43 - دوشنبه 24 خرداد 1395
داغ کن - کلوب دات کام Balatarin اشتراک گذاری در فیس بوک تویت کردن این مطلب
سردمدارانی که چوب اعتماد به کدخدا را خوردند
کشورها و رهبران زیادی هستند که مرور تاریخ و عملکردشان و چگونگی روی کار آمدن و از تخت قدرت به زیر کشیده شدنشان همیشه حاوی نشانه‌ها و ردپایی از خیانت عوامل آمریکایی است.

به گزارش “دانشجوآزاد” تاریخ ۶۸ ساله هژمونی آمریکا در نظام جهانی سرمایه‌داری و قطبیت این کشور در مرکزیت نظام حاکم بر جهان همراه با خیانت‌های متعدد سران این کشور به کشورهای پیرامونی و تحقیر آنها بوده است. خوی استکباری واشنگتن در مواجهه با دیگر کشورها به‌گونه‌ای بوده که حتی دوستان و متحدان این کشور نیز از خیانت‌پیشگی این کشور در امان نباشند.

کشورها و رهبران زیادی هستند که مرور تاریخ و عملکردشان و چگونگی روی کار آمدن و از تخت قدرت به زیر کشیده شدنشان همیشه حاوی نشانه‌ها و ردپایی از خیانت عوامل آمریکایی است؛ در ادامه به مواردی از این دست اشاره می کنیم:

مصدق

تاریخ ایران و به خصوص دوران مشروطه نیز نشان داده که چندان هم نمی‌توان به طرف آمریکایی اعتماد کرد. روز ۲۹ اسفند و ملی شدن صنعت نفت به خوبی این مسئله را نشان داده و می‌توان از آزمون مصدق به عنوان آزمون کهن ایرانیان و آزمون مرسی به عنوان جدیدترین آزمون مسلمانان در قبال آمریکا یاد کرد.

کودتای ۲۸ مرداد در شرایطی رخ داد که مصدق تمام تلاش خود را کرده بود تا بر موجی که در دنیا به راه افتاده بود سوار شده و به جای انگلستان، آمریکا را به عنوان ابرقدرت نوین به رسمیت بشناسد. او می‌خواست با توسل به آمریکایی‌ها زمینه ای از قدرت و اختیارات را برای خود فراهم سازد که دیگر هیچ قدرتی توان تغییر آن را نداشته باشد. با این حال مدرس در آخرین دقایق تنها ماند.

مرسی

نمونه این تنهایی و فراموشی را می‌توان در مصر نیز مشاهده کرد. محمد مرسی نیز مانند مصدق بعد از انقلابی به روی کار آمد که خواسته‌اش اتکا به منابع و توان داخلی و ایجاد تغییرات بزرگ در ساختار قدرت بود. با این حال همان طور که تاریخ استعمارگری آمریکا نشان داده، نمی‌توان انتظار داشت انقلابی در کشوری برای روی کار آمدن مسئولان مردمی شکل بگیرد و رد پای آمریکا برای بازگرداندن کودتا در آن را مشاهده نکرد. مرسی نیز مانند مصدق به شدت بر روی نقش آمریکا به عنوان حافظ و نگه‌دارش در رأس قدرت حساب باز کرده بود. مرسی نیازمند کمک‌های آمریکا بود بنابراین جرئت دست زدن به کمپ‌دیوید را نداشت.

دولت برخاسته از رای مردم در مصر که می‌خواست دشمنانش را مدیریت کند در دام طراحی‌ها و برنامه‌ریزی آنان قرار گرفت و با اعتمادی که با آمریکا و سرسپردگان برخی از کشورهای اسلامی کرد در کمتر از یکسال منجر به سقوط حکومت مرسی شد.

گورباچف

“میخائیل گورباچف” نیز یکی از دیگر از دولتمردانِ ضربه خورده از اعتماد به آمریکا بود وی آخرین دبیر کل حزب کمونیست شوروی سابق بود که به‌زعم خود قصد اصلاح ساختارهای سیاسی و اقتصادی نظام پوسیده شوروی سابق را داشت اما در واقع کاری جز تسریع فروپاشی اتحاد شوروی نکرد. اتحاد جماهیر شوروی تا پایان دوران زمام‌داری «لئونید برژنف»، یک قطب بزرگ نظام بین‌المللی بود اما حضور گورباچف در صدر نظام کمونیستی عملا این رژیم را از آموزه‌های مارکسیستی خالی کرد.

در محیط روانی گورباچف، نوعی شیفتگی غرب‌گرایانه مشاهده می‌شد. وی در سخنرانی‌های عمومی به‌وضوح از صنعت و تولیدات غربی تمجید می‌کرد و آن را با تولیدات خشن روسی مقایسه می‌‌کرد.آخرین رهبر شوروی بسته اصلاحات سیاسی خود را تحت عنوان «گلاسنوست» و بسته اصلاحات اقتصادی را تحت عنوان «پروستاریکا» ارائه کرد. هنوز بسیاری از مارکسیست‌های دو آتشه از این دو بسته اصلاحی تحت عنوان خیانت یاد می‌کنند.

بر این اساس گورباچف خواه ناخواه تا حدود زیادی به غربی‌ها اعتماد کرد و در راس بلوک غرب نیز آن روزها مثل امروز، آمریکا قرار داشت.

اصلاحات غرب‌گرایانه گورباچف عملا قدرت اتحاد جماهیر شوروی و حزب کمونیست را در جمهوری‌های شوروی سابق و اروپای شرقی کاست و بالاخص اصلاحات اقتصادی او بر مشکلات اقتصادی شوروی سابق افزود. این در حالی بود که رسانه‌های غربی آن‌قدر با گورباچف احساس خودمانی بودن می‌کردند که وی را با نام اختصاری «گربی» صدا می‌کردند.

شاید اگر گورباچف تمایلات غرب‌گرایانه را وارد سیستم حکومتی شوروی نمی‌کرد، فروپاشی از درون رخ نمی‌داد. با این حال او حتی پس از عزل نیز از آمریکادوستی خود دست برنداشت و در سال ۲۰۰ در تشییع جنازه رونالد ریگان شرکت کرد.

صدام حسین

صدام حسین نیز چوب اعتماد به آمریکا را خورد، گرچه وی در سخنان و ژست‌های سیاسی خود به عنوان یک چهره سوسیالیست پان‌عرب همواره ادعاهای ضد آمریکایی داشت. اما در عمل هم برای حمله به ایران و هم برای حمله به کویت چراغ سبز آمریکایی‌ها را دریافت کرده بود.

اما بلافاصله پس از تجاوز نظامی عراق به کویت، واشنگتن ثابت کرد که به هیچ وجه مساله را مساله‌ای بین عراق و کویت نمی‌داند. شورای امنیت با تمام توان وارد میدان شد و قطعنامه پشت قطعنامه علیه عراق صادر کرد. سرانجام نیز در عملیات طوفان صحرا که به رهبری ارتش آمریکا انجام شد، ارتش عراق تقریبا متلاشی شد و ظرف تنها ۱۰۰ ساعت آخر این عملیات کویت آزاد گردید.

بسیاری از سربازان آمریکایی آن روز انتظار داشتند که تا بغداد پیش بروند اما واشنگتن آن زمان قصد سرنگونی صدام حسین را نداشت. صدام باید می‌ماند تا عنصر موازنه‌ساز در برابر ایران و محور مقاومت شیعی باشد.

در سال ۲۰۰۳ با حضور نومحافظه‌کاران آمریکایی در دولت، محاسبات سران کاخ سفید تغییر کرد و در نتیجه هم عراق اشغال شد و هم حکومت صدام سرنگون شد. صدام حسین سرانجام در یک مخفیگاه زیرزمینی به دام نیروهای آمریکایی افتاد و سپس توسط دولت جدید عراق اعدام شد.

پاتوق دانشجوها کوثر سایت زنان کویر تابناك وب تابناك وب logo-samandehi