به گزارش “دانشجوآزاد” الو… سلام… ببخشید جلسه هماهنگی…تاریخ…مکان… حتما تشریف بیارید؛ وارد جلسه شدیم همه صحبت کردند؛ اقتصاد مقاومتی از مهم ترین بحث های آن جلس بود اما من متحیر از این حرف ها بودم.
یکی از مهم ترین بحث هایی که در میان دانشجویان مطرح است این که دانشجو چه نقشی در اقتصاد کشور می تواند داشته باشد و یا اگر درست تر بگوییم چه نقشی در رابطه با اقتصاد مقاومتی.
کسانی که پول و انکانات کشور دستشان هست مسئولین کشورند و توقع از دانشجو یک امر نادرست است. چرا که سهم دانشجو در اقتصاد کشور و تحقق اقتصاد مقاومتی کم و یا هیچ است.
در این نگاره نگاهی به نقش دانشجو در اقتصاد یک کشور و دو مقوله مهم تولید و اشتغال می پردازیم.
اگر نوع نگاه و توقعمان از دانشجو را به دو دسته تقسیم کنیم به دو نگاه حداقلی و حداکثری می رسیمو
حداقلی ترین کاری که یک دانشجئ می تواند به عنوان یک شخص فرهیخته برای اقتصاد کشورش انجام دهد خرید کالای با کیفیت ایرانی که نسبت به مشابه خارجی اش مزیت نسبی دارد، است. همچنین می تواند آن را برای دیگران تبلیغ کند و یک قدم بالاتری هم برود می تواند با ایجاد یک گفتمان میان هم قطاریانش برای خرید کالای با کیفیت ایرانی کار مهمی انجام داده باشد. اما یک نگاه حداکثری هم هست که میت وان برای دانشجو نقش قابل توجهی قائل شد. امروزه اگر میان دانشجویان حزب اللهی نگاه کنیم، شعارهایی مانند ما اهل کوفه نیستیم… اگر در زمان جنگ بودیم… الگوی ما شهدا هستند… و ده ها شعار دیگر را می بینیم، که همه نشان از آمادگی برای از خودگذشتگی و ایثار بالای این جوانان دارد.
البته که سردادن این شعارها بسیار راحت است و در مقام عمل، افراد بسیار اندکی وجود دارند. رهبری نظام علنا اعلام کرده اند که در یک جنگ تمام عیار اقتصادی هستیم و کسانی که مدام این شعارها را به زبان می آورند وقت آن رسیده تا در وادی عمل نقش ایفا کنند و میزان ایثار خود را در این جهاد نشان دهند. یعنی همانگونه که عاشق شهادت در جنگ نظامی اند و می خواهند که از جان خود بگذرند، حال که زمین جنگ عوض شده، باید به جای از جان گذشتن، از مال خود بگذرند و عاشق جهاد با مال خود باشند. یعنی اگر کالایی ایرانی را که کیفیتش هم نسبت به مشابه خارجی اش پایین تر است، بخریم و حالا که فرصتی برای جهاد نظامی به وجود نیامده تا از جان برای کشور مایه بگذاریم، همین عمل جهاد اقتصادی هست و باید از مال خود بگذریم و آن را برای کالای ایرانی خرج کنیم. چرا که این احتمال وجود دارد، که دوام آن از مشابه خارجی اش کمتر باشد و دچار خسران مالی شویم. البته به قول معروف گذشتن از مال سخت تر از گذشتن از جان است.
شاید به ذهن برسد با این نگاه که اسم آن را حداکثری گذاشتیم، تولیدکنندگان ایرانی وقیح تر شده و مدام کالای بی کیفیت بسازند؛ در این خصوص باید بگویم که اگر از صنعت خودروسازی فاکتور بگیریم ما بقی صنایع و تولیدات ایرانی کمتر در این فکر می باشند و در صورت حمایت از ایشان در مقطع کنونی و ایجاد پشتوانه برایشان موجب پیشرفت و اعتلای آنها می شود.
این یک مدل موفق است که حمایت از کالای داخلی در یک مقطع از زمان موجب اعتلای آن می شود که در شکورهایی نظیر ژاپن، کره جنوبی و آلمان اجرا شده و حمایت مردم و نخبگان موجب پیشرفت چشمگیر این کشورها بعد از نابودی در اثر جنگ ها شده است. به جلسه برمیگردیم.
جلسه ای که مهمترین موضوعش اقتصاد مقاومتی است ولی بوی ادکلن فرانسوی در فضای جلسه پیچیده و خودکارها نیز یک برند معروف فرانسویست و حتی عینکِ رو چشم بعضی ها یک برند معروف ایتالیایی.
اینجا همان نقطه و مرکز ثقلی است که باید به آن توجه ویژه داشت. در بین دانشجویان اگر بخواهیم دنبال خواص و سردمداران دانشگاه بگردیم باید سراغ دانشجویانی که به نحوی در دانشگاه مسئولیتی (در تشکل ها، انجمن های علمی، بنیاد ملی نخبگان و کانون های فرهنگی) دارند و نخبه دانشجویی (علمی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی) محسوب می شوند، برویم.
این ها به مراتب وظیفه سنگین تری نسبت به بدنه ی دانشجویی دارند و وظیفه ای که غفلت از آن شاید قابل جبران نباشد.
البته این اقشاری که نام برده شد هر کدام در حوزه تبیین اقتصاد مقاومتی در همین قالب نشریاتف همایش ها، کارگاه ها و… کارهای ارزشمندی انجام داده اند اما حرف این است که نمی شود مسئول فلان تشکل دانشجویی باشی و خودکار و دفتری که نماد یک برند لوکس در آن حوزه است، دست بگیری و از اقتصاد مقاومتی حرف بزنی.
نقطه کلیدی اینجاست که هر چقدر هم در حوزه تبیین اقتصاد مقاومتی کارگاه و سخنرانی بگذاریم ارزش عمل خودمان به آن بسیار بیشتر و تاثیرگذارتر است.
رضا کارگر