به گزارش “دانشجو آزاد“؛ در روز ۳ مرداد ۱۳۶۷، نیروهای مجاهدین از محور سرپل ذهاب وارد ایران شدند و به سرعت تا نزدیکی شهر “کرند” پیش رفتند. علت عدم درگیری تا این محل با نیروهای ایران، یکی این بود که توپخانه عراق تا بعد از سرپل ذهاب از پیشروی مجاهدین حمایت فعال میکرد.
در این عملیات که سازمان مجاهدین آن را عملیات فروغ جاویدان نامیدند، رجوی خود شخصا و مطابق معمول، شرکت نداشت و از داخل خاک عراق، عملیات را هدایت میکرد. فرمان آتش را نیز مریم رجوی و البته از محل امنی در خاک عراق صادر کرد. در آن تاریخ نیروهای نظامی موسوم به سازمان مجاهدین خلق از تنگه پاتاق تا منطقه چهارزبر در ۳۴ کیلومتری کرمانشاه را با سرعت خیلی زیاد طی کردند.
علت سرعت بالای حرکت ستون های نظامی مجاهدین عدم حضور قوای نظامی در غرب کشور بود؛ به دلیل هجوم سنگین ارتش عراق به جبهه جنوب(استان خوزستان) بخش عمده ای از توان نظامی ایران در جبهه های جنوب غربی مشغول دفع تهاجم عراق بودند به همین دلیل عملا در برابر حرکت ستون های مجاهدین مقاومتی وجود نداشت.
نیروهای ایران در جایی که نیروهایشان برتری نسبی داشت به کمین نشستند و در منطقه چهار زبر، با خاکریز و یک خط دفاعی مستحکم در انتظار ایشان بودند. یکی از گردان های عملیاتی در این جبهه گردان مقداد از لشگر ۲۷ محمد رسول الله بود .
بر اساس این استراتژی، تنگه چهارزبر که پس از این عملیات، به «تنگه مرصاد»معروف شد به کمین برنامهریزی شدهای برای نیروهای دشمن تبدیل گشت، این اولین اقدام ایران برای انجام عملیات گستردهای در غرب کشور بود، عملیاتی که نیروهای موسوم به مجاهدین خلق برای انجام آن نام«فروغ جاویدان» را برگزیده بودند و از سوی ارتش جمهوری اسلامی ایران عملیات «مرصاد» نام گرفت؛ مرصاد، واژهای عربی به معنای «کمین» است.
پس از اتخاذ تصمیمات و ایجاد سنگرها و کمینهای لازم در تنگه چهارزبر،نیروهای مورد نیاز عملیات مرصاد عمدتا از لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه، تیپ مستقل ۴۵ تکاور نیروی زمینی ارتش، یگانهای توپخانه، نیروی هوایی و هوانیروز ارتش تأمین و سپس لشکر ۳۲ انصارالحسین و ۲۷محمد رسولالله (ص) نیز از سوی سپاه به آنها ملحق شدند. فرماندهی این عملیات گسترده را سپهبد شهید علی صیاد شیرازی برعهده داشت.
رزمندگان اسلام در ۳۴ کیلومتری باختران (کرمانشاه)، راه را بر ستونهای منافقین بستند و واحدهای زرهی رزمندگان، طی اقدامی متهورانه، تعداد زیادی از ادوات سنگین زرهی منافقین را هدف قرار داده و به آتش کشیدند.
جاده باختران – اسلامآباد در همان لحظات اولیه، انباشته از ادوات سوخته شد و عکسالعمل سریع رزمندگان، منافقین را به فراری مفتضحانه وادار کرد، این عملیات در روز بعد نیز با حمله هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران و سرکوب شدید منافقان ادامه یافت که دشمن را دچار شکست سنگینی کرد.
در این عملیات سه گردان از تیپ نبی اکرم(ص) و تیپ مسلم بن عقیل(ع) و یک گردان از ایلام در اسلامآباد به منافقین حمله کردند؛ منافقین تصور میکردند که مثل روزهای قبل، نیروهای عراقی در این مناطق حضور دارند، حال آن که عراقیها در برابر رزمندگان اسلام عقبنشینی کرده و منطقه در دست نیروهای ایرانی بود. به همین دلیل، رزمندگان اسلام توانستند به راحتی از این محور وارد “اسلامآباد” شده و سازماندهی منافقین را بر هم بزنند.
پس از آزادسازی “اسلام آباد” و قبل از رسیدن قوای کمکی رزمندگان اسلام به این شهر، در ساعت سه نیمه شب ۳ فروند بالگرد ترابری در “کرند” به زمین نشسته و تعدادی از کادر منافقین را از شهر خارج کردند.
مهمترین محورهای عملیات مرصاد
۱. متوقف شدن دشمن در تنگه مرصاد با حضور یگانهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران در منطقه عملیاتی با توجه به اینکه منافقین به صورت ستون و متکی بر جاده در حال حرکت بودند، ایجاد جبهه زمینی را از روبرو بسیار مشکل میکرد، لذا بعد از توقف منافقین، طراحی عملیات به طرف استفاده از برتری هوایی جهت پیدا کرد.
۲. یورش بیامان، دلاورانه و پرتوان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با جنگندههای تیزپرواز به طرف ستون نظامی منافقین آغاز شد. سازمان رزم دشمن در همان حملات اولیه متلاشی و نفرات پیاده سراسیمه به طرف جاده و کوههای اطراف پناه بردند.
۳. هواپیمایی نیروی زمینی ارتش (هوانیروز قهرمان) با اجرای نقش اصلی خود در این عملیات صحنههایی از حماسه و ایثار آفرید که بارها در طول جنگ تکرار شده بود. بالگردهای ارتش با استفاده از جناحین و در طول جاده و ارتفاعات مناسب اطراف جاده، موضع گرفته و به طرف ستون بهم ریخته آتش گشودند و نفرات پیاده را که در کوهها متواری شده بودند تعقیب کرده و به هلاکت رسانده و یا به تسلیم واداشتند.
۴. یورش و حمله یگانهای مستقر در تنگه چهار زبر (مرصاد) به منافقین و دستگیری نفرات متواری دشمن.
۵. بستن عقبه دشمن و جلوگیری از فرار به طرف عراق توسط نیروهای مردمی حاضر در منطقه و تیپ ۵۵ هوابرد، تیپ ۴۵ تکاور، تیپ ۳۵ تکاور و یگانهایی از لشکر ۸۱ زرهی. به این ترتیب منافقین با دو راهکار روبرو بودند، یکی خودکشی و یکدیگر را کشتن که تعداد قابل توجهی به این شکل خود را به هلاکت رساندند و دیگری تسلیم شدن به نیروهای اسلام که تعداد قابل توجهی نیز به اسارت درآمدند.
۶. جهت جلوگیری از فرار منافقین به طرف ایلام نیز، تعدادی از یگانهای تیپ ۴۵ از طریق زمین از منطقه ششو وارد منطقه درگیری شده و در فرودگاه اضطراری اسلامآباد موضع گرفتند و یگانهایی نیز با هلیبرد در ارتفاعات قلاویزان پیاده شده و مسیرهای مورد نظر را تحت کنترل قرار دادند.
۷. در این عملیات که آخرین عملیات جنگ هشت ساله محسوب میشود علاوه بر یگانهای نظامی از سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی ایران، نقش نیروهای مردمی سازمان یافته و خودجوش بسیار مهم و سرنوشتساز بود. حمایت روحی و روانی مردم و مسئولان کشور، پشتیبانی سازمانی و غیرسازمانی در تدارک رزمندگان توسط پشتیبانی منطقه یک نیروی زمینی ارتش و گروه مخابرات ۴۰۴ کرمانشاه نیز توانست نقش موثری را در متلاشی کردن منافقین به عمل آورَد.
۸. سرانجام بعد از ۵ روز درگیری آخرین گلولههای شلیک شده در ۸ سال دفاع مقدس بر سینه دشمن پر کینه نشست و برگ زرین و افتخار ارزشمند دیگری را برای نیروهای مسلح و مردم این سرزمین رقم زد تا دشمنان قسم خورده بدانند که دفاع از کیان انقلاب اسلامی و مرزهای مقدس جمهوری اسلامی در هر زمان و مکانی مقدور بوده و بیگانگان و مزدوران هیچ جای پایی در ایران نداشته و نخواهند داشت.
نقش نیروهای مردمی و بسیج در عملیات مرصاد
نیروهای مردمی و بسیج نیز که همچون هشت سال دفاع مقدس، در حراست از کیان نظام جمهوری اسلامی از جان و دل مایه گذاشته بودند در ساعات اولیه تهاجم سربازان گروهک نفاق به کشور عزیزمان، با سرعت بالایی به صف دشمن هجوم آوردند و بادرایت و تدبیر فرماندهان و مجاهدان حقیقی راه اسلام، دست متجاوزان به خاک کشورمان را قطع و مرصاد را به گورستان آنها تبدیل کردند.
دستور ترور صیاد شیرازی توسط شخص رجوی صادر شد
و اما پس از پیروزی غرور آفرین دلاورمردان رزمنده در مرصاد و پس از ارائه گزارش عملیات توسط شهید علی صیاد شیرازی به امام امت (ره) و مردم شریف ایران اسلامی، کینه برآمده از این شکست مفتضحانه، حنجره کفر را به درد آورده و نقشه خصمانه دیگری را برای فرزندان خلف و صالح کشور اسلامی ایران طرح ریزی کردند.
محمد رزاقی عضو جدا شده گروهک تروریستی منافقین طی گفتگویی به ارائه اطلاعاتی در مورد ترور سپهبد شهید علی صیاد شیرازی پرداخت و گفت: رجوی به خاطر تشریح عملیات مرصاد توسط شهید صیاد در تلویزیون کینه شدیدی از وی گرفته بود و سه نفر را مأمور ترور فرمانده ستاد مشترک ارتش ایران کرد.
یکی از اعضای تیم ترور، در اردوگاه جلولا در عراق بود؛ وی که عبدالرضا یا عبدالحسین نام داشت، اهل زنجان با قدی حدوداً ۱۸۰ و موهای به اصطلاح وزوزی بود که هم اکنون در اردوگاه آمریکایی لیبرتی به سر میبرد.
فرد دیگر از این گروه شوهر مرجان ملک بود. مرجان ملک وقتی برای انجام عملیات خرابکاری به ایران آمد دستگیر شد. شوهر مرجان ملک گمان میکرد همسرش هنگام دستگیری از قرص سیانور استفاده کرده و کشته شده؛ اما در ایامی ایران صدای برخی اعضای فرقه را از رادیو پخش میکرد که از قضا این فرد صدای مرجان ملک را در یکی از برنامهها متوجه میشود و پس از آن به قصد دیدار وی سعی به فرار از پادگان اشرف میکند که خود منافقین از پشت به وی شلیک میکنند و بعداً رجوی عنوان کرد وی را با نام شهید در اردوگاه تشییع کنید.
مرجان ملک هم اکنون با یکی از جدا شدهها ازدواج کرده است. گفتنی است وی از هویت سومین نفر از اعضای تیم ترور شهید صیاد ابراز بی اطلاعی کرد.