پايگاه خبری تحليلي دانشجو آزاد

16:22:09 - یکشنبه 30 فروردین 1394
داغ کن - کلوب دات کام Balatarin اشتراک گذاری در فیس بوک تویت کردن این مطلب
نقش «دانشجو» در توسعه‌ علوم تلفیقی!
به نظر شما واژه‌ «دانشجویی» از نظر ساخت، چه جور کلمه‌ای حساب می‌شود؟

دانشجو آزاد؛ قبل از این‌که وارد بحث بشویم، بیایید و به این سوال جواب بدهید. به نظر شما واژه‌ «دانشجویی» از نظر ساخت، چه جور کلمه‌ای حساب می‌شود؟ اسم ساده به علاوه‌ «ی» نکره؟ عدد موخر به علاوه‌ معدود مقدم؟ صفت مشتق جانشین اسم؟ خب نمی‌خواهد بیش‌تر از این به خودتان فشار بیاورید. «دانشجویی» چیزی نیست جز یک واحد اندازه‌گیری! بله، درست خواندید، یک واحد اندازه‌گیری از نوع عام. یعنی فرقی ندارد بخواهید محیط و مساحت را حساب کنید یا قیمت و یا جرم و حجم و طول عمر! به وسیله‌ی واحد «دانشجویی» می‌توانید همه‌ی اندازه شدنی‌ها را اندازه بگیرید. چطوری؟! این‌طوری؛

– شما به عنوان یک دانشجو برای تهیه‌ یک کتاب، چشم بازار را در می‌آورید (چون می‌دانید که کتاب این روزها مثل مغز گردو است و هر مغازه‌ای یک قیمتی روی آن می‌گذارد و قیمت پشت جلد، جزئی از جلد محسوب شده و به جز زیبایی کاربرد دیگری ندارد!) و در نهایت که کتابی متناسب با قطر جیب‌تان پیدا نمی‌کنید، ابروهای خود را به سمت پایین متمایل کرده و می‌گویید: «آخه من با درآمد دانشجویی چطوری اینو بخرم؟». در این‌جا شما از واحد اندازه‌گیری «دانشجویی» برای محاسبه‌ی درآمد استفاده کرده‌اید. چون اگرچه می‌توان درآمد خیلی از اقشار جامعه را به ریال، تومان، دلار، یورو و غیره حساب کرد اما برای بیان درآمد اندک دانشجو (تازه اگر درآمدی در کار باشد!) هیچ واحدی پیدا نخواهید کرد!

– شما به عنوان یک دانشجو، پس از خوشحالی‌های فراوان ناشی از قبولی در کنکور به شهر مورد نظر سفر کرده و در راه یافتن یک محل اقامت (چون همیشه دانشجوهای دانشجوتر از شما هستند که خوابگاه‌ها را زودتر رزرو کنند!) چهل بار در ساعت مسافت این سر شهر تا آن سر شهر را طی می‌کنید و نهایتا یک آقای بنگاهی خانه‌ای را به شما اجاره می‌دهد که اسمش «خانه‌ی دانشجویی» است. یعنی طوری ساخته شده که یک دانشجو بتواند به صورت عمودی در آن ایستاده و به صورت افقی بالاتنه‌اش را در آن جا کند. در این‌جا شما از واحد اندازه‌گیری «دانشجویی» برای بیان مساحت خانه استفاده کرده‌اید و می‌دانید که «دانشجویی» برای بیان کمتر از یک متر به کار می‌رود!

– شما به عنوان یک دانشجو در موارد بسیاری به طور خواسته و ناخواسته برای اندازه‌گیری جرم از واحد اندازه‌گیری «دانشجویی» استفاده می‌کنید. مثلا هنگام خرید برنج و در پاسخ سوال فروشنده که «چقدر بریزم؟» می‌گویید: «مثل همیشه، دانشجویی!» و منظورتان همان نیم کیلو است. یا وقت خریدن سیب‌زمینی و گوجه که برای دانشجو حکم آب و اکسیژن را دارند، (البته ثابت شده که دانشجو در شش ماه دوم سال به علت گرانی می‌تواند نبود گوجه را تحمل کرده و خود را با سیب‌زمینی زنده نگه دارد!) از واحد «دانشجویی» به جای دویست گرم و سیصد گرم و حداکثر پانصد گرم، استفاده می‌کنید.

– شما به عنوان یک دانشجو سر کلاس‌هایی که استادش تمایلی به ساعت مچی انداختن ندارد، بعد از یک دور چرخیدن عقربه‌ی بزرگ، از عبارت «خسته نباشید» استفاده می‌کنید و اعتقاد دارید که «وقت دانشجویی» کلاس به اتمام رسیده. اگر چه شما بزرگ شده‌اید و می‌دانید که یک درس دو واحدی دو ساعت طول می‌کشد، اما حقیقت این است که واحد اندازه‌گیری زمان برای دانشجو نه ثانیه است، نه دقیقه و نه ساعت. واحد اندازه‌گیری چیزی نیست جز «دانشجویی» که برابر است با هر سی ثانیه یک دقیقه و به عبارتی هر سی دقیقه یک ساعت!

– در مورد واحد‌های اندازه‌گیری رژیم دانشجویی (به جای کالری)، تخفیف دانشجویی (به جای درصد) و چیزهای امثال آن، توضیحی نمی‌دهم که می‌دانم شما از من استاد ترید. حالا هی بگویید ریاضی سخت است و دستور زبان فارسی سخت‌تر. دیدید که تلفیقش هم کاری نداشت! اصلا شما به عنوان یک دانشجو، به جای این‌که چندین واحد اندازه‌گیری را یاد بگیرید، کافی است واحد اندازه‌گیری «دانشجویی» را چندین بار یاد بگیرید. این هم یک توصیه‌ی دانشجویی!

نیلوفر نیک بنیاد

پاتوق دانشجوها کوثر سایت زنان کویر تابناك وب تابناك وب logo-samandehi