به گزارش دانشجو آزاد: «ورزش سیاسی نیست!» این جمله را احتمالا زیاد شنیده باشید. جملهای که زیاد شنیده شدن آن نشان میدهد که بازوان رسانهای نمایندگان ایدهی سرمایهداری مدرن، تلاشهای زیادی کردهاند. جریانی که نطفهی اندیشهی آن ابتدا با معنازدایی و روحزدایی از همهی ابعاد زندگی بشر در قرن هفدهم آغاز شد، برای خود فکر، دانشگاه و واحد درسی، سازمان و ارگان اداری و… ساخت. اکنون و در جهان پُست مدرن نیز بیش از هر زمان دیگری در صورتبندی چرایی و چگونگی بیمعنایی هضم شده است. برای سیاستمداران دنیای مدرن، سیاستزدایی از متن زندگی مردم و اتفاقات جامعه، بستری مساعد است برای اعمال آسانتر قدرت. پس چرا که نه؟ ورزش سیاسی نیست!
گفتاری که شاید روی کاغذ زیبا به نظر برسد، اما حتی همین معنای سیاستزادیانه نیز، آن جا که نفعی داشته باشد، کاملا سیاستمدارانه نقض میشود. به گزارش گلوبو؛ توماس باخ، رئیس کمیته بینالمللی المپیک، در مورد درخواست حذف اسرائیل از المپیک ۲۰۲۴ گفته است: «موضع IOC روشن است. ما دو کمیته ملی المپیک (رژیم صهیونیستی و فلسطین) داریم و این با دنیای سیاست تفاوت دارد.» جالب توجه است باخ در حالی چنین صحبتهایی را انجام داده که پیشتر در ماجرای جنگ روسیه و اوکراین، کمیته بینالمللی المپیک، روسها را تحریم و ورزشکاران این کشور را از حضور در رویدادهای بینالمللی محروم کرده بود.
در میان همهی عرصههای بروز اجتماعی ورزش، صحنهی المپیک واجد اهمیت ویژه است. المپیک به مثابهی یک رویداد جهانی، درصد جالب توجهی از مردم جهان را مخاطب مستقیم و غیر مستفیم خود قرار میدهد. ورزشکاران از بیش از ۲۰۰ کشور جهان در مسابقات المپیک شرکت میکنند. از گردش مالی چند هزار میلیاردی آن که بگذریم، المپیک یک ویترین جهانی با عظمت است که جذابیت و هیجان انگیزی ورزش به همراه احساسات ملیگرایانه کشورها، مردم تمام دنیا را به تماشای آن میخکوب میکند. در کشورمان نیز، آمار مرکز تحقیقات رسانه ملی نشان میدهد که ۴۳ درصد از مردم بیننده برنامههای المپیک ۲۰۲۰ توکیو بودهاند.
از مدتی قبل از آغاز المپیک فرانسه، صداهایی از نقاط مختلف جهان با نوایی واحد بلند شد که به مراتب بلندتر از خاموشی عامدانهی سیاستمداران بود. صداهایی که میخواست دیوار سکوت در برابر در جنایات اسرائیل را بشکند و این بار از تریبون المپیک، در خصوص کشتار بیرحمانهی مردم غزه سخن بگوید. برخلاف المپیکها و جام جهانیهای گذشته که از سنگینی سایهی اخبار مربوط به این رویدادها به عنوان پوششی برای دیده نشدن اخبار جنایات اسرائیل در غزه انجام میشد و اسرائیل برخی عملیاتهای جنایتکارانهی خود را، درست کمی قبل از این رویدادهای جهانی برگزار میکرد تا از فضای رسانهای بعد از آن بهره بگیرد. اما واکنشهای عمومی نشان میدهد که این آب گل آلود، دیگر ماهی ندارد!
هنرمندان از نقاط مختلف جهان در فاصله چند روز صدها اثر هنری در خصوص مخالفت با حضور نمایندگان رژیم اسرائیل در مسابقات المپیک تولید کردند که عمدهی محتوای آن مبتنی بر به تصویر کشیدن تناقض جنایتکاری وزشکاری بود و اجرای متناقض قوانین المپیک را به سخره میگرفت. به راستی در جهانی که یک ورزشکار به خاطر زدن ضربات نامتعارف به یک اسب از حضور در بازیهای المپیک فرانسه محروم میشود، با چه منطقی نمایندگان رژیم کودککش اسرائیل امکان حضور درآن را خواهند داشت؟ در واقع فرامتن سیاسی نبودن ورزش، انسانی نبودن آن است!
در این بین کمپین مخالفت با حضور اسرائیل در المپیک به عنوان مرکز ثقل مخالفتها، همچنان و پس از شروع بازیهای المپیک ادامه دارد. کار به جایی رسیده است که خبرنگار صهیونیستی اینترنشنال اذعان میکند که: «در اسرائیل مردم مخالفتها با حضور اسرائیل در المپیک را جدی گرفتهاند و ایران را عامل اصلی شکل گرفتن این نفرت جهانی علیه اسرائیل میداند و ایران پشت این نفرت قرار دارد.» به گزارش خبرگزاری اروپایی یورونیوز، وزیر کشور فرانسه روز دوشنبه ۲۲ ژوئیه (۱ مرداد ۱۴۰۳) اعلام کرد که «از ورزشکاران اسرائیلی در طول بازیهای المپیک پاریس به صورت شبانهروزی محافظت میشود. این تصمیم، به دنبال اظهارات اخیر یک نماینده فرانسوی مبنی بر عدم استقبال از هیأت ورزشی اسرائیل و فراخوان وی برای اعتراض به حضور آنها اتخاذ شد.
المپیک فرانسه با شعار «صلح و زندگی» با حضور رژیم اسرائیل در حال برگزاری است. نمایش عریان تناقض در عملکرد صاحبان قدرت، این بار خود را در ویترین جهانی المپیک به نمایش گذاشته است. جالب توجه است که پویشهای رسانهای و تجمعات مردمی، حتی در چنین شرایطی نیز کارکرد قابل توجهی دارد و میتوان با بسیج نیروها و تشکلهای مردمی، امید داشت که بیش از گذشته به دیوار بیاعتنایی سازمانیافته به اخبار غزه، ضربه وارد شود.