به گزارش “دانشجوآزاد” دکتر مصطفی چمران در ریاضیات و بخصوص درس هندسه ، آنقدر توانا بود که حریفی نداشت. شاگردان او نه تنها ریاضیات که همه چیز از فلسفه ، تاریخ علم الاجتماع از او میآموختند.
خیلی کم درس میخواند و همیشه سر کلاس درس را یاد میگرفت. خطاط ، نقاش و عکاس بسیار ماهر و زبردستی بود به طوریکه نقاشی بسیار زیبایی از حضرت علی علیهالسلام در کودکی میکشد.
بعد از اتمام دبیرستان در کنکور رتبه ۱۵ کشوری را کسب میکند و در رشته الکترونیک در دانشکده فنی شروع به تحصیل میکند. مهندس بازرگان استاد درس ترمودینامیک وی بود. بسیار سختگیر بود و به کسی نمره بیشتر از ۱۵ یا ۱۶ نمیداد، اما به مصطفی نمره ۲۲ میدهد. مهندس بازرگان به همه میگوید: برای چنین دانشجویی نمره من همین است.
دوره مهندسی برق (الکترومکانیک) دانشکده فنی تهران را با نمره ممتاز و شاگرد اولی به پایان رساند و با استقاده از بورس تحصیلی ویژه شاگردان ممتاز برای ادامه تحصیل راهی آمریکا شد. ابتدا در دانشگاه تگزاس آمریکا مشغول تحصیل شده و درجه فوق لیسانس برق را دریافت نمود. سپس در سال ۱۳۴۲ از دانشگاه برکلی در کالیفرنیا دکترای خود را در رشته مهندسی برق در پلاسما و گداخت هستهای دریافت کرد، که در آن زمان جدیدترین دانش روز غرب بوده است.
آن روزها در آمریکا ، پلاسما موضوع درجه یک بود. فیزیک پلاسما ، یعنی بمب هیدروژنی ، چیزی هم که ایشان درست کرد یک لامپ پیشرفته در ابزار جنگی بود. در درسهای آن روز رایانه آنالوگ ، جزو مهمترین و سخت ترین درسها بود. مصطفی از آن نمره ۲۰ گرفت. در حال حاضر همه جزواتی را که او نوشته است درس میدهند. خلاصه یادداشتهای ایشان از درس فیزیک پلاسما ، که آنرا در سال ۱۹۶۱ گذرانده ، محتوای بسیار غنی دارد و انگار به روز است. وقتی در دانشگاه برکلی در حال گذراندن دوره دکتری است، به یکی از همکاران که چند سال از دکتر چمران زودتر فارغ التحصیل شده کمک میکند، بطوری که در پایان نامه دکتر ویلیام هارتمن میبینیم، از دکتر چمران به نیکی یاد میشود.
اما این دانشجوی نخبه تک بعدی نبود شهید چمران در آمریکا به مبارزات سیاسی و تبلیغ بسیار گسترده برای اسلام پرداخت و پس از واقعه خونین ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ تصمیم گرفت روش مبارزه خود را عوض کند و به مرزهای اسرائیل بیاید، چرا که او آرزو داشت در راه آزادسازی قدس شریف شهید شود.
او برای مبارزات خود در زمان جمال عبدالناصر به مصر رفت و طی دو سال؛ بالاترین سطوح جنگهای چریکی و ضدچریکی را آموخت و به فلسطینیها نیز آموزش داد. پس از فوت عبدالناصر، شهید چمران به دعوت امام موسی صدر به لبنان رفت و در سال ۱۳۴۹ در مرز لبنان و اسرائیل در میان یتیمهای شیعه لبنان اقامت کرد. این منطقه یکی از فقیرترین و خطرناکترین مناطق لبنان بود.در بدو ورود به لبنان، شهید چمران نامهای نگاشت و در آن اعلام کرد که تصمیم گرفته در برابر اسرائیل حتی با مشت بایستد.
شیعیان حسینی در لبنان مقاومت اسلامی لبنان را در آن زمان بنیان گذاشتند و پیروزی انقلاب اسلامی بر این حرکت شدت بیشتری بخشید به گونهای که امروزه این حرکت به صورت حزبالله لبنان و مقاومت حزبالله نمود پیدا کرده است. شهید چمران و یارانش تانکهای اسرائیل را برای اولین بار به آتش کشیدند و تصاویر این پیروزی با حضور مرحوم سید احمدخمینی و شهید چمران در لبنان به یادگار مانده است.
او هشت روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی به همراه ۹۲ نفر از بزرگان لبنان از جمله رییس پارلمان لبنان، رزمندگان لبنانی و علمای اهل تسنن به ایران آمدند و به زیارت حضرت امام (ره) شتافتند و بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی از شهید چمران خواستند که در ایران بماند و او نیز چنین کرد و آموزههای خود را به یادگار گذاشت. او در جنگهای مختلفی در مناطق گوناگون کشور از جمله پاوه، سوسنگرد و دهلاویه حضور داشت.
اولین دستنوشته او پس از ورود به ایران خطاب به مادر بزرگوارمان بود و دومین آن، اواخر بهمن سال ۵۷ نگاشته شد. در این دست نگاشته، شهید چمران از خداوند میخواهد که بتواند همه چیزش را در راه خدا قربانی کند، همانگونه که دعاهای شهدا زود مستجاب میشود، شهید چمران همه داشتههای خود را در راه خدا داد و در سی و یکم خرداد ۱۳۶۰ در منطقه دهلاویه در حین با مصاف نزدیک با دشمن بعثی و بر اثر اصابت گلوله «خمپاره ۶۰ » به شهادت رسید.