به گزارش “دانشجوآزاد” در پی تکرار ناهنجاریهای فراوان در دانشگاه علوم پزشکی کرمان، جمعی از دانشجویان انقلابی و فرهنگی دانشگاه بیانیه ای خطاب به مسئولین فرهنگی صادر کردند؛ بیانیه به شرح ذیل میباشد.
بسم الله الرحمن الرحیم
در اتّخاذ مواضع انقلابی، باید صراحت داشت؛ یعنی رودربایستی نکنیم. مواضع انقلابی را، مبانی امام بزرگوار را صریح بیان کنیم، خجالت نکشیم، رودربایستی نکنیم، ترس نداشته باشیم و بدانیم که «وَ للهِ جُنودُ السَّمٰواتِ وَ الاَرضِ وَ کانَ اللهُ عَزیزًا حَکیمًا».(۴) همهی امکانات عالم و سنن عالم، جنود الهی هستند، میتوان آن جنود الهی را پشت سرِ خود قرار داد و به کمک خود کشاند با توکّل به خدا، با پیمودن راه خدا. (مقام معظم رهبری ۴/۶/۹۴)
با عرض سلام و ادب
به مسئولان و دانشجویان دغدغهمند در مسائل فرهنگی در دانشگاه علوم پزشکی کرمان،
دانشجویان انقلابی هنوز زنده هستند و اذان خود را اقامه می کنند تا ملت بصیر به هوش باشند و اما بار دیگر در کنار همه سکوت ها باز باید خروشید و در میدان عمل حاضر شد تا افراد مسئول که دچار خواب زمستانه شده اند بیدار بشوند و اقدام کنند …
(ومن الناس من یشتری لهو الحدیث لیضل عن سبیل الله بغیر علم و یتخذها هزوا اولئک لهم عذاب مهین))
بعضی از مردم، سخنان باطل و بیهوده میخرند تا مردم را از روی جهل و نادانی گمراه سازند و آیات الهی را به استهزاء گیرند، پس برای آنها عذابی خوارکننده است.
دنیایی را متصور شوید که در آن انسان ها از خدا بریدهاند و خود را خدا میدانند، همه چیز را برای خود میخواهند، به دنبال رضای نفس بی خدای خویشند و میخواهند بهشت را در همین کره زمین ایجاد کنند، همه چیز را به خدمت خود می گیرند تا از این دنیا بهره بیشتر ببرند و نفس غافل خود را هر چه بیشتر ارضا کنند. آری این دنیا وضعیت دنیای فعلی ماست، دنیایی که در آن داشتن زرق و برق ارزش شده است، دنیایی که در آن عریانی و ولنگاری با نام آزادی با ارزش شدهاند، دنیایی که در آن شهوترانی ارزش شده است، دنیایی که در آن بشر در شمایل انسان است اما مانند حیوان زندگی میکند و این زندگی حیوانی نتیجه بریدن از خداست و این سرنوشت محتوم هر جامعهای است که خدا را فراموش کند.
این وضعیت سیاه و ظلمانی دنیا را احاطه کرده بود تا اینکه عصر انقلاب اسلامی مردم ایران رسید، انقلابی که نشان میداد مردم از این وضعیت سیاه و ظلمانی خسته و درماندهاند.
مردمی که کاستیها و نتایج دوری از خدا را چشیده بودند با انقلاب اسلامی دست به توبهای عظیم زدند، توبهای که مقبول حضرت حق واقع شد، توبهای که مانند چشمهای بود که در میان لجنزار دنیای مدرن و بیخدا در قالب انقلاب اسلامی در کنار وجود والامقام ولایت و رهبری جلوه کرد.
چشمه انقلاب اسلامی، جوشان و روان چنان تطهیرکنندهای الهی، دنیا را درنوردید و این آغاز دشمنیها با این انقلاب اسلامی بود دشمنیهایی که در چهرههای مختلف ظهور کرد،گاه در چهره جنگی خشن و طاقتفرسا درآمد، جنگی که عزیزترین عزیزانمان را فدا کردیم تا این انقلاب را از ما نگیرند، آری این انقلاب به بهای خون هزاران هزار شهید بدست آمده و حفظ شده است.
بعد از آنکه در جنگ سخت در مقابل غیرت شیرمردان ایرانی شکستند دشمنی خود را در چهره دیگری نشان دادند. جنگ جدید جنگی فرهنگی است، جنگی که غیرت و حیای ما را نشانه رفته است. جنگی که در آن دشمن تلاش دارد با به غفلت کشاندن انسان از اصل و فطرت خویش او را مسخ کند تا در سایه آن غیرت و حیا را از ما بگیرد تا ما هم همرنگ دنیای ملحد و بیخدای غرب شویم. آری دشمن میخواهد با بیغیرت و بیحیا کردن، ما را به رنگ خویش که رنگ سیاهی و ظلمت است، درآورد.
از مهمترین ابزارهای دنیای ملحد غرب که با آن به جنگ این انقلاب آمدهاند، رفتارها و انگارههایی که نام آن را هنر گذاشتهاند.
رفتارهایی کهگاه در قالب فیلم و سینما و تئاتر،گاه در قالب نقاشی وگاه در قالب موسیقی و کنسرت نمایان میشود؛ رفتارهایی که با نام هنر و فرهنگ میآیند تا با به غفلت کشاندن انسان ایرانی او را نسبت به خواستههای فطریش غافل سازند تا بار دیگر بتوانند با تکیه بر بیخاصیتی غافلان بر گُرده آنان بنشینند و بر آنان حکم برانند تا بار دیگر اینجامعه توبهکننده از نسیانهای گذشته را به لجنزار غفلت و دنیازدگی برسانند چراکه اینان فقط در سایه بیخاصیتی و بیغیرتی ماست که میتوانند ما را تسلیم کنند و بار دیگر سیاهی و ظلمت را بر ما مستولی کنند تا از قِبَل آن خود سودی بدست آوردند.
همه اینها را گفتیم تا بگوییم دنیا را جنگی عظیم فراگرفته، جنگی که یکسوی آن انقلاب اسلامی ایران است که حرف از خدا میزند و در سوی دیگرش دنیای مدرن است که حرف از نبود خدا میزند و ملحدانه خود را خدا میداند.
سئوال این است که در این جنگ عظیم وظیفه ما به عنوان کسی که نیاکانش غیورترین انسانها بودند، کسی که خود را مسلمان و ایرانی غیرتمند میداند چیست؟ ما در کدامین سوی این جبههایم؟ حق را کمک میکنیم یا در حال یاری رساندن به باطلیم؟
مسئولان مملکتی و مدیران عرصه فرهنگ که حیاتشان بسته به این انقلاب است، در کدامین سوی این جبهه قرار گرفتهاند؟ مسلما کسانی که به عنوان مدیران فرهنگی شناخته میشوند، لاجرم افسران این جنگ عظیم جهانی هستند، آیا اینان درک میکنند چه نقش تاریخی و عظیمی را بر عهده دارند؟ یا صرفا از این مدیریت برای کسب درآمد استفاده میکنند؟
مسئولان و دانشجویانی که در این جنگ، دانسته یا ندانسته با تبلیغ و ترویج فرهنگ پَست غرب، تخم غفلتزدگی در این جامعه اسلامی هستند، مانند فرمانده جنگی هستند که به سمت خودی نشانه رفته و در حال کشتن یکایک نیروهای خودی هستند.
اخیراً در دانشگاه علوم پزشکی کرمان مجدد شاهد آنیم البته انصاف حکم می کند که عرض کنیم حرکت ها و برنامه ها و موضع گیری های خوبی هم انجام شده هست که جای تقدیر و تشکر دارد که با دغدغه خوبی پیگیر امور فرهنگی هستند؛ اسم نمیبریم تا اقدامات خالصانه آنها مورد تقدیر و رضایت خداوند منان قرار گرفته باشد اما در این بین عده ای خاص متاسفانه ، که در سایه غفلت برخی مسئولان که باید حافظان حریم دین در جامعه باشند، برخی از قانون گریزان و متشنجین همیشگی که هنوز در ایام غفلت خود به سر می برند با اینکه خود توهم برتری دارند و ما می بینیم که در این دانشگاه که چشم انداز تحقق تمدن نوین اسلامی و ارمان های انقلاب و شهدا دارد و مهد تمدن تاریخی و اسلامیست، فرهنگ بی قانونی و ضد دینی و بد حجابی و مبتذل غرب در حال تبلیغ و ترویج است، تا جامعه فهیم و اندیمشند و انقلابی دانشگاه را به بیغیرتی و بیحیایی و در یک کلام بیدینی و اندیشه های لبیرالیسمی سوق دهند.
مسولان ذیربط آیا متوجه هستید:
تا به کی و کجا اهل مسامحه و سازش هستید یک مثال ساده چرا وقتی که تشکل انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه مجوز برگزاری برنامه فقط مناظره دانشجویی در فضای دانشگاه را از هییت نظارت بر تشکل های دانشگاه دریافت می کند ولی فرد مقابل مناظره با دلیل موجه امکان حضور پیدا نمیکند برنامه باید اجرا شود و به توهین و افترا و شوی تبلیغاتی تبدیل شود و هیچ یک از مسئولین ذیربط پیگیری و بررسی نمی کنند ؟؟؟
تا به کی سکوت در مقابل این ناهنجاری پوشش و حجاب در فضای دانشگاه شاهد باشیم اگر شما مسولین متاهل شدید و عین خیالتان در مورد ما جوانان نیست پس چه کسی باید به فکر باشد ؟چرا قانون پوشش و حتی اخلاق حرفه ای فقط در بردهای دانشگاه نصب هست و اعمال نمیشود ولی قانون سلف یا سرویس ایاب ذهاب اگر یک دقیقه دیر برسی انجام میشود ؟؟؟
تا به کی شاهد تبعیض های نژادی و جنسیتی در برخورد اساتید آموزشی باشیم و اعتراض ما با افتادن آن واحد درسی برابر باشد ؟؟؟
تا به کی شاهد حضور مسئولان و اساتیدی باشیم که هیچ میلی به انقلاب و اسلام و ولایت ندارند و نه تنها میل ندارند بلکه شاهد توهین و تمسخر و عدم ولایت پذیری هم هستیم ؟؟؟
اصلا ما اشتباه می کنیم خودتان باشید و وجدان خودتان در یک بررسی و نتیجه گیری ساده چرا با توجه به این همه هزینه های خوب در امور اموزشی و فرهنگی نباید شاهد کسب امتیاز و رتبه در جشنواره های علمی و به خصوص فرهنگی و قرآنی باشیم…
مسئولان انقلابی و دلسوز و زحمتکش دانشگاه آگاه باشند که خانواده های شهدا و ایثارگران، بسیجیان و دلسوختگان نظام، و علاقه مندان به فرهنگ ناب اسلامی، با درک وجود این جنگ فرهنگی بزرگ، و شناخت آرایش دشمن، بر خود لازم میدانیم، ضمن هشدار و محکوم کردن به عوامل اقلیتی که دانسته و چنین اعمال ضد دین و قانون انجام دادهاند و ترویج فرهنگ نادرست غرب کردهاند و یا مسئولانی که در مقابل این اقدامات سکوت کردهاند به جامعه خود ظلم میکنند و این ظلم را اگر آگاهانه باشد مصداق ظلم و خیانت به نظام و انقلاب و خون شهیدان میدانیم و بر خود فرض میدانیم که با شدت با اینگونه سیاست گذاریهای فرهنگی برخورد کنیم؛ بنابراین از مسئولان انتظار میرود با درک مسئولیت اصلی خویش پا جای پای شهدا نهند و حافظ انقلاب و آرمانهای آن باشند و امید است در روند برنامههای فرهنگی، برای تحقق فرمایشات رهبری و به دنبال شادیهای ماندگار و لذتهای واقعی باشیم و با برنامه ریزی های بهتر و توجه بیشتر ان شاالله بتوانیم به تمدن نوین اسلامی برسیم.
والعاقبه للمتقین
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی کرمان
جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمان
هیئت دانشجویی محبان اهل بیت علیه السلام دانشگاه علوم پزشکی کرمان