به گزارش “دانشجوآزاد” هر ساله تعداد زیادی از جوانان اعم از دختر و پسر ، برای تحصیل در مراکز آموزش عالی به شهرهای دیگر می روند. این افراد که به تنهایی و بدون خانواده در شهرهای دور از محل زندگی به سر می برند، معمولا با مشکلاتی روبه رو هستند.
وقتی تعریف آسیبهای اجتماعی به میان می آید یعنی شرایط و محلی که دانشجو در آن درس میخواند طوری باشد که به دانشجو آسیب می رساند و او را از شرایط مطلوب خود باز می دارد. برای مثال، همه داوطلبان در کنکور سراسری امتحان می دهند و قبول می شوند. عده زیادی از آنان هم در رشته های پزشکی پذیرفته و نخبه به شمار می آیند. این دسته از دانشجویان برای ورود به دانشگاههای برتر کشور هیچ مشکلی ندارند اما ما نگاه می کنیم که عده ای از این دانشجویان در دانشگاه به سمت اعتیاد می روند.
دانشجو وقتی وارد دانشگاه می شود که معتاد نیست پس عواملی در دانشگاه وجود دارد که او را به سمت اعتیاد می برد. کسی که در کنکور رتبه ۱۰۰ یا ۲۰۰ می شود آدم معتادی نیست و اگر معتاد بود در رشته خود برترین به حساب نمی آمد. اولین مکانی که این آسیبها را به دانشجویان وارد می کند خوابگاهها هستند. چون مسئول مناسبی در خوابگاهها نداریم و اشخاصی که در خوابگاهها کار می کنند دانشجو یا اشخاصی هستند که بیکار به شمار میآیند و با کمترین حقوق خوابگاهها را مدیریت می کنند.
مسئولان خوابگاهها بدون اینکه آیین نامه خوابگاهها را دست دانشجویان داده باشند حتی از راه رفتن دانشجویان ایراد می گیرند. دانشجو وقتی وارد دانشگاه میشود از نگهبان تا قسمت اداری و سایر بخشهای دانشگاه با وی درگیر میشوند و در بسیاری موارد به درستی جوابگوی مشکلات وی نیستند. وقتی وارد کلاس میشود و سئوالی از برخی اساتید می پرسد استاد سریع به او نمره منفی میدهد.
در دانشگاه فشارهایی به دانشجو وارد می شود که خود به خود به آرامبخشها پناه می برد و بعد از آرامبخشها، به سمت مواد مخدر می رود. بیشتر اوقات حتی به علت فشارهایی که استاد به آنان وارد میکند از درس فراری میشوند و سرکلاس حضور نمییابند. این امر موجب مشروط شدن آنان یا عدم کسب نمره قبولی میشود که نوعی آسیب به شمار میآید. بنابراین یک چهارم بودجه دانشگاهها خرج بی توجهی به این آسیبها میشود تا دانشجو بار دیگر آن درس را بگذراند و استاد هم بار دیگر تدریس کند.
الان متاسفانه در تمام قسمتهای دانشگاه به جای استفاده از مددکار و مشاوره از رونپزشک یا روانشناس استفاده میکنند در حالیکه کار این دو، درمان بیماری های ارگانیک بدن است. اگر دانشجو درس نمیخواند مشکلی ندارد که این دسته از پزشکان با دارو او را درمان کنند. این در حالیست که این پزشکان بدون توجه به مشکل دانشجو فقط قرص آرامبخش تجویز میکنند.
اولین آسیب سوق یافتن جوانان به سمت اعتیاد است. مورد بعدی عدم امنیت است که تا آخر عمر فرد با او می ماند. عدم امنیت فکری هم یک آسیب اجتماعی به شمار میآید. دانشجو تا میخواهد کاری انجام دهد از ادامه کار واهمه دارد و فکر می کند ممکن است اتفاقی برایش بیفتد.
دانشجویان مستقر در خوابگاه نسبت به دانشجویانی که در کنار خانواده زندگی میکنند بیشتر دچار اختلالات روانی و افسردگی میشوند، یکی از مسائل مهم زندگی در خوابگاه نبودن حریم خصوصی است. داشتن خلوت و آرامش امروزه یک نیاز طبیعی است. اما به دلیل کمبود امکانات و حجم زیاد دانشجویان، آنها مجبورند داخل خوابگاههایی با بیش از ۴ یا ۶ تخت اسکان بگیرند و این باعث بوجود آمدن مشکلات به خصوص در دختران میشود.
چون محیطی که دانشجو در آن زندگی میکند محیطی است که افراد با شرایط متفاوت در کنار هم هستند و میتوانند تاثیرات زیادی را روی هم بگذارند. از لحاظ روانی در دانشجویان خوابگاه افسردگی بیشتر دیده میشود و از نظر اجتماعی به دلیل ایجاد روابط محکم و اشتراک منابع در محیطهای مشترک این دانشجویان بیشتر از دیگر دانشجویان آسیب میبینند.
دانشجویان خوابگاه ها دلگیرند از کمبود امکانات ورزشی و فرهنگی خوابگاه، از پذیرش بیش از ظرفیت اتاق های خوابگاه، و نبود فضای مناسب برای مطالعه درس ها.
نبود امکانات تفریحی و رفاهی مناسب خود باعث تخلیه نشدن انرژی جوانان می شود و اگر هم اتاقی نابابی داشته باشند به ناهنجاری های رفتاری مثل اعتیاد، مصرف مشروبات الکلی و روابط جنسی غیر متعارف کشیده می شوند. وقتی دانشجویان علی الخصوص دختران مهاجر، با تضاد طبقاتی شدید بین پایتخت و شهرستان ها مواجه می شوند، با الگو پذیری از ناهنجاری های میزبان ممکن است مخاطرات رفتاری جبران ناپذیری در آنها ایجاد شود.
متاسفانه این روزها قلیان و سیگار دروازه های ورود به ناهنجاری رفتاری در خوابگاه ها هستند و گسترش روابط جنسی خارج از چارچوب های اخلاقی مهم ترین آسیب جنسی محسوب می شود.
پذیرش دانشجو در شهر خود راهکار اصلی مقابله با آسیب های روز افزون خوابگاه هاست، اگر هر دانشجو در شهر و محل سکونتش درس بخواند میزان آسیب های اجتماعی جوانان با کنترل خانواده کاهش می یابد.
راهکار دیگر و مناسب تر، گسترش ازدواج های دانشجویی و فراهم آوردن زمینه ای برای سامان گرفتن دانشجویان است. باید این فلسفه در میان سیاست گذاران آموزش کشور نهادینه شود که دختران در شهرهای خود یا شهرهای نزدیک به محل سکونت شان درس بخوانند تا از بسیاری از آسیب های اجتماعی و ناهنجاری رفتاری در امان بمانند.