به گزارش “دانشجوآزاد” همزمان با سفر رئیس جمهور و هیات همراه به کرمان دغدغه ها و مطالبات اعضای هیات علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان به عنوان برخی از نخبگان استان کرمان را از زبان دبیر مجمع صنفی اعضای هیأت علمی این دانشگاه، دکتر صادق کریمی بررسی کردیم، در ادامه متن مصاحبه را می خوانیم:
لطفاً خودتان را معرفی بفرمایید؟
اینجانب صادق کریمی، عضو هیأت علمی و دبیر مجمع صنفی اعضای هیأت علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان هستم. این مجمع از سال ۱۳۹۴ به طور رسمی فعالیت خود را در درون دانشگاه با هدف مساله یابی و پیگیری مسائل و مشکلات رفاهی اعضای هیأت علمی به منظور ارتقای بیشتر منزلت اجتماعی ایشان آغاز نموده است.
مهمترین دغدغه ها و مطالبات رفاهی اعضای هیأت علمی این دانشگاه از دولت محترم چیست؟
از آنجا که در جلسه نهم اردیبهشت ماه ۹۵ مجامع، شوراها و کانون های صنفی اعضای هیأت علمی دانشگاهها و مراکز آموزش و پزوهشی کشور در دانشگاه خوارزمی، دغدغه های مادی و معنوی مشترکی از طرف نمایندگان مجامع دانشگاهی سراسر کشور مطرح شد، می توانم این دغدغه ها و مطالبات را در پنج بخش تقسیم بندی نمایم. در حقیقت این پنج دغدغه، واقعیات حاکم بر جامعه اعضای هیأت علمی کشور و بالطبع اعضای هیأت علمی دانشگاه شهید باهنر هست:
حقوق اعضای هیات علمی مطابق با شان اجتماعیشان نیست
یک) نامتناسب بودن حقوق اعضای هیأت علمی مطابق با شأن و منزلت اجتماعی آنها و وظایفی که در جامعه به دوش دارند:
چنانچه قدرت خرید اعضای هیات علمی در سال جاری بخواهد مشابه با سال ۶۹ باشد حقوق این افراد نسبت به حقوق فعلیشان باید افزایش نسبی تقریبا دو الی سه برابری داشته باشد. درخواستی که در این زمینه وجود دارد این است که حقوق اعضای هیات علمی برابر با گروههای اجتماعی همتراز خودشان باشد.
این وضعیت نه تنها گریبانگیر اعضای هیأت علمی شاغل فعلی است، بلکه برخی از عزیزان بازنشسته هیأت علمی سال های پیشین نیز در وضعیت بسیار اسف باری از نظر حقوق دریافتی قرار دارد. به عنوان مثال، حقوق استاد تمامی که در سال ۸۱ بازنشسته شده است کمتر از ۲ میلیون تومان است که این میزان واقعاً در شأن این افراد نیست و شرایط سخت و ناراحت کنندهای را برای آنها ایجاد کرده است. این مساله بارها مطرح شده و به قسمتهای مختلف ارجاع داده شده است اما مشکل برطرف نشد.
دو) مشکلات هزینه های مالی نامتعارف انتقال سوابق بیمه از تامین اجتماعی به بیمه خدمات کشوری (صندوق بازنشستگی کشوری)، از دیگر مشکلات گروهی از اعضای هیات علمی است:
در گذشته فردی که به عنوان عضو هیات علمی پیمانی استخدام میشد در زیر مجموعه سازمان تامین اجتماعی قرار میگرفت و زمانی که فرد از پیمانی به رسمی تبدیل وضعیت میشد، صندوق بازنشستگیاش تغییر کرده و سوابق بیمه فرد در زیر مجموعه سازمان بازنشستگی کشوری قرار میگرفت. سپس سوابقی که در سازمان تامین اجتماعی داشت با سوابقی که در صندوق بازنشستگی کشور کسب کرده بود تجمیع میشد و شخص میتوانست پس از ۳۰ سال درخواست بازنشستگی کند. امروزه این تبدیل صندوق بار مالی بسیار سنگینی را بر اعضای هیأت علمی تحمیل نموده است و قانون روشنی هم در این زمینه وجود ندارد. گاهاً بخشنامه هایی دوره ای صادر می گردد که بیشتر آنها نه تنها شرایط عضو هیأت علمی را در نظر ندارند، بلکه به ضرر کامل آنهاست. دلیل اصلی این اتفاق، آن است که مبنای محاسبه بازنشستگی در سازمان تامین اجتماعی و صندوق بازنشستگی کشور متفاوت است و جور این ناهماهنگی و عدم اطلاع رسانی دیروزی را اعضای محترم هیأت علمی در شرایط امروزی به دوش می کشند.
تلفیق تبدیل وضعیت استخدامی با ارتقامرتبه علمی اساتید دلیل افت کیفیت کارهای پژوهشی است
سه) مشکلات ناشی از تلفیق و باهم انگاری قوانین تبدیل وضعیت استخدامی با قوانین ارتقاء مرتبه علمی اساتید:
پیش از این، تبدیل وضعیت از پیمانی به رسمی آزمایشی و از رسمی آزمایشی به رسمی قطعی به صورت قانون مشخص و مجزایی صورت میگرفت. در هر مرحله حداقل و حداکثری وجود داشت و بر اساس ارزیابی هایی که از عملکرد کلی وجود داشت، تبدیل وضعیت صورت میگرفت. این در حالی است که این مساله از چند سال پیش به مساله ارتقای مرتبه علمی پیوند زده شده است و چنانچه فرد می خواهد تبدیل وضعیت شود باید ۸۰ درصد امتیاز مرتبه بالاتر را کسب کند،این مساله باعث فشار روی همکاران شده و ممکن است منجر به تدوین مقالات بی کیفیت شود. شاید یکی از دلایل افت کیفیت کارهای پژوهشی دانشگاهها و مراکز پژوهشی کشور (علیرغم افزایش کمّی آنها) باشد.
از طرف دیگر، دغدغه های متعدد دیگری نیز از طرف اعضای هیأت علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان نیز قابل طرح است که در ادامه به دو مورد مهم از آنها اشاره می نمایم:
مظلومیت دانشگاه شهید باهنر در دریافت بودجه نسبت به سایر دانشگاهها
چهار) عدم برخورداری هماهنگ همه اعضای هیأت علمی این دانشگاه از مزایای پژوهشی و همچنین آیین نامه استخدامی، نسبت به اعضای هیأت علمی سایر دانشگاههای کشور:
متاسفانه هر دانشگاهی مزایای بالقوه تعلق یافته به اعضای هیأت علمی را مطابق بودجه دریافتی خود به اعضای هیأت علمی خودش می دهد. در این بین، دانشگاههایی که بودجه و اعتبار بیشتری از طرف وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به آنها تعلق می گیرد، از بسیار از این مزایا بهره مند هستند. گزارشات این مزایای اعطایی به صورت شفاهی و مکتوب از دانشگاههای مختلف به اعضای هیأت علمی ما می رسد. این امر باعث شده تا تفاوت های گاهاً محسوسی بین دانشگاهها در ذهن اعضای هیأت علمی ما جا بیفتد و مراتب ناخرسندی آنها را فراهم نماید که چرا چنین تبعیض هایی ناخودآگاه اتفاق می افتد؟! در این زمینه، تلاش هیأت رئیسه محترم دانشگاه شهید باهنر نیز برای تبدیل این مزایای بالقوه به مزایای بافعل برای اعضای هیأت علمی، به دلیل کمبود اعتبارات و بودجه اختصاصی به دانشگاه شهید باهنر، در همان ابتدا، محکوم به نشدن است و لذا این عزیزان نیز در معذوریت قرار می گیرند. به عنوان مثال بودجه پژوهشی جهت تجهیزات آزمایشگاهی، تأمین اعتبار پژوهشی (گرنت)، تأمین هزینه های فرست مطالعاتی اعضای هیأت علمی و دانشجویان دکتری، بودجه تأمین پرداخت مزایا حقّی اعضای هیأت علمی (نظیر موضوع ماده ۹۳ آیین نامه استخدامی اعضای هیأت علمی) و … در وضعیت بسیار اسف باری قرار دارد. این در حالی است که جایگاه دانشگاه شهید باهنر کرمان در موارد متعدد علمی در ردیف اولین ها در سطح کشور است.
پنج) دانشگاهی که خود برای صنعت و کشاورزی و اقتصاد کشور خط مشی تعیین می کند، اعضای هیأت علمی اش در حد بسیار ضعیفی، در تعیین سرنوشت خود مؤثرند:
به عنوان مثال جویا نشدن نظر اعضای هیأت علمی در همان مراحل ابتدای تدوین و تصحیح و یا تغییر قوانین مربوط به خود اعضای هیأت علمی از دیگر دغدغه هاست. لذا آیین نامه ارتقا مرتبه اعضای هیأت علمی تدوین شد و تقریباً به مرحله اجرا در آمد که با نقدهای بسیاری از طرف اعضای هیأت علمی دانشگاهها و به خصوص اعضای هیأت علمی دانشگاه شهید باهنر روبرو شد. آیین نامه تخلفات پژوهشی نیز به همین منوال و …
آیا بهتر نیست قبل از هرگونه اقدامات این چنینی از طرف وزارت محترم علوم، تحقیقات و فناوری، صراحتاً نوع اقدام، مشخص و قبل از انجام آن نظر اعضای هیأت علمی جمع آوری و در نظر گرفته شود تا از دوباره کاری ها و استرس های ناشی از بروکراسی های اداری اینگونه در اعضای هیأت علمی جلوگیری شود؟!
مثال دیگر بحث تجمیع برخی رشته هاست که توسط وزارت محترم علوم، تحقیقات و فناوری با سرعت بسیار زیادی تصمیم گیری و اجرایی شد. روندی که دهه های متوالی و متعدد، بسیاری از رشته ها را هدایت می کرد، به یکباره با این تصمیم، سیستم این رشته ها را به هم ریخت و قدرت تصمیم گیری را به یکباره از اعضای هیأت علمی و دانشجویان این رشته سلب نمود. آیا عملیاتی کردن ناگهانی چنین برنامه های سریع السیر آماده شده ای، به نفع علم، جامعه دانشگاهی، اعضای هیأت علمی و دانشجویان است؟ آیا به سرنوشت هزاران تحصیل کرده ای که تا پیش از این در گرایشات مختلف آن رشته ها تحصیل کرده اند، توجهی شده است؟
دغدغه های جزئی فراوانی نیز وجود دارد که در اینجا مجال مطرح کردن آنها نیست. امید است مسئولین محترم دولت، وزارتخانه های مرتبط و به خصوص وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با توجه بیشتر به شوراها و مجامع صنفی اعضای هیأت علمی تشکیل شده در دانشگاهها و مراکز پژوهشی کشور و سپردن امور ممکنه، فرصت را برای طرح مشکلات و راه حل یابی آنها توسط خود این قشر فهیم فراهم نمایند.
شکرگزار خداوند بزرگ و متشکر از زحمات همه مسئولین خدمتگذار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به خاطر کارهای خوبی که تاکنون در حق جامعه دانشگاهی اعم از اعضای هیأت علمی، دانشجویان و پژوهش انجام داده اند، هستیم. اما دغدغه های از این دست نیز کم نیستند و تا رسیدن به وضعیت مطلوب و رضایتبخش فاصله زیادی داریم. دستیابی به اهداف والای علم و دانش در سطوح منطقه ای و جهانی، لازمه اش، رفع دغدغه هایی است که اعضای محترم هیأت علمی و به طور کلی دانشگاهیان با آن روبرو هستند