به گزارش “دانشجوآزاد” به نقل از بیتوته: در سال ۹۴ آدمهای مهمی چشم از جهان فروبستند. آدمهایی که نبودنشان نشان داد چه تاثیری بر حوزه کاری خود داشتهاند و حالا با جای خالی خود چیزی از فرهنگ و هنر این مملکت گم شده که پیدا شدن و جایگزین شدنش شاید سالهای سال طول بکشد. این گزارش نگاهی به کوچ چهرههایی دارد که سال ۹۴ درگذشتند.
نام تمام مردگان یحیی است
محمد علی سپانلو
بهار در تهران جا خوش کرده بود که شاعر شهر به فکر رفتن افتاد. محمدعلی سپانلو برای ترک تهران بهترین فصل و بهترین ماه را انتخاب کرد. شاعری که غیر از شعر نویسنده و محقق و مترجم هم بود و نقش مهمی در شعر و ادبیات معاصر ایران داشت.
سپانلو متولد آبان ۱۳۱۹ بود و وقتی که چشم از جهان فروبست ۷۵ سال داشت.
ابوالحسن نجفی
وقتی خبر درگذشت آقای مترجم منتشر شد خیلیها عزادار شدند. چه آنهایی که در جنگ اصفهان زیر دست او شاگردی کرده بودند و چه آنهایی که با «غلط ننویسم» و البته ترجمههایش همچون «خانواده آقای تیبو» روزگاری را گذرانده بودند.
در کارنامه پربار ابوالحسن نجفی علاوه بر ترجمه راهاندازی انتشارات نیل به همراه چند تن از دوستانش و تالیف آثاری در حوزه زبانشناسی هم به چشم میخورد. او علامهای بود که دور از هیاهوی روزگار زیست و فقط کار کرد. اهل محفل و باندبازی نبود و جز نوشتن دغدغه دیگری نداشت.
نجفی تیرماه ۱۳۰۸ زاده شده بود و دوم بهمن ۱۳۹۴ هم چشم از جهان فروبست.
فتح الله بی نیاز
مرد آرامی که در دانشگاه مهندسی برق خواند اما تا آخر عمر دلبسته ادبیات ماند. منتقد ادبی، داستاننویس و چشم بیداری که اوضاع ادبی و فرهنگی جامعه را رصد می کرد. بیوقفه مینوشت و هنوز حرفهای بسیاری برای گفتن داشت.
سهیلا بسکی
هنوز زود بود که مترجم و داستاننویس ۶۲ ساله چشم از جهان فروبندد. سهیلا بسکی که در دانشگاه میشیگان اقتصاد خوانده بود و استاد دانشگاه علوم تربیتی تهران بود را فقط یک چیز به سمت ادبیات کشاند: انقلاب فرهنگی و خانهنشینی اجباری. او همچنین چند بار به خاطر داستانهایش نامزد دریافت جایزه گلشیری شد و یک بار هم این جایزه را از آن خود کرد.
عباس بابایی، شاعر، نسرین جافری شاعر، عباس حداد کاشانی شاعر، کامران زمانی محقق ادبی، رضا سجادی، گوینده و مجری ادبی، محمود شجاعی شاعر قدرتالله شریفی،شفیق میبدی، سعید صدیق، حسین کاوه تفتی، رحیم معینی کرمانشاهی، حسین ملکی و … از دیگر چهرههای ادبی بودند که در سال ۹۴ رخ در نقاب خاک کشیدند.
بابای بادها هم رفت
خلیفه غلام مارگیری
صدایش عجیبترین صدایی بود که میتوانستی بشنوی. وقتی چشمهایش را میبست، دستهایش را روی گوشش میگذاشت و شروع میکرد به خواندن ترا با خود به جایی میبرد که نمیدانستی کجاست. انگار که آشنایی قدیمی، آشنایی که هرگز او را ندیدهای دارد صدایت میکند. غلام مارگیری بابای زار بود. ملاخانی و مولودی خوانی میکرد و یکی از آخرین بازماندگان بابازارهای جنوب. او هفتم خرداد پس از سکته قلبی در بیمارستان میناب درگذشت.
منصور نریمانی
پدر عود ایران منصور نریمان هم سال ۹۴ چشم از جهان فرو بست. نوازندهای که عمر بر سر این ساز گذاشت. مدرس و استاد عودنوازی فرهنگستان موسیقی بود و کتابهای بسیاری در این زمینه چون شیوه بربط نوازی، ۴۲ قطعه برای عود و ردیف موسیقی ایران برای عود را نوشت.
رحیم معینی کرمانشاهی
یکی از آخرین بازماندگان نسل طلایی ترانهسرایان ایرانی بود که ترانههایش در حافظه تاریخی مردم ایران ثبت شد. او در کنار ترانهسرایان دیگری چون بیژن ترقی، نواب صفا، رهی معیری و تورج نگهبان خاطرهسازترین ترانههای موسیقی معاصر را خلق کردند.
مرحوم معینی کرمانشاهی با استادن بسیاری چون همایون خرم، عماد رام، انوشیروان روحانی، علی تجویدی و … همکاری داشتهاند و حاصل این همکاریها ترانههایی چون «رفتم که رفتم»، «عجب صبری خدا دارد»و … است. او آبان ۱۳۹۴ بر اثر ایست قلبی درگذشت.
محمود اسکندری کشکولی
موسیقی نواحی ایران سال ۹۴ چهرههای بسیاری را از دست داد. علاوه بر غلام مارگیری محمود اسکندری معروف به محمود خان نیز درگذشت. شاهنامهخوان نامدار منطقه قشقایی که یکی از آخرین بازماندگان عاشیقهای قشقایی بود.
احمد محسن پور
او دیگر چهره شناخته شده موسیقی نواحی مازندران بود که چشم از جهان فروبست. موسیقیدان، آهنگساز و نوازنده برجسته کمانچه به سازهای لله وا و نیلبک و کمانچه تسلط داشت و برای اشاعه موسیقی مازندران تلاش بسیاری کرد. او نیز دی ماه ۱۳۹۴ چشم از جهان فروبست.
شیدا جاهد
بنیانگذار گروه موسیقی کرشمه و همراه و همخوان همسرش مسعود جاهد که مدتهای مدید از بیماری سرطان رنج برد. او نیز اسفند ۱۳۹۴ چشم از جهان فروبست.
حمید موگویی نوازنده و مدرس پیانو، فرهنگ مندنیزاده خواننده آهنگ «غروب پاییزه»، سهراب عیسیپور سرنانواز و احمد سیگارچی نوازنده عود از دیگر چهرههایی بودند که در سال ۹۴ چشم از جهان فرو بستند.
راوی شگفتیهای طبیعت ایران هم رفت
محمدعلی اینانلو
وقتی خبر درگذشتش در دی ماه ۱۳۹۴ منتشر شد خیلیها متاثر شدند. مجری، گزارشگر و روزنامهنگاری که سالهای سال از طبیعت ایران و حیات وحش آن نوشت. علاوه بر این اینانلو سابقه بازیگری در فیلمهای «ارتفاع پست» و «به رنگ ارغوان» را هم داشت.
مهران دوستی
با صدای ماندگارش خاطرهساز خیلی از شنوندگان رادیو بود. کارش را از رادیو گیلان آغاز کرد و در زمان جنگ به رادیو جبهه پیوست. او از محبوبترین گویندگان رادیو بود که شاگردان بسیاری را پرورش داد. آخرین کار او کافه رادیو بود که یکی از محبوبترین برنامههای رادیو شده بود اما مرگ مجال نداد تا مهران دوستی این برنامه را به پایان برساند.
ایرج کریمی
با نقدهایش در مجله فیلم نسلی را تربیت کرد که لااقل الفبای فیلم دیدن را آموخت. او یکی از محبوبترین منتقدان سینما بود که در حوزه کارگردانی هم فعال بود. کارش را با دستیاری فریدن گله آغاز کرد و فیلمنامه آثاری چون سفر جادویی»، «بهترین بابای دنیا» و … را نوشت. در کارنامه کاری او ساخت آثاری چون «از کنار هم میگذریم»، «چند تار مو» و «نیمرخها» دیده میشود. او شهریور ۱۳۹۴ چشم از جهان فروبست.
فرجالله سلحشور
کارش را با بازی در فیلمهای محسن مخملباف آغاز کرد اما بعدها خودش به کارگردانی روی آورد. سریالهای زیادی برای تلویزیون ساخت که مهمترینش «یوسف پیامبر» بود. او با اظهارنظرهای جنجالیاش یکی از چهرههای پرحاشیه سینمای ایران بود که دغدغه به تصویر کشیدن قصص قرآنی را داشت. سلحشور در نظر داشت سریال حضرت موسی را نیز بسازد اما بیماری سرطان به او این مجال را نداد.
آرش طالبی، فرزند محمدعلی طالبی و تدوینگر، علی طباطبایی بازیگر جوان سینمای ایران، فریبرز صالح بازیگر، هوشنگ دیباییان بازیگر، یعقوب خیری گوینده رادیو، سیروس تقینژاد بازیگر، عرش پورزارعی، بازیگر، احمد علامه دهر، کارگردان تئاتر، خسرو فرخزادی، کارگردان و بازیگر، هادی مشکوت، عکاس و تهیهکننده، محمدرضا مقدسیان مستندساز، ولی
الله مومنی، بازیگر، یدالله نجفی صدابردار، مرتضی ندایی، مستندساز و گارنیک یادگاریان،صدابردار از دیگر هنرمندان سینمایی بودند که در سال ۹۴ چشم از جهان فروبستند..
انتهای پیام/س