به گزارش “دانشجوآزاد” به نقل از «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ به همین علت، به بررسی تفکیکی سخنان ایشان در دیدارهای سال ۹۴ خواهیم پرداخت. ایشان در سال ۹۴ مجموعا پنج دیدار با دانشگاهیان داشته اند. که به ترتیب زمانی بررسی خواهیم کرد.
دیدار با اساتید دانشگاه ها
در دیداری که هرساله ماه رمضان برگزار می شود و سال گذشته در ۱۱ تیرماه، مقام معظم رهبری همچون رسم هرساله میزبان اساتید دانشگاه ها بودند. اصلی ترین محورهای سخنان ایشان را می توان در سه دسته کلی بدین ترتیب خلاصه کرد:
۱) اهمیت و اثرگذاری اساتید: استاد فقط به معنای معلّم نیست، بلکه به معنای مربّی نیز هست؛ این یک راز طبیعیِ مکشوف برای همه است. بهطور طبیعی تعلیم با امکان تربیت همراه است؛ از این فرصت باید استفاده کرد. اگر استاد ما متدیّن باشد، دارای غیرت ملّی باشد، دارای انگیزهی انقلابی باشد، دارای روحیّهی سختکوشی باشد، بهطور طبیعی اینها به متعلّم منتقل میشود. باید عناصر مؤمن و انقلابی در هیئتهای علمی، قدر دانسته شوند. این را من خطاب به مدیران عزیزمان، به مسئولین وزارت آموزش عالی و وزارت بهداشت و آموزش پزشکی میگویم: قدر بدانید!
۲) مهمترین نکات پیرامون مسئله ی علم: رسیدن ما به رتبهی بالای علمی، ناشی از شتاب فوقالعادهی کار بود. طبق آمارهای جهانی، شتاب پیشرفت علمی در کشور، سیزده برابرِ متوسّط جهان بود؛ این را مراکز آماریِ علمی دنیا اعلام کردند که ما هم مکرّر قبلاً اعلام کردیم. این شتاب، امروز کم شده. بنده معتقدم محیط دانشگاه، محیط فهم سیاسی، تحلیل سیاسی، دانش سیاسی، آگاهی سیاسی است؛ این را من مانع نیستم؛ نه، [بلکه میگویم] سیاستبازی نشود، سیاسیکاری نشود، حاشیهسازی نشود.
یکی از غلطترین کارهایی که در این یکی دو سال اخیر اتّفاق افتاد، مسئلهی بورسیهها بود. اگر راست هم بود راهش این نبود که ما مسئله را روزنامهای کنیم. تحوّل در علوم انسانی که به دلایل بسیار یک امر لازم و ضروری است، نیاز دارد به جوششی از درون و حمایتی از بیرون. در چشمانداز، ۴ درصد از بودجهی عمومی را برای پژوهش در نظر گرفتند؛ ما حالا آنقدر همّتمان برای این در کوتاهمدّت، بلند نیست؛ امّا همان ۱/۵ درصد یا ۲ درصدی که ممکن است و صحبت است، باید انجام بگیرد.
مسائل مربوط به نقشهی جامع علمی کشور باید تبدیل بشود به یک گفتمان و بهصورت جدّی اجرا بشود. نگاه کنیم ببینیم کدام رشتهی علمی، در کدام دانشگاه و در کدام منطقهی کشور دارای اولویّت است؛ آمایش علمیِ سرزمینی کشور به این معنا است. در دورههای تحصیلات تکمیلی، دانشجویان دنبال این هستند که یک چیزی را تحقیق کنند، یک چیزی را بنویسند، رسالهای را تهیّه کنند؛ این احتیاج دارد به یک نظام، احتیاج دارد به یک نگرش کلان، به یک هدایت کلّی که چه تهیّه بشود که کشور بتواند از آن استفاده بکند.
۳) واکاوی اهداف دشمنی دشمنان: هدف دشمنان ملّت ایران این است که نگذارند این کشور و این ملّت به جایگاه شایستهی خودش، آن جایگاه تمدّنی، برسد. هدف تحریمها مسئلهی هستهای فقط نیست، مسئلهی حقوق بشر هم نیست، مسئلهی تروریسم هم نیست. یک ملّتی، یک حرکتی، یک هویّتی بهوجود آمده است مبتنی بر منابعی و مبادیای درست نقطهی مقابل مبادی نظام استکبار و نظام ظلم و انظلام؛ نمیخواهند این به جایی برسد؛ ما در یکچنین موقعیّتی هستیم؛ ما در یکچنین جایگاهی هستیم. تحریمها هم البتّه زحمتهایی ایجاد میکند امّا میتواند مانع پیشرفت نشود؛ [باید] از ظرفیّتهایمان استفاده کنیم.
دیدار با دانشجویان در ماه رمضان
مهمترین دیداری است که با دانشگاهیان برقرار می شود و نماینده اقشار مختلف دانشجویی به بیان دیدگاه هایشان راجع به مسائل کشور می پردازند و مقام معظم رهبری هم مهمترین مطالبات خود را مطرح می کنند.
دیدار امسال در تاریخ ۲۰ تیرماه برگزار شد. مهمترین سخنان ایشان در این دیدار بدین شرح بود:
۱) کار عمقی روی معارف اسلامی و پرهیز از سطحینگری: اگر تشکّلهای دانشجویی و جریان دانشجویی بخواهند یک چنین تأثیرگذاریای را بهدست بیاورند، الزاماتی دارد؛ این الزامات را باید رعایت کنند. یکی از این الزامات عبارت است از کار بر روی مفاهیم اسلامی، یعنی عمقی روی مسائل کار کردن؛ سطحینگری ضرر میزند.
من البتّه امروز در صحبتهایی که این دوستان کردند -در بعضی از صحبتها، حالا نمیگویم در همهی آنها- نشانههای تعمّق را مشاهده کردم. دیدم خوشبختانه جوان دانشجو به مسائل، با نگاه عمقی نگاه میکند. این شرط اوّل است.
تشکلّهای دانشجویی، روی معارف اسلامی کار کنند. کتاب هم کم نداریم؛ کتاب خیلی داریم. یکروزی ما ناچار بودیم فقط به کتابهای شهید مطهّری ارجاع بدهیم -البتّه آن کتابها باز هم همچنان در قلّه است و خیلی باارزش است- امّا امروز غیر از آنها هم کتابهای زیادی داریم؛ [دانشجویان] میتوانند شیوهها و روشهای مطالعاتی انتخاب بکنند، مطالعه کنند، کار کنند، بحث کنند، جلسهی خطابه بگذارند، بهاصطلاح کنفرانس بگذارند، میزگرد بگذارند؛ یعنی سطح را [بالا ببرند]. یکی از الزامات این است.
۲) جذب بدنه دانشجویی: یکی از الزاماتِ اثرگذاری این است که بتوانید بدنهی دانشجویی را جذب کنید. تشکلّها یک اقلّیّت دانشجوییاند. مجموع شما تشکلّها را که جمع کنند، در بین خِیل انبوه دانشجوها اکثریّت نیستید. باید بتوانید جاذبه در خودتان ایجاد کنید که دانشجو را جذب کند. جاذبه چگونه بهوجود میآید؟ اینکه ما بیاییم دانشجوها را به خیال خودمان برای نشاط بخشیدن به محیط دانشجویی، به اردوی مختلط ببریم یا کنسرت موسیقی در دانشگاه تشکیل بدهیم، جزو غلطترین کارها است.
برای تحرّک دانشجویی و تلاش دانشجویی و نشاط دانشجویی، راههای دیگری وجود دارد؛ آنها را به گناه نباید کشاند، آنها را به سمت شکستن پردههای تقوا -که خوشبختانه جوان متدیّن امروزی بر حفظ آن اصرار دارد- نباید کشاند؛ آنها را به سمت بهشت باید برد، نه به سمت دوزخ…
یکی از انواع ایجاد جاذبه این است که حرف نو پیدا کنید: «سخن نو آر که نو را حلاوتیست دگر»؛ حرفهای نو. حرفهای نو به معنای حرفهای مندرآوردی نیست، خیلی از حقایق هست که با مطالعهی در قرآن، با مطالعهی در نهجالبلاغه و در روایات، حرف نو در تمامی مسائل بشری توسط کسی که اهلیتش را دارد.
یکی دیگر از روشها استفاده از بخشی از شیوههای هنری است که کمتر مورد توجّه قرار گرفته؛ [مثلاً] تئاتر؛ تئاتر دانشجویی. گروههای هنرمند بنشینند واقعاً مفاهیم حقیقی اسلامی را [بیان کنند]. طنز. کارهای طنز که جوانها خوشبختانه در این زمینهها کارهای خوبی کردهاند و میکنند. اینها کارهای خیلی خوبی است.
یکی از راههای تأثیرگذاری و جذّاب شدن تشکّلها، اقناع فکری است؛ اقناع فکری؛ طرف را بتوانید قانع کنید. این، فرع بر این است که خودتان درست کار کرده باشید. خودتان درست کار کنید؛ حقیقتاً [وقتی] یک حقیقتی جزو فکر شما و ذهن شما شد، میتوانید، قدرت اقناع پیدا میکنید.
یکی از چیزهای دیگر حضور اساتید ارزشی است. از این اساتید ارزشی استفاده کنید. از اینها استفاده کنید در تشکّلها؛ از اینها بخواهید بیایند وقت بگذارند؛ [حتّی] از خارج از دانشگاه. جنبهی سلبی هم این است که از عناصری که نامطمئن بودنِ خودشان را اثبات کردند، مطلقاً استفاده نکنید؛ مطلقاً استفاده نکنید. بعضیها هستند که نشان دادند و ثابت کردند که عناصر نامطمئنّیاند.
۳) فهم واقعیات کشور: یکی از چیزهایی که برای تشکّلها به نظر من خیلی لازم است و خوب است، فهم وضع کنونی کشور است. یک واقعیّت این است که در این کشور از بعد از رحلت امام، سعی یک مجموعهی مصمّمی بر این شد که آرمانهای انقلاب را بکلّ بشویند بگذارند کنار… علیرغمِ و به کوری چشم کسانی که میخواستند آرمانها در کشور نابود بشود و از بین برود، آرمانها از بعد از رحلت امام تا امروز اوج گرفته. این یکی از واقعیّتهای کشور است.
یکی از واقعیّتهای کشور، حضور شگفتآور جمهوری اسلامی در این منطقه است؛ نه حضور مادّی و جسمانی و حضور فیزیکی، بلکه حضور معنوی. یکی از چیزها [این] که آمریکاییها در مذاکراتشان -در مذاکرات پنهانشان، مذاکرات پشت پردهشان- در نشستهایی که با عناصرِ دولتیهای این منطقه و با بعضی از همین مرتجعین عرب دارند که مینشینند حرف میزنند، گپ میزنند و در واقع با هم درددل میکنند، آنها از ایران شکایت میکنند و از آمریکا توقّع دارند که اعمال فشار کند، او هم میگوید خب چه کار کنم، نمیتوانم!
دیدار با شرکت کنندگان همایش ملی «نخبگان فردا»
رهبر معظم انقلاب اسلامی در تاریخ ۲۲مهر ۹۴ در دیدار جمعی از دانشجویان و استعدادهای برتر علمی کشور، توصیهها و هشدارهای مهمی به نخبگان و مسئولان بیان کردند و با تأکید بر لزوم جدی گرفته شدن بنیاد نخبگان بهعنوان یک بنیاد ملی و راهبردی و همچنین ایجاد زمینه برای نقشآفرینی عملی استعدادهای جوان در جامعه، شرکتهای دانشبنیان را یکی از پایههای اصلی اقتصاد مقاومتی دانستند. مهمترین محورهای دیدار مذکور چنین است:
۱) سفارش های پدرانه به نخبگان: این نخبگى را، از خدا بدانید… شکر کنید خدا را، ارتباطتان را با خدا زیاد کنید، و این تشکّر را بین خودتان و خدا، به زبان بیاورید.این توانایىها را، [این] «هر کارى میتوانید بکنید» را از انقلاب و نیز از تأمینکنندگان امنیّت کشور بدانید.روحیّهى جهادى را بر روحیّهى تافتهى جدابافته بودن ترجیح بدهید… براى [تقویت آن]، حضورتان در اردوهاى جهادى خیلى خوب است.جوانهاى نخبهى ما در کشورهاى مختلف دنیا… میخواهند جذب کنند…در کشور خودتان سازنده جامعهى خودتان بشوید.مرعوب غرب هم نشوید. درست است که امروز غربىها از لحاظ علم و فنّاورى از ما خیلى جلوترند امّا شما مرعوب این جلوتر بودن نشوید.
۲) سفارشهای مدیریتی و کاری به مسئولان: بنیاد نخبگان را باید جدّى گرفت؛ بنیاد نخبگان یک بنیاد ملّى و راهبردى است؛ این را باید کاملاً جدّى گرفت. برنامههاى بنیاد نخبگان باید جورى باشد که نخبهى جوان احساس کند که وجودش مفید است. جوانها، آن کسانى که محصول علمى دارند، وجودشان در شرکتهاى دانشبنیان، مفید است. ایجاد هستههاى علمى در دانشگاهها با محوریّت اساتید برجسته… دانشجو را حرکت میدهد و دانشجو احساس میکند که مفید است، [حضور نخبه در] انجمنهای علمی؛… نخبهى جوان باید احساس کند وجود او به «نظر» آمده است، براى او ارج قائلند، روى وجود او حساب میکنند. نخبههاى جوان میتوانند در اقتصاد دانشبنیان که درواقع ستون اصلى اقتصاد مقاومتى است، نقش ایفا کنند. نکتهى دیگر مسئلهى شناسایى و پرورش استعدادهاى برتر در آموزشوپرورش [است]. شناسایى استعدادهاى برتر در دوران تحصیلات ابتدائى و تحصیلات متوسّطه بسیار مهم است.
۳) هشدار درباره ی مسائل نخبگان: ما در داخل کشور عناصر دلسردکننده داریم؛ مسئولین مراقب باشند.
کسانى جوانهاى ما را دلسرد کنند؛ هم دلسردى از حال، هم دلسردى از آینده؛ [بگویند] «آقا چه فایده دارد؟ براى که؟ براى چه؟» اینها خیانت است. یکى [دیگر] از خطرها: شناسایى کردن نخبهها براى عوامل بیرونى … حلقهى واسطى بشوند براى مهاجرت نخبگان و به تعبیر رایج «فرار مغزها».یکى از هشدارهایى که واقعاً باید وزراى محترم به آن توجّه کنند، مقابلهى با عناصر متدیّن و انقلابى در دانشگاهها است. عناصرى هستند متعهّد به انقلاب، پایبند انقلاب، پایبند به مسائل دینى و ظواهر دینى، کسانى با اینها از مسئولین… مقابله کند، این قابل قبول نیست.
دیدار با جمعی از دانشجویان به مناسبت ۱۳ آبان
رهبر معظم انقلاب اسلامی در ۱۳ آبان ۹۴ در دیدار پُرشور هزاران نفر از دانشجویان و دانشآموزان، مبارزهی ملت ایران با استکبار را مبارزهای «منطقی، خردمندانه و متکی بر تجربیات تاریخی» خواندند. مهمترین محورهای بیانات ایشان بدین شرح بود:
۱) نکاتی پیرامون محرم: غیر شیعیان هم حرکت حسینبنعلی (سلام الله علیه) را یک حرکت بزرگ، عظیم، درسآموز، الگو برای ملّتها میدانند.ملّت ما هم از جملهی افتخاراتش این است که با سیّدالشهداء، کربلا و مسائل مهمّی که در ذیل یا در ضمن ماجرای عاشورا مطرح است، آشنا است.زینب کبرا (سلام الله علیها) همان کسی است که ماجرای عاشورا را زنده نگه داشت، مانع شد از اینکه این ماجرا در خلال افسونهای سیاسی دستگاه حاکم آن روز از بین برود و فراموش شود یا در تاریخ کهنه شود.
۲) تجربیات ملت ایران از عملکرد دولت مستکبر آمریکا: حادثهای در کشور ما در سال ۱۳۳۲ اتّفاق افتاد -حادثهی بیستوهشتم مرداد- که یکی از حوادثی است که ملّت ایران را با تجربهها آمیخته میکند.دولت مصدّق که نفت را، از چنگ انگلیسیها با کمک افرادی که بودند -مرحوم آیتالله کاشانی و دیگران- توانست خارج کند، یک اشتباه تاریخی انجام داد و آن تکیهی به آمریکا بود… از این خوشبینی و سادهاندیشی، آمریکاییها استفاده کردند، [کودتای] بیستوهشتم مرداد را به راه انداختند.از سال ۳۲ تا ۵۷ این ملّت، زیر یوغ حکومت تحمیلی و وابستهی پهلوی به انواع خفّتها، فشارها، سختیها مبتلا شد؛ آمریکاییها [این کار را] کردند.این حرکت [عمومی ملّت ایران در سالهای ۵۶ و ۵۷] هدفش و آماج حملهاش فقط دستگاه سلطنت نبود، آمریکا هم بود.رهبری مقتدر، آگاه، مصمّم و دارای توکّل و اتّکاء به خدا، اتّکاء به وعدهی الهی موجب شد که این ملّت بتواند به پیروزی برسد. اوّلین حکومتی و دولتی که با حرکت مردم [ایران در انقلاب اسلامی] بجد شروع کرد مخالفت کردن، آمریکا بود.[دولت آمریکا] محمّدرضا را که یک دشمن قطعی ملّت ایران بود، در آمریکا میهمان خودش کرد… در واقع پناه دادند به دشمن ملّت ایران. خب، عکسالعمل و واکنش به این حرکت، حرکتِ دانشجویان بود؛ رفتند سفارت آمریکا را گرفتند، معلوم شد اینجا لانهی جاسوسی است.[آمریکاییها] در طول این مدّت[بعد از انقلاب] هرچه توانستند توطئه کردند. هر گروهی که میتوانست علیه انقلاب حرکتی بکند، از سوی آمریکاییها حمایت شد… همّت آنها این بود که این اساس را براندازند.
۳) برنامه های آمریکا در سالهای اخیر: یکی از کارهای آمریکاییها در این سالهای آخر، این است که کسانی را وادار کنند به بَزَککردن چهرهی آمریکا؛ به اینکه اینجور وانمود بکنند که آمریکاییها اگر هم یک روزی دشمن بودند، امروز دیگر دشمنی نمیکنند.اهداف آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی هیچ تغییر نکرده است؛ هیچ تغییر نکرده. اگر بتوانند جمهوری اسلامی را نابود کنند، تأمّل نمیکنند.دولتی که درصدد است از هر بهانهای استفاده کند برای نابودی ملّت ایران، جمهوری اسلامی، آرمانهای اسلامی، ملّت ایران نمیتواند اغماض کند از او؛ نه حقّ عقلانی، نه حقّ شرعی، نه حقّ وجدانی، نه حقّ انسانی دارد.[آمریکاییها] با همهی توان و قوا درصدد این هستند که جمهوری اسلامی را از این راهی که دارد حرکت میکند، باز بدارند… امروز هم کاملاً فعّالند.امروز دارند به انواع مختلف و به وسایل گوناگون و جدیدی اعتقادات، باورها را آماج قرار میدهند؛ این را باید جوانها متوجّه باشند.جوانها اوّلاً تاریخ مبارزات ملّت ایران را بیشتر بخوانند و بیشتر بدانند؛ و کسانی که اهل بیان و گفتن هستند، برای جوانهای امروز ما تبیین کنند که در دوران مبارزات بر ملّت ایران چه گذشت.
۴) پیشرفت جمهوری اسلامی به برکت تمسّک به اسلام: بحمدالله ملّت ایران بیدار است، دانشگاه و دانشجو بیدار است؛ بله، خیلی تلاش میشود برای اینکه وضع را برگردانند امّا نتوانستند و نخواهند توانست.در همین قضیّهی مذاکرات هستهای، این پیشرفت ملّت ایران بود که قدرتهای مدّعی را وادار کرد بیایند دست در دست هم بگذارند، همه در مقابل ملّت ایران بنشینند؛ آن تدابیر خصمانه را علیه ملّت ایران بهکار ببرند، شاید ملّت ایران را از پا بیندازند.تکیهی ما بر دشمنیِ دشمنان خارجی به معنای اغماض از ضعفهای درونی خودمان نیست… ما در درون خودمان ضعفهایی داریم؛ دشمن در موارد زیادی از ضعفهای ما استفاده میکند؛ این ضعفها را باید برطرف کنیم.بعضیها به بهانهی همین مسائل جزئی داخلی، دشمن خارجی را فراموش میکنند، آمریکا را فراموش میکنند. اینکه امام (رضوان الله علیه) مکرّر تکرار میکردند که هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید، بهخاطر این است که بر سر یکدیگر کمتر فریاد بکشید.دشمن اصلی را با دشمنان درجهی دو و با دوستانی که با آنها اختلاف نظر داریم و دشمن هم حتّی نیستند، اشتباه نگیریم.جمهوری اسلامی با صدای رسا، بدون بیم… دارد علیه ظلم، سلطه، استثمار و استکبار فریاد میکشد و ملّتها دارند میشنوند و تحت تأثیر قرار میگیرند.
این را بدانید که این شعار شما، «مرگ بر آمریکا»ی شما، این فریادی که ملّت ایران میکشند، این دارای یک پشتوانه و عقبهی منطقی و قوی است؛ دارای پشتوانهی عقلانی است… یعنی مرگ بر سیاستهای آمریکا، مرگ بر استکبار.من تردیدی ندارم در اینکه شما جوانهای عزیز روزهایی را خواهید دید که بسیاری از این آرمانهای بلندی که جمهوری اسلامی در کشور شما ترسیم کرده است، در زندگی شما تحقّق پیدا کرده است.
دیدار رؤسای دانشگاهها، پژوهشگاهها، مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار رؤسای دانشگاهها، مراکز و مؤسسات آموزش عالی، پارکهای علم و فناوری و مراکز پژوهشی کشور ضمن تبیین مبسوط تاریخ و میراث و تجربهی علمی کشور در دوران قبل و بعد از اسلام و جایگاه و نقش دانشگاهها در تاریخ معاصر بهویژه در نهضت اسلامی و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، بر لزوم برنامهریزی دانشگاهها و مراکز علمی برای استفاده از میراث و تجارب علمی متراکم، بهمنظور نقشآفرینی در ایجاد تمدن نوین اسلامی تأکید کردند. مهمترین محورها عبارتند از:
۱) نگاهی به سوابق تاریخی علم و دانشگاه در ایران: علم مهمترین ابزار پیشرفت و اقتدار ملّی است؛ این را باید مسلّم گرفت.دانشگاه با شکل کنونی یک پدیدهی غربی است لکن دانشگاه به معنای تربیتکنندهی نوابغ و نخبهها، بههیچوجه غربی نیست؛ در کشور ما ریشهی هزار ساله دارد.[میتوانستیم] دانشگاه را ایرانی بسازیم؛ بومیسازی کنیم؛ میتوانستیم این کار را بکنیم، نکردیم. به دلایل خاصّ مربوط به حکومت پهلویها و قاجارها.[غربیها] میخواستند دانشگاه ما پلی باشد بهسمت سرازیر شدن هرآنچه غربیها مایلند در ایران اتّفاق بیفتد؛ نظر آنها این بود امّا نشد.هویّت ایرانی یک چیز عجیبی است در تاریخ؛ همهی کسانی که به ایران تهاجم کردند به یک نحوی، در ایران بعد از مدّتی حل شدند: زبانشان، آدابشان، فرهنگشان؛ تنها چیزی که مستثنی است، اسلام است.هرچه گذشت، این روحیّهی دینی و ایمانی در داخل دانشگاه تقویت شد تا رسید به نهضت اسلامی سال ۴۱؛ اینجا دانشگاه یک حرکت عظیمی در جهت دینی شدن، ایمانی شدن انجام داد.دستگاه پهلوی در دوران نهضت اسلامی، در واقع تمام توجّهش به حرکت اسلامی بود و با آن معارضه میکرد؛ [امّا] با چپها و مارکسیستها و مانند اینها مدارا میکردند، خب اینها هم به آن مدارا جواب دادند… همان چپهای تند دههی ۳۰، در دههی ۴۰ شدند همکاران دستگاه!بسیاری از نیروهای داخل دانشگاه… جزو صادقترین و فداکارترین یاران انقلاب بودند، این جزو سوابق تاریخی دانشگاه ما است.برنامهها را بر این اساس بریزید که دانشگاه با این سوابقی که گفته شد… چه نقشی میتواند ایفا کند برای ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آنچنان جامعهای و آنچنان ایرانی؟ روی این باید فکر کنید؛ یعنی همهی کارها را بر این اساس باید قرار بدهید.
۲) تذکّرات رهبری در زمینه مسائل علمیِ دانشگاهها: اگر ما بخواهیم واقعیّتها را درست بفهمیم، بایستی برویم میدانی نگاه کنیم. این نیروی انسانی را چهجوری میخواهیم جهت بدهیم؟… استعمار را چه چیزی بهوجود آورد؟ علم. علم وقتی جهت نداشت میشود استعمار.بایستی دستگاه علمی خودمان را مراقبت کنیم و یک راه جدیدی برای علم درست کنیم… آن عبارت است از سازندگی اخلاقی و معنوی در کنار علم.دنبال علمی باشیم که برای کشور لازم و نافع است… باید نیازسنجی کنید برای آینده و برای امروز.ما داریم در میدان علم پیش میرویم… منتها ما با وجود همین پیشرفتی که داریم، عقبیم! این را که نباید خودمان فراموش کنیم.ما باید این سرعت را حفظ کنیم. اگر پیشرفت علم از دُور افتاد و این سرعت کم شد، آنوقت دیگر معلوم نیست چه خواهد شد؛ عقب میمانیم.از لحاظ کمیّت پیشرفتهای خوبی داشتیم [ولی] از لحاظ کیفیّت نقایصی وجود دارد… باید مسئولین وزارت علوم بنشینند و خودشان شاخصهایی را برای پیشرفت کیفیّت مشخّص کنند. یک مسئله هم مسئلهی نقشآفرینی در اقتصاد مقاومتی است که اقتصاد دانشبنیان پایهی آن است… شما در دانشگاه در این زمینه نقش ایفا کنید.
۳) تذکّرات رهبری در زمینه مسائل فرهنگیِ دانشگاهها: بعضیها کار فرهنگی را در داخل دانشگاه با کنسرت و اردوهای مختلط اشتباه گرفتهاند.اردوی مختلط یعنی چه؟ کوهنوردی مختلط، اردوی مختلط، گاهی حتّی خارج از کشور! نه، کار فرهنگی ماهیّت دیگری دارد، مفهوم دیگری دارد. مسئولین فرهنگی دانشگاهها بفهمند چهکار میکنند.
باید کار فرهنگی دانشگاه اینجوری باشد که افرادی تربیت کند مؤمن، متخلّق -با اخلاق خوب- انقلابی؛ کار فرهنگی چیزی است که اینها را تأمین کند. کار فرهنگیِ درست آن چیزی است که جوان ما را انقلابی بار بیاورد.
خودکمبینی خیلی چیز خطرناکی است؛ احساس حقارت؛ که همهی دنیا میگویند کشور عزیز و مقتدری است… این آقا اینجا در داخل، در روزنامه یا در سخنرانی یا در فلان دانشگاه به دانشجوها میگوید نه، ما چیزی نیستیم.کاری کنید فضا بیفتد دست جوانِ مؤمنِ انقلابیِ خوشروحیّهی باانگیزهی دارای احساس عزّتبهنفس و متدیّن. یکی از بزرگترین مسئولیّتهای شما این است: کاری کنید که این مجموعههای مؤمن و سرشار از ایمان به انقلاب و به اسلام حرف اوّل را بزنند.آن چیزی که [دشمنان] دنبالش هستند این است که تفکّرات در درون عناصر فعّال و هوشمند و نخبه در یک کشور جوری بشود که اهداف آنها را برآورده کند؛ دارند برای این سرمایهگذاری میکنند.اساتید ارزشی خوبی هم [داریم]؛ خوشبختانه ما هزاران استاد مؤمن، انقلابی، علاقهمند داریم… از اینها باید قدردانی کرد.