به گزارش “دانشجو آزاد” به نقل از جام نیوز:”ابوالفضل نبیئی قهرودی” از شهدای دفاع مقدس است او مانند خیلی از دانشجویان امروزی که برای کسب بورسیه از دانشگاه های معتبر دنیا و دست یافتن به مدارج بالای علمی مشغول به تحصیل هستند در دانشگاه صنعتی شریف مشغول به تحصیل بود ناگهان با تصمیمی که برای خیلی از دانشجویان در آن موقعیت غیرقابل باور است؛ با خدای خود معامله کرده و اجر این معامله را در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۳۶۵ گرفته و به شهادت میرسد.
یکی دیگر از خصوصیات بارز شهید تاکید در مسئله ی دین و حق و الناس است این مسئله به نقل از برادرشان که گفتند بارها و بارها به همرزمان وگوشه کنار، به بدهی های مالی اشاره کرده بود، به عنوان نمونه، به مبلغ تلفنی که از پادگان تماس گرفته بود سفارش و یادآوری کرده که مبادا فراموش شود. متن زیر وصیت نامه شهید ابوالفضل نبیئی قهرودی است.
والعصر الانسان لفی خسرا الاالذین آمنو و عملوالصالحات و توالصو بالحق و تواصو بالصبر…
قسم به عصر و زمان، به درستی که همه انسانها در زیانکاری هستند؛ مگر آنانکه ایمان آوردند و عمل نیک انجام دادند و در کارها متوسل به حق هستند و در سختی ها صبور و بردبارند…
آنقدر غافل می شویم که حتی در موقع نماز به فکر خدا نیستیم
همانطور که خداوند فرموده همه انسانها در ضرر و خسران هستند و در غفلت به سر می برند مگر آنانکه مخلصانه برای خدا کار کردند و از راه حق منحرف نشدند لحظه های عمر ما تبدیل به ثانیه ها و ثانیه ها تبدیل به دقایق و دقایق تبدیل به ساعت ها و بالاخره همه این ها تبدیل به پایان عمر انسان میشود.
دنیا ما را جذب به خودش کرده و با زیبایی های فریبنده خود ما را فریفته است و لحظه لحظه از عمر ما را می گیرد و هرچه بیشتر ما را سرگرم به دنیا و از آخرت غافل می کند آنقدر غافل می شویم که حتی در موقع نماز نیز به فکر خدا نیستیم و در موقع دیگر که هیچ.
خداوندا از سر تقصیرات من بگذر یا کریم من بنده شرمنده هستم ولی تو خدای بخشنده هستی. خداوندا در سرتاسر عمرم همه اش گنه کار بودم؛ معصیت ها که به جای خود، آن کارها و سختی هایی که به خیال خود برای تو انجام داده ام وقتی فکرش را می کنم می بینیم که برای تو نبوده یا برای مردم بوده و یا برای ریا برای آنکه مردم خوش آمدم را بگویند.
یا الله تو را به خون شهدا، تو را به جان آن شهدایی که ما افتخار داشتیم که با آنها دوست باشیم گناهان من رو سیاه را ببخش.
از تو می خواهم که لطف کنی و مرگ مرا در شهادتم قرار دهی
مولا جان یک لحظه از عمری را که باید وظیفه بندگی انجام می دادم؛ انجام ندادم و اگر بندگی بوده برای تو نبوده یا برای مردم بوده یا برای شیطان. خدایا اگر من این همه گناه کارم ولی امید به کرم و بخشش تو دارم. خدایا بحق امام حسین (ع) و بحق تمام معصومین و مقربین و بحق پدر و مادرهای مومن از سر تقصیرات من بگذر؛ خدایا به من ایمان بده که بعد از این حرف ها که زدم بتوان م راه حق را پیدا کنم.
خداوندا بحق امام امت، پیر جماران ما را بحب خودت و رسولت و حب امام زمان و امام امت بمیران، خدایا من لیاقت شهادت بلکه لیاقت مرگ آگاهانه را ندارم ولی از تو می خواهم که لطف کنی و مرگ مرا در شهادتم قرار دهی…
پدر و مادر عزیزم، خواهر و برادرم و فامیل و آشنایان اگر مرگ من فرا رسید و موقع رفتن از دنیا در ایمان به خدا و در حال خدمت و پاسداری از اسلام بودم سعادت و بزرگی است و جای جشن دارد چرا که خوشبختی این دنیا موقتی است و خوشبختی آن دنیا که ابدی است ارزش دارد.
اگر در این راه خدا لطف کرد و جان مرا گرفت سعادت من بوده
برادر و خواهر، اگر مرگ انسان فرا برسد جام عمر تمام شود هر کجا که باشد می رود چه در جبهه، چه در بستر و چه در هر جایی که فکرش را بکنی و نمونه های آن زیاد بوده و همه دیدیم ولی باور نمی کنیم و از ضعف ایمان است که باور نمی کنیم و موقع مرگ غافل بودیم که بد به حالمان.
من نمی گویم که پدر و مادرم در مرگ من گریه نکنند ولی بدانند که اگر در این راه خدا لطف کرد و جان مرا گرفت سعادت من بوده و نمی رفت کشته نمی شد؛ پس بیاد خدا باشید و برای غریبی امام حسین (ع) و یارانش گریه کنید و هر وقت حال پیدا کردید تو را به جان پیغمبر و امام زمان(ع) من را دعا کنید.
هر وقت به یا د من افتادید من را دعا کنید و از خدا برای من طلب مغفرت کنید و خواهش می کنم که اگر کسی از من طلب کاری دارد بیاید و بگیرد انشالله در آخرت بدهکار نباشم.
انتهای پیام/س