به گزارش “دانشجو آزاد“؛ اقتصاد مقاومتی دو رکن اصلی دارد یکی فرهنگ اقتصاد مقاومتی یکی هم تقویت تولید ملی؛ برای اینکه اقتصاد مقاومتی اجرایی شود باید در دو عرصه وارد شویم یکی در عرصه اندیشه اقتصادی که لازم است به مبانی اقتصاد مقاومتی رجوع کنیم دوم هم عرصه برنامه ریزی اقتصادی.

در مورد اندیشه اقتصادی یک انحراف فکری در اقتصاد وجود دارد به نام لیبرالیسم اقتصادی که باید مراقب باشیم به این نوع تفکر گرفتار نشده و اندیشه های اقتصاد مقاومتی که یک الگوی بومی و علمی برآمده از فرهنگ ایرانی-اسلامی و عینیت بخش اقتصاد اسلام است را نهادینه کنیم؛ پس نمی توان اقتصاد مقاومتی را به اقتصاد لیبرالیسم تشبیه کرد و تا زمانیکه دست اندرکاران و مسئولین و سیاستگذاران اندیشه خود را اصلاح نکنند این مشکل برطرف نخواهد شد و اقتصاد مقاومتی در حاشیه قرار می گیرد.

اما در بخش برنامه ریزی اقتصادی باید با یک برنامه ریزی مناسب به اقتصاد مقاومتی عینیت ببخشیم و این برنامه ریزی نیازمند یکسری تغییراتی در حوزه سخت افزار و نرم افزار اقتصادی کشور است؛ اقتصاد مقاومتی برگرفته از مبانی مکتب اسلامی است و متناسب با وضعیت کنونی اقتصاد کشور ماست و یکسری خطوط باید اصلاح شود تا اقتصاد مقاومتی اجرا شود.

تحولات سخت افزاری مورد نیاز اصلاحاتی است که در ساختارها و نهادهای مربوطه باید صورت گیرد، یکی تغییر در الگوی عملیات بانکی؛ به جرات می توان گف الان بانکهای ما اسلامی نیستند و بانکهای دارای ربایی هستند که با وجود اینها اقتصاد اسلامی اجرا نمی شود؛ بخش بعدی تغییر در سرمایه گذاری و اقتصاد خارجی است؛ الگوی عملیات در بازار سرمایه و تجارت خارجه اصلاح شود بعضی گمان می کنند سرمایه گذاری خارجی مفید و ضروریست برای کشور در صورتیکه اینطور نیست.

در سرمایه گذاری خارجی یک سرمایه گذار خارجی هر موقع که لازم دانست قیمتها را بالا و پایین می کند دوم اینکه وقتی سرمایه گذار خارجی بیاید به تبع آن کشورهای چند ملیتی وارد می شوند که اینها وقتی اقتصاد را بدست بگیرند مشکلاتی پیش می آید که در اقتصاد لیبی پیش آمد و هدف شرکتهای چند ملیتی کسب سود یا اهداف سیاسی است، پس سرمایه گذاری خارجی به رونق اقتصادی کشور کمک نمی کند.

در نهایت، فرآیندِ حمایتِ دولت از تولید باید اصلاح شود هم در بخش خصوصی و هم در بخش دولتی، البته بخش خصوصی به این معنی نیست که صرفا دست یک درصد ثروتمند باشد بلکه باید سرمایه گذاری بین مردم تقسیم شود.

در بخش نرم افزاری هم نیازمند اصلاحاتی هستیم؛ اول اینکه سیاست گذارن حوزه اقتصاد به کسانیکه تفکرات اقتصاد مقاومتی دارند بها داده و در عرصه اقتصاد کشور شرکت دهند دوم بها دادن به نخبگان علمی، سیاسی و اقتصادی کشور و در نهایت توجه به مردم است در اینجا لازم است فرهنگ اقتصادی در حوزه مصرف، مدیریت مصرف و تولید به تربیت اقتصادی تغییر پیدا کند.

پس برای رسیدن به اجرای واقعی اقتصاد مقاومتی لازم است تصمیم گیرندگان به نکات زیر توجه کنند:

• فرماندهی قوی داشته باشند.
• اجرای یکپارچه قوانین و تاکید بر یکپارچه بودن آنها
• استفاده از نخبگان
• توجه به جریانها و نهادهای غیردولتی
• حل مشکلات قبلی

طالب محمودی