ماجرای این سرقت در یکی از روزهای مهر ٩٢ رقم خورد. ماموران کلانتری ١٠۴ عباس آباد تهران که با تماس های مردمی از وقوع سرقت باخبر شده بودند، به سرعت خود را به محل رسانده و متوجه شدند که یکی از سارقان به واسطه آشنایی با زن صاحبخانه، وارد خانه او شده و با همدستی چهار مرد دیگر، نقشه سرقت را اجرا کرده است. مالباخته ها (زن و فرزند) نیز که پس از فرار سارقان، موفق شده بودند دست، پا و دهان خود را باز کنند، با فریادهای پیاپی همسایه ها را خبر کرده و آنها پلیس را در جریان قرار داده اند.

زن صاحبخانه به ماموران گفت:«همیشه برای نظافت خانه از شرکت های خدماتی کارگر نظافتچی می گرفتم. یکی از این کارگرها که از مدتی قبل برای نظافت به خانه ام می آمد، پسری جوان بود که خود را دانشجو معرفی می کرد. چون هم سن و سال پسرم بود، تصمیم گرفتم در تامین مخارج زندگی کمکش کنم برای همین هر بار که به خانه ام می آمد، مقادیری وسیله در اختیارش می گذاشتم تا اینکه پاییز شد و هوا سرد. او از من لباس گرم خواست و قرار شد دفعه بعد که آمد، تعدادی از لباس های پسرم را در اختیارش بگذارم. »

شاکی درباره سرقت نیز گفت:«ساعتی پیش با پسرم در خانه بودیم که زنگ به صدا درآمد. وقتی چهره پسر نظافتچی را در آیفون دیدم در را به رویش باز کردم. او گفت که برای گرفتن لباس ها آمده اما چند دقیقه بعد، همراه چهار مرد دیگر وارد خانه شد. آنها با تهدید چاقو، دست، پا و دهان من و پسرم را بستند و شروع به وارسی خانه کردند. هرچه با ارزش بود جمع کردند و با خود بردند. طلا و جواهرات، لپ تاپ، ال سی دی و چیزهای دیگر. فقط برلیانی که از من دزدیدند، یک میلیارد تومان ارزش داشت. وقتی هم که فرار کردند، به زحمت چسب دهان مان را باز کردیم و با فریاد، از همسایه ها کمک خواستیم.»

با ثبت شکایت مالباخته، کارآگاهان برای دستگیری متهمان به تکاپو افتادند. آنها در ابتدا به تحقیق از مدیر شرکت خدماتی پرداختند اما او گفت که در روز سرقت هیچ نظافتچی ای به خانه شاکی نفرستاده است و آنها از پیش نقشه سرقت را کشیده بودند. همزمان تیم دیگری از ماموران به چهره نگاری از متهمان پرداختند و موفق شدند به تصویر یکی از سارقان دست یابند. بررسی سوابق او نشان می داد که از مجرمان سابقه دار در زمینه سرقت است و به غیر از این پرونده، به اتهام سرقت از مغازه ای در تهران نیز در شرف محکومیت است و در حالی که به قید وثیقه از زندان آزاد شده بود، سرقت مجددی انجام داده است.

او پس از مدتی از سوی پلیس دستگیر شد و در بازجویی ها به ارتکاب سرقت همراه پسر دانشجو و سه مرد دیگر اعتراف کرد تا پرونده اش در حالی برای صدور حکم در اختیار شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران قرار گیرد که پلیس همچنان در تکاپوی دستگیری چهار سارق دیگر از جمله پسر دانشجو است.