به گزارش “دانشجوآزاد” پوشش همگانی سلامت به این معنی است که همه افراد و جوامع، خدمات بهداشتی لازم را بدون تحمل رنج مالی دریافت کنند.
سازمان بهداشت جهانی پوشش همگانی سلامت را دسترسی به مداخلات اساسی سلامت شامل ارتقا، پیشگیری، درمان و توانبخشی می داند که افراد توان پرداخت هزینه های آن را داشته باشند.
بدین معنی که همه افراد جامعه، خدمات سلامت با کیفیت مناسب را بی هیچ فشار مالی دریافت کنند؛ پوشش همگانی سلامت، همه را به دسترسی خدمات پیشگیری از مهمترین دلایل مرگ و بیماری، قادر می سازد.
خدماتی که به اندازه کافی با کیفیت است و باعث بهتر شدن وضعیت سلامت افراد دریافت کننده خدمت می شود؛ زمانی که مردم بیشتر هزینه های خدمات سلامت را باید از جیبشان بپردازند، این امر باعث می شود افراد کم درآمد بیشتر وقت ها خدمات مورد نیازشان را دریافت نکنند.
حتی افراد با درآمد متوسط و بالا نیز در زمانی که بیماری شدید و طولانی مدت دارند، دچار مشکلات مالی شوند؛ حفاظت مردم در مقابل پرداخت هزینه های سلامت از جیبشان، خطر فقر و نداری را کاهش می دهد؛ چرا که بیماری ناخواسته باعث استفاده از پس انداز، فروش سرمایه و یا گرفتن وام برای تامین هزینه می شود که این امر اثر منفی در آینده فرد و فرزندانشان دارد.
پوشش همگانی سلامت به معنی پوشش رایگان برای تمام مداخلات بهداشتی نیست؛ صرف نظر از هزینه، هیچ کشوری قادر به ارائه تمام خدمات سلامت رایگان به طور پایدار نمی باشد.
پوشش همگانی سلامت در مورد حصول اطمینان از حداقل خدمات بهداشتی و نیز تضمین گسترش پوشش مداوم خدمات بهداشتی می باشد.
پوشش همگانی سلامت فقط در مورد موضوع تأمین هزینههای بهداشتی و درمان های پزشکی برای افراد نیست بلکه شامل خدمات برای کل جامعه، مانند کمپین های سلامت عمومی (برای مثال اضافه کردن فلوراید به آب)، نظام عرضه خدمات بهداشتی، کارکنان بهداشتی، تسهیلات و شبکههای ارتباطی بهداشتی، فناوریهای بهداشتی، سیستمهای اطلاعاتی، سازوکارهای بیمهای مناسب و حکمرانی و قانونگذاری در حوزه بهداشت هم مطرح است.
چرا پوشش همگانی سلامت؟
هنوز هم تعداد زیادی از مردم از دست یابی به خدمات بهداشتی درمانی محروم هستند و حداقل نیمی از مردم جهان در حال حاضر قادر به دریافت خدمات بهداشتی ضروری نیستند.
تقریبا ۱۰۰ میلیون نفر به علت اجبار به پرداخت هزینه خدمات بهداشتی از جیب خود، به شدت تحت فشار فقر قرار می گیرند.
بیش از ۸۰۰ میلیون نفر (تقریبا ۱۲ درصد از جمعیت جهان) حداقل ۱۰ درصد از بودجه خانوار خود را صرف هزینه های بهداشتی برای خود یا دیگر اعضای خانواده می کنند.
آنها به اصطلاح متحمل “مصارف فاجعه آمیز” می شوند؛ هزینه های فاجعه آمیز برای مراقبت های بهداشتی یک مشکل جهانی است. در کشورهای ثروتمند اروپایی، آمریکای لاتین و بخش هایی از آسیا که دسترسی به خدمات بهداشتی بالا را به دست آورده اند، تعداد افرادی که حداقل ۱۰ درصد از بودجه خانوار خود را صرف هزینه های بهداشتی می کنند در حال افزایش است.
دستیابی به پوشش همگانی بهداشت یکی از نکات مورد توجه کشورهای جهان هنگام توافق بر سر اهداف توسعه پایدار در سال ۲۰۱۵ بود و به عنوان (target) هشتم در هدف سوم توسعه هزاره که «بهداشت و بهزیستی مناسب» است، ذکر شد.
کشورهایی که به سوی پوشش همگانی بهداشت حرکت میکنند، اهداف دیگر توسعه پایدار را هم محقق میکنند. برای مثال، وضعیت مناسب بهداشتی به کودکان امکان تحصیل و به بزرگسالان امکان کسب درآمد را میدهد، از فقیر شدن افراد جلوگیری میکند و میتواند پایه توسعه اقتصادی طولانیمدت باشد.
کلام اخر:
دسترسی به پوشش همگانی سلامت فرآیندی پیچیده و زمان بر است و بدون شک نیاز به نگاه سیستماتیک و کل نگر دارد؛ بهبود نظام سلامت کشورها در سطح کلان نیازمند قرار گرفتن سلامت در دستور کار سیاستگذاران، تعهد و حمایت سیاسی پایدار در بالاترین سطوح، هماهنگی و انسجام دولت، مجلس و سیاستگذاران و نقش وزارت بهداشت بعنوان یک متولی و رهبر قاطع در نظام سلامت می باشد.
همچنین بر اساس تجارب کشورهای توسعه یافته تامین منابع مالی پایدار، نظام بیمه ای منسجم و عادلانه و برطرف کردن زیرساخت های فیزیکی و منابع انسانی و توزیع عادلانه انها، برقراری نظام ثبت اطلاعات الکترونیک، طراحی مناسب مشوق های مالی و غیر مالی به منظور افزایش رضایت مندی متخصصان و کارکنان بخش سلامت ضروری است.
در دستیابی به پوشش همگانی سلامت سه فاکتور زیر مهم و حیاتی هستند و عدم وجود هر کدام به معنی عدم موفقیت سیستم در دستیابی به پوشش همگانی است.
پوشش جمعیت:
پوشش حداکثری جمعیت در این موضوع به عنوان یکی از سه رکن حائز اهمیت است. این مهم علاوه بر تضمین دریافت خدمات از سوی همه افراد جامعه، سیاستگذار را به هدف ایجاد عدالت عمودی درسیستم سلامت نیز نزدیک خواهد کرد.
البته ممکن است بنا به دلایلی مانند عدم دسترسی دولت به برخی افراد، پوشش جمعیتی خدمات سلامت تا حد ۱۰۰ درصد محقق نشود، ولی آنچه مهم است، در ابتدا جمعیتهای اسیب پذیر مورد حمایت قرار بگیرند.سپس آرام ارام این پارامتر به حداکثر ممکن رسانده شود.
پوشش خدمات:
به دلیل محدودیت همیشگی منابع در حوزه سلامت از یک سو، و همینطور نامحدود بودن نیازها از سوی دیگر، لزوم اولویت بندی برای تحت پوشش قرار دادن خدمات مهم تر، موثر تر و حیاتی تر حوزه سلامت در رده خدمات تحت حمایت دولت؛ یک ضرورت مهم برشمرده می شود.
این موضوع خود یکی دیگر از ارکان دستیابی به پوشش همگانی خدمات سلامت است که در اصطلاح با عنوان «بسته خدماتی» شناخته می شود.
در واقع بسته خدماتی که دولت برای ارائه به مردم تدوین می کند باید دارای ویژگی هایی باشد که رفع کننده نیازهای اساسی مردم باشد و سبب ارتقای سلامت –و نه صرفا درمان محوری- گردد.
تامین مالی:
دیگر پارامتر مهم در پوشش همگانی خدمات سلامت، موضوع تامین مالی است؛ در صورتی دولت می تواند ادعا کند که موفق به دستیابی به پوشش همگانی خدمات سلامت شده است که بتواند میزان مناسبی از هزینه های مالی خدمات سلامت را پرداخت کند.
بالا بودن پرداخت از جیب مردم، یکی از عوامل مهم در عدم دسترسی کشور به پوشش همگانی خدمات سلامت است.
نکته مهم در این خصوص آن است که پرداخت ۱۰۰ درصدی هزینه ها از سوی دولت نیز به هیچ عنوان مطلوب نمی باشد و اجرای این مدل نیز به نحو دیگری به سیستم سلامت ضربه وارد خواهد کرد.
نکته آخر اینکه بدون شک تاکید بر مراقبتهای اولیه سلامت،سطح بندی و نظام ارجاع،استفاده از روش های پرداخت با سقف مشخص مانند سرانه و گروه های تشخیصی وابسته و کنترل هزینه های سلامت در کنار پوشش همگانی سلامت، عامل مهمی در بهبود محافظت مالی از دریافت کننده گان خدمت و حرکت سریع به سمت پوشش همگانی می باشد.
دکترسید وحید احمدی طباطبایی
معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی کرمان