به گزارش “دانشجوآزاد” اندر احوالات دانشگاه ما(دانشگاه شهید باهنر کرمان) همین بس که یک خوابگاه در شرق و یک در غرب دارد و هکتارها زمین بلا استفاده و بودجه های میلیاردی که در جشنواره های بی حرکت خرج عیش و نوش بعضی ها می شود.
بگذریم میرویم سر اصل مطلب و شرح واقعه البته ناگفته نماند که این واقعه ساخته ذهن مشوش نویسنده است،آورده اند که: حدود ساعت یک ربع به دو بامداد دختران خوابگاه هرندی )نام خوابگاهی است در چهارراه نیکزاد در ولایتی دور افتاده( متوجه سه فرد ناشناس پشت پنجره یکی از اتاق ها میشوند که بعد از چشم به هم زدنی افراد ناشناس به سمت در ورودی همی یورش برند و بعد از تماس با نگهبان و نیروی انتظامی، که شاهدان عینی آورده اند که بیست دقیقه رسیدن آن ها به طول انجامیده که بسیار طبیعی می باشد )خب دیگر در آن زمان اتومبیل نبود با چهارپا این ور و آن ور میرفتند(و نگهبان تا رسیدن نیروی انتظامی مجبور به مقابله میشود که ثمره آن مجروح شدن وی می باشد.
با ورود نیروی انتظامی افراد ناشناس همی بگریزند و یک نفر آن ها دستگیر میشود. بعد از این ماجرا یک دانشجو که کله اش بوی قرمه سبزی میدهد نامه ای به رییس دانشگاه می نویسد : “جناب رییس اصلا کاری به این که چرا یک خوابگاه خارج از محوطه دانشگاه به دانشجویان خانم ارایه شده است نداریم فقط بگویید که چرا باید حفاظت و نگه داری دانشجویانی که خانواده هایشان به هزار امید آن ها را به این دانشگاه فرستاده اند به این شدت ضعیف انجام پذیرد؟چرا وقتی خوابگاه و امکانات ندارید بی خود و بی جهت ظرفیت پذیرش را بالا می برید؟ آیا حراست و نگه داری فقط مخصوص زمانی است که مهمان های سیاسی به دانشگاه می آیند فرض کنید دختر خودتان در این خوابگاه است واکنش شما چه خواهد بود؟ مگر امیرمومنان به امام حسن علیه السلام نفرمودند: هرچه را که برای خود میپسندی برای دیگران بپسند. پس چگونه است باید شاهد این واقعه بی سابقه باشیم؟ در ضمن چرا خوابگاهی که خارج از محیط دانشگاه را به ورودی های جدید که هیچ آشنایی نسبت به شهر ندارند می دهید بهتر نیست که ورودی های جدید را در خوابگاه های داخل دانشگاه اسکان دهید و باقی در آن جا؟ بماند که امکانات و اسباب و وسایل خوابگاه ها در چه اوضاح و احوالی به سر می برند. جنابان مسئول و متخصص نیازی به فکر کردن نیست آیا لحظه ای از جلسات همیشه دایرتان جواب به این سوالات شما را به زحمت خواهد انداخت جناب رئیس؟
گویند که دانشجو رو توبیخ کردند و دیگر ننوشت.
برگرفته از نشریه عهد