به گزارش “دانشجو آزاد“؛ متاسفانه ادبیات رئیس جمهور در برخورد با منتقدین بر روی مسئولان کشور و دانشگاهها تاثیر گذاشته است به نوعی که گویی مردم به دو دسته تقسیم می شوند انسانهای خردمند و معتدل که یا حرفها و کارهای دولت را تکرار می کنند یا تایید و در سوی دیگر افراطیون و دلواپسان بی عقل!
متاسفانه محیط دانشگاه هم از این گونه برخوردها مستثنا نشده است یعنی جریانی روی کار آمده که به هر تشکل یا جنبش دانشجویی که ذره ای بوی نقد به دولت بدهد اجازه فعالیت نمی دهند البته اجازه فعالیت ندادن نه به این معنا که بر در آن تشکل یا جنبش دانشجویی را تخته کنند؛ نه، هرچند عده ای هستند که اگر توانایی این کار را داشتند مضایقه نمی کردند.
در واقع برخورد مسئولین دانشگاه با این جنس دانشجویان مثل برخورد معاویه با امام حسن بعد از صلح ایشان است پس از آنکه امام حسن صلح با معاویه را پذیرفت معاویه امام حسن و یارانش را نه کشت و نه به زندان انداخت اتفاقا علی الظاهر خیلی هم احترامشان را حفظ کرد و با ایشان دیدار کرد اما تصمیم گرفتند شخصیت ها را محو و یا تضعیف کنند الان در دانشگاه هم همین است یعنی تشکل های دانشجویی، نشریات خود را دارند در دفترهایشان باز است و آزادانه فعالیت می کنند یعنی یک دانشجویی که از بیرون به قضیه نگاه میکند این را می بیند حتی برای برنامه هایی که سیاسی نباشد شخصا نامه می دهند و از فلان سخنران دعوت می کنند که به دانشگاه بیاید و دعوت فلان تشکل را قبول کند؛ اما همین که آن تشکل بخواهد یک برنامه سیاسی اجرا کند از زمین و زمان میترسند که یک وقتی خدای ناکرده در این برنامه نقدی به رئیس جمهور معتدل دولت تدبیر و امید وارد شود.
این موضوع به همین جا هم ختم نمی شود یعنی اگر یک شخصیتی فلان جا فلان حرف سیاسی را بر علیه دولت زده بخواهد با دعوت فلان تشکل دانشجویی به دانشگاه بیاید تا درباره یک موضوع غیر سیاسی صحبت کند به او هم اجازه نمی دهند مثل لغو شدن برنامه دکتر عباسی با موضوع اقتصادی!
وقتی رئیس جمهور فکر می کند دولتش دولت اعتدال است و هرکس به اعتدال نقد داشته باشد افراطی است این چنین برخوردهایی از جانب مسئولان دانشگاه کاملا قابل پیش بینی است. عرض کردم معاویه بعد از صلح کمر بست به محو کردن و تضعیف شخصیت های مخالف؛ مصداق این برخورد هم در دانشگاه موید برخورد مسئولین دانشگاه با برنامه های سیاسی و بعضا غیر سیاسی تشکلهاست؛ یعنی برای دادن یک مجوز اینقدر اذیت میکنند و وقت ارزشمند یک دانشجو را می گیرند اینقدر برای برنامه شرط و شروط میگذارند و درهمه چیز آن دخالت می کنند؛ سنگ اندازی می کنند تا بالاخره عنصر دانشجویی آن تشکل خسته شود، ضعیف شود و پی برنامه هایی که از دید مسئولین دانشگاه مناسب نیست نرود این تازه مرحله مجوز گرفتن است بعد از مجوز گرفتن نوبت می رسد به هر چیزی که برای برگزاری آن لازم است یعنی آن دانشجو بعد از گرفتن مجوز تنها یک خان از هفتصد خان را گذرانده است بعد از گرفتن مجوز از مسئولین دانشگاه باید برای نصب بنر رئیس در تالار تا رئیس ستاد پاره نکردن بنرها مجوزبگیرد خوب همه اینها برای چیست؟ برای تضعیف آن عنصر دانشجویی تشکل و درنتیجه آن، آن تشکل!
صدر الدین اسدی