پايگاه خبری تحليلي دانشجو آزاد

11:59:27 - یکشنبه 2 اسفند 1394
داغ کن - کلوب دات کام Balatarin اشتراک گذاری در فیس بوک تویت کردن این مطلب
نیما فلاح و سحر ولدبیگی، زوج هنریِ خوشحال
در میان زوج‌های هنری که در زمینه بازیگری فعالیت می‌کنند، نیما فلاح و سحر ولدبیگی یکی از بی‌حاشیه‌ترین‌ها و در عین حال مناسب‌ترین‌ها هستند. گفت‌وگوی ما را با این زوج شاد و موفق درباره عشق، ازدواج، کار و زندگی را بخوانید.

به گزارش “دانشجو آزاد“به نقل از بیتوته در میان زوج‌های هنری که در زمینه بازیگری فعالیت می‌کنند، نیما فلاح و سحر ولدبیگی یکی از بی‌حاشیه‌ترین‌ها و در عین حال مناسب‌ترین‌ها هستند. آنها به ‌قدری در روحیه اکتیو و نگاه‌شان به زندگی شبیه هم هستند که احساس می‌کنید ضرب‌المثل جور شدن در و تخته را با نگاهی به زندگی آنها ساخته‌اند.

فعالیت‌های اخیر آنها به همکاری متوالی با مهران مدیری در کارهای «شوخی کردم»، «عطسه» و «در حاشیه» معطوف شده است که اتفاقا با شکل و ساختار بازی آنها نیز همخوانی دارد. آنها که بارها حضور در آیتم‌های طنز را تجربه کرده‌اند، در مجموعه «عطسه» نقش‌های متفاوتی را بازی کردند و حالا نیما فلاح در سریال «در حاشیه» یک نقش کاملا متفاوت از کارهای گذشته‌اش را ارائه داده که بسیار موفق و جذاب بوده است. گفت‌وگوی ما را با این زوج شاد و موفق درباره عشق، ازدواج، کار و زندگی را بخوانید.

 

اخبار فرهنگی,اخبار هنرمندان,رضا سحر ولدبیگی

از همکاری‌های اخیرتان با مهران مدیری بگویید؟
نیما: البته ما پیش از اینها هم بارها با آقای مدیری همکاری داشته‌ایم. همکاری با ایشان همیشه لذت‌بخش بوده چراکه ایشان هم جنس این کار را بلد هستند و هم می‌دانند که مخاطب چه چیزی را دوست دارد.

سحر: این روزها خنداندن مردم به یک کار سخت تبدیل شده است؛ چراکه مردم غرق در مشکلات شخصی خود هستند و خنداندن آنها به مراتب سخت‌تر از قبل شده است ولی با این حال آقای مدیری به دلیل سال‌ها تجربه‌ای که در این عرصه دارند، کارشان را بلد هستند و یکی از خوشحالی‌های من این است که ایشان بالاخره به تلویزیون بازگشتند.

و البته کارهای آیتمی مثل «شوخی کردم» و «عطسه» را هم داشته‌اند که هر دونفرتان در آن کارها هم حضور داشتید.

نیما: ببینید یک‌جورهایی ساخت کارهای آیتمی با آدم‌هایی مثل آقای مدیری شکل گرفت و قطعا ایشان به بهترین شکل ممکن با این نوع کار آشنا هستند؛ ضمن اینکه کارهای آیتمی مخاطب را خیلی زود به نتیجه می‌رساند و اگر مخاطب از یک آیتم خوشش نیاید، مجبور نیست که یک سریال کامل را تماشا کند و تکلیفش با آن یک آیتم روشن است و سریع می‌رود سراغ آیتم بعدی.

سحر: کارهای آیتمی این فرصت را هم به ما بازیگران می‌دهد که بتوانیم خودمان را در نقش‌های مختلف و متنوع محک بزنیم و این جذابیت زیادی دارد؛ مثلا ما در همین کارهای «عطسه» و «شوخی کردم» در نقش‌های مختلف با گریم‌های متنوع بازی کردیم.

از بازی در کنار هم چه حسی دارید؟
نیما: اینکه برای من و سحر همکاری مشترک شکل بگیرد، صرفا به نظر سازندگان آن اثر بستگی دارد که بخواهند از ما به صورت مشترک استفاده کنند یا خیر؟ ولی ما هر موقع که کنار هم حضور داشته‌ایم، سعی کرده‌ایم که به بهترین شکل کار کنیم.

سحر: ولی هرگز حضور همدیگر را در کاری به سازنده آن کار پیشنهاد نداده‌ایم.

شما هر دو تجربه کارهای روتین را دارید. این کارها را چطور می‌بینید؟
سحر: در کارهای هر شبی به دلیل سرعت بالای کار هیچ جایی برای به کارگیری تکنیک باقی نمی‌ماند. پیش از این در آیتم‌های روزانه از دو دوربین استفاده می‌شد اما امروز به بهانه تداوم بخشیدن به حس بازیگر ولی در اصل برای سرعت بیشتر در کار از سه دوربین یا بیشتر هم استفاده می‌شود. وقتی سرعت همه‌چیز را توجیه می‌کند هیچ جایی برای عنصر تکنیک باقی نمی‌ماند.

یعنی سرعت دلیل خوبی برای تکراری بازی کردن است؟
نیما: هر بازیگری و به طور کلی هر هنرمندی متد و تکنیک‌های خاص خودش را دارد. این به مفهوم تکراری بودن روش‌ها نیست بلکه شناسنامه شخصیتی، روحی و فیزیکی یک بازیگر به او این امکان را می‌دهد موقعیتی را خلق کندکه صرفاً به او متعلق است و کس دیگری نمی‌تواند آن را انجام دهد. بازیگر می‌تواند شخصیت را در یک موقعیت به بهترین شکل ممکن ارائه دهد اما با این شرایط که امکان اتود زدن این تکنیک‌ها در کار وجود داشته باشد.

بعد از این همه سال که از ازدواج‌تان و همین‌طور از حضورتان در این عرصه می‌گذرد، چقدر در کار هم نظر می‌دهید؟
نیما: رابطه من و سحر بسیار نزدیک است و برای همین در جریان همه کارهای هم هستیم.

سحر: مشورت در زندگی ما یک اصل فراموش‌نشدنی است و چون همکار هستم معمولا در مورد کارمان به هم کمک دیدگاهی می‌دهیم؛ مثلا اگر فیلمنامه‌ای به من پیشنهاد شده باشد، حتماً کلیاتش را و اگر لازم باشد جزئیاتش را به نیما توضیح خواهم داد. نیما آدم بسیار بادقتی است و نظرات خوبی می‌دهد.

همدیگر را نقد هم می‌کنید؟
سحر: اگر موضوعی به نظرم برسد حتما آن را می‌گویم؛ نیما هم همین‌طور.

نیما: مهم این است که نقد به صورت درست و صحیح آن انجام شود.

نقدپذیر هم هستید؟ 
نیما: با هم کنار می‌آییم. قرار نیست که همدیگر را بکوبیم. ما خارج از هر مسئله‌ای بهترین دوست هم هستیم.

سحر: بله و همدیگر را قضاوت نمی‌کنیم. نقدمان منصفانه است چون شرایط کارمان را می‌دانیم و می‌فهمیم چه چیزهایی بر نوع کار ما اثر می‌گذارد. هرکدام هم سلیقه خودمان را داریم؛ پس اختلاف نظر وجود دارد.

با این حساب همیشه همدیگر را تایید نمی‌کنید؟
سحر: اینکه دیگر نقد نیست. گاهی پیش می‌آید که چیزی اصلاً با سلیقه من همخوانی ندارد و من هم مخالفت خودم را اعلام می‌کنم ولی تایید کورکورانه اصلا کار خوبی نیست.

نیما: نقد باید بامنطق باشد نه ایراد گرفتن.

همکار بودن باعث شده نگاه منصفانه‌ای به کار هم داشته باشید؟
سحر: خوبی ما این است که جنس کارمان یکی است برای همین خوب متوجه زیر و بم کار هم و مشکلات آن می‌شویم. گاهی نیاز دارید که کسی بدون قضاوت کردن فقط شما را بشنود و نیما این کار را خوب بلد است.

نیما: قرار است در این صحبت‌ها همدیگر را رشد بدهیم. ما زیاد با هم حرف می‌زنیم؛ درباره هم‌چیز صحبت می‌کنیم.

اینکه می‌گویند زندگی با آدم‌های هنرمند سخت است، در مورد شما دو نفر هم صدق می‌کند؟
نیما: این را باید از زوج‌هایی پرسید که فقط یک نفرشان فعالیت هنری حرفه‌ای دارد. ما همدیگر را خوب می‌فهمیم چون هر دو یک جنس کار داریم.

سحر: اما این به نظرم واقعیت است که هنرمندان آدم‌های نرمالی نیستند. (باخنده)
نیما: اگر می‌خواستید به این برسید که یک‌جورهایی غیرعادی هستیم، بله، همین‌طور است. اصلا به نظر می‌رسد بخش اصلی هنر از همین مسئله سرچشمه می‌گیرد.

 

اخبار فرهنگی,اخبار هنرمندان,رضا سحر ولدبیگی

بعد از ازدواج باهم همکار شدید؟
سحر: بیش از ۱۵سال از آشنایی ما می‌گذرد ولی ما چند سال نامزد بودیم و در آن مدت هم هر دو کار می‌کردیم و در کارهای مختلفی کنار هم بازی کردیم.

در این مدت همدیگر را خوب شناخته‌اید؟
سحر: شناخت به زمان نیاز دارد و گاهی سال‌ها طول می‌کشد؛ مثلا اوایل من از نوع کارهای نیما جامی‌خوردم، کلافه‌ام می‌کرد و مدام می‌پرسیدم: «نیما طوری شده، آیا من حرفی زده‌ام، از دست من ناراحت شدی، کسی چیزی گفته و…» و نیما می‌گفت: «نه، چیزی نیست.» اما من واقعا نمی‌توانستم باور کنم و آنقدر سوال می‌کردم که…
نیما: واقعا یک چیزی می‌شد.

سحر: بله…!
نیما: بعد یک لیوان با یک بشقاب می‌شکست. خیلی‌ها می‌پرسند چرا من یک دفعه اخم کرده‌ام و بعد دوباره خندیده‌ام و باز هم اخم کرده‌ام؟ راستش باید بگویم واقعا چیزی نیست. شاید چون به جایی‌که خیره شده‌ام نور بوده اخم کردم ولی واقعا اگر درون من را بشناسی می‌دانی که هیچ‌چیز ناراحت‌کننده‌ای وجود ندارد.

چطور از حاشیه‌های کارتان دور مانده‌اید؟
سحر: درست است که بخشی از آنچه در زندگی اتفاق می‌افتد دست خود ما نیست اما باید پذیرفت بخش اعظمی از این اتفاق‌ها را می‌توان مدیریت کرد. ما، یعنی من و نیما خودمان نخواستیم در گود حاشیه باشیم. ما آرامش و خلوت خودمان را دوست داریم چون زندگی‌مان را دوست داریم.

نیما: البته این بدان معنا نیست که ما خودمان را از دیگران دور کرده‌ایم چون اتفاقا اهل معاشرت هستیم و از آن لذت می‌بریم اما معتقدیم بهترین حاشیه امن برای هر کسی، خانواده است. ما به در کنار خانواده بودن اهمیت می‌دهیم.

در این خلوت، چه تفریحات مشترکی دارید؟
سحر: ما یک ویژگی خاص داریم و آن هم صحبت کردن در هر موقعیتی است که بزرگ‌ترین سرگرمی ماست. می‌توانیم در مورد موضوعات مختلف با هم صحبت کنیم اما در کنارش کارهای بسیاری هست که انجام می‌دهیم؛ مثلا سریال می‌بینیم، سفر می‌رویم، به گل‌ها و گیاه‌های‌مان می‌رسیم، گیم بازی می‌کنیم، آشپزی مشترک انجام می‌دهیم و… .

نیما: ما از هر بخش زندگی‌مان لذت می‌بریم و سعی می‌کنیم اوقات خوشی برای هم بسازیم.

کتاب هم می‌خوانید؟
سحر: نیما خیلی‌خیلی زیاد مطالعه می‌کند.

نیما: درواقع شب ما بدون مطالعه روز نمی‌شود.
سحر: هرکدام علایق خودمان را داریم؛ مثلاً نیما به‌شدت از داستان کوتاه خوشش می‌آید ولی من نه!

به پول چقدر اهمیت می‌دهید؟
نیما: مگر می‌شود به پول فکر نکرد یا به آن اهمیت نداد؟! البته برای پول درآوردن، حرص نمی‌زنیم ولی بخشی از زندگی هم کسب درآمد است.

سحر: زندگی هزینه‌هایی دارد و بخشی از رفاه همه ما هم نیاز به صرف هزینه است اما ما اصولا آدم‌های بلندپروازی نیستیم که خودخواهانه و برای چیزهای بی‌اهمیت پول خرج کنیم. به رفته‌رفته جلو رفتن هم معتقد هستیم. قرار نیست همه‌چیز را یک‌دفعه و یک‌شبه داشته باشیم. همه‌چیز به مرور جمع می‌شود.

به شناخت قبل از ازدواج هم معتقدید؟
نیما: سحر به نکته درستی در مورد شناخت آدم‌ها اشاره کرد. برای همین است که روی دوران نامزدی به عنوان فرصتی برای شناخت تاکید شده تا دو طرف تا آنجا که می‌شود همدیگر را محک بزنند و بشناسند. اینکه بدانید قرار است با چه آدمی زیر یک سقف بروید و او را بشناسید، مهم است.

یعنی این شناخت کافی است؟
نیما: کافی نیست اما لازم است. به هر حال شما چیزهایی از طرف دستگیرتان می‌شود که روی تصمیم‌گیری شما تاثیرگذار است.

سحر: بعضی‌ها از دوران نامزدی درست استفاده نمی‌کنند؛ در حالی‌که زمان خوبی برای فهمیدن حداقل‌هاست؛ درست مثل مرور یک کتاب قبل از مطالعه عمیق است. ازدواج فقط پیوند دو نفر با هم نیست، بلکه پیوند دو خانواده است. این شناخت‌ها باعث می‌شود که فردای ازدواج از چیزهای پیش‌پا افتاده شوکه نشوید.

بعد از این همه مدت، از اینکه همدیگر را برای زندگی انتخاب کرده‌اید، راضی هستید؟
نیما: گاهی از خودم می‌پرسم نیما اگر با سحر ازدواج نمی‌کردی فکر می‌کنی چه موقعیتی نسبت به حال حاضر داشتی؟ بهتر بودی یا بدتر؟ و راستش جواب را نمی‌دانم اما مطمئن هستم وقتی با سحر آشنا شدم، متوجه این نکته شدم که اگر با او ازدواج نکنم جبران‌ناپذیرترین اشتباه زندگی‌ام را مرتکب شده‌ام.

سحر: این را بارها در مصاحبه‌هایم گفته‌ام که به نظرم نیما بهترین انتخاب زندگی‌ام بوده است.

پاتوق دانشجوها کوثر سایت زنان کویر تابناك وب تابناك وب logo-samandehi