به گزارش “دانشجو آزاد” همواره از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون یکی از دغدغه های مهم حضرت آیت ا… خامنه ای(مدظله العالی) جلوگیری از نفوذ آمریکا در کشور بوده است و این موضوع از زمان شروع مذاکرات هسته ای در سال ۹۲ قوت بیشتری گرفته است و حتی ایشان در یکی از سخنرانی هایشان عنوان می کنند مقصود و نگرانی اصلیشان از نفوذ،نفوذ اقتصادی و یا امنیتی نیست و پر اهمیت ترین نوع نفوذ،نفوذ در فکر و فرهنگ است.ایشان ضمن تاکید بر این موضوع نفوذ امنیتی را هرچند بسیار مهم می دانند اما هیچ گاه اهمیت این نوع نفوذ را به اندازه نفوذ فرهنگی نمیدانند و این نوع نفوذ را به شبیخون فرهنگی یا جنگ نرم تعبیر می کنند.اما به راستی دلیل این دغدغه و نگرانی ایشان چیست؟و چه چیز باعث شده تا مقام معظم رهبری این قدر بر روی این موضوع تأکید داشته باشند؟
تاریخ اولین ورود و نفوذ دولت های بیگانه در کشور ما به سال ۱۸۰۰ میلادی باز می گردد،در آن زمان روابط رسمی بین ایران و انگلستان با انتخاب سفیر از سوی انگلستان شکل گرفت و این آغازی بود بر نفوذ و استعمار طولانی مدت انگلستان در ایران.
اما در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ پس از عملی شدن کودتای از پیش طراحی شده بریتانیا و آمریکا راه نفوذ هرچه بیشتر آمریکا به ایران باز می شود؛محمدرضا پهلوی که ادامه حکومتش را مدیون دولت آمریکا می بیند در جمله معروفش به کیم روزولت می گوید:”من تاج و تخت خود را مدیون خدا،ملتم و شما(آمریکا) می دانم.”
در واقع تحولات سیاسی ایران در ۲۸ مرداد آن سال در جهتی تداوم یافت که موجبات افزایش نفوذ فراگیر آمریکا را در عرصه های مختلف سیاسی،فرهنگی،اقتصادی، و نظامی جامعه فراهم نمود؛مسئله ای که برای جامعه و ملت بزرگ ایران قابل هضم نبود.
بیست و پنج سال بعد،انقلاب اسلامی با سه شعار اصلی “مرگ بر شاه” و “مرگ بر آمریکا” و “استقلال آزادی جمهوری اسلامی” به رهبری امام خمینی(ره) به پیروزی می رسد که این موضوع شکست بزرگی برای سیاست خارجی آمریکا قلمداد می شود.به دنبال وقوع انقلاب اسلامی آمریکا روابطش با ایران را قطع می کند و دانشجویان ایرانی پیرو خط امام سفارتخانه این کشور در تهران را تسخیر می کنند امام خمینی با دادن لقب “لانه جاسوسی” به این سفارتخانه از این حرکت دانشجویان حمایت می کنند و به این ترتیب رسما روابط دیپلماتیک بین ایران و آمریکا قطع می شود و رویارویی ملت ایران با آمریکا وارد مرحله جدیدی می شود.
در یک طرف میدان جمهوری اسلامی ایران است که فریاد آرمان خواهی و استقلال طلبی و اسلام خواهی در تمام وجوه را سر می دهد که نظام سلطه جهانی را به چالش می کشد و در طرف دیگر آمریکاست که نمی تواند بپذیرد ایران از جایگاه از پیش تعریف شده خود به عنوان یک رژیم وابسته به غرب و آمریکا خارج شود بنابراین آمریکا تمام تلاشش را می کند تا ایران را به جایگاه قبل از انقلاب بازگرداند.
اگر چه آمریکا در اوایل انقلاب از روش های سخت مانند ترور و تحمیل جنگ هشت ساله به جمهوری اسلامی و…تلاش می کرد تا ایران را به حالت قبل بازگرداند اما هیچ گاه از گزینه نفوذ دست نکشیده است و همواره امیدش را به نفوذ و رخنه در انقلاب و تفکر ملت و مسئولین حفظ کرده است و این موضوع حتی در همان اوایل انقلاب، در آن زمان که اسناد لو رفته آمریکایی ها در لانه جاسوسی به دست دانشجویان انقلابی فاش می شود کاملا روشن می شود،اسنادی که نشان می دهد آمریکا چه طرح ها و برنامه هایی برای نفوذ در چهره های سیاسی آن زمان و یا پیروز شدن جریان خاصی در انتخابات داشته است.
پس از عزل بنی صدر از ریاست جمهوری مهره آشکار سیاسی آمریکا که جریان لیبرال و خط استحاله را دنبال می کند از بین می رود اما همچنان راه برای نفوذ در فرهنگ باز می ماند که می توان نتیجه آن را در کتاب ها و نشریات آن زمان که در جهت ترویج لیبرالیسم و سکولاریسم تلاش می کردند دید.اما از سال ۶۸ با روی کار آمدن جریانی متأثر از تفکر لیبرالی مهره های سیاسی نیز به این جریان باز می گردند که در نتیجه آن بخشی از ظرفیت اقتصادی کشور نیز صرف تبلیغات و ترویج همین تفکر می شود.
مقام معظم رهبری که از اول انقلاب متذکر نفوذ دشمن در ساختار نظام بودند برای اولین بار با لحنی جدی و خاص در سال ۱۳۷۴ می فرمایند: ” ممکن است آن رخنهای که دشمن امروز مترصّد آن است، دیروز نبوده است، فردا هم نباشد” ایشان با مطرح کردن این سوال که آیا دشمن ممکن است دوباره به ما جنگی را تحمیل کند؟ پاسخ این سوال را منفی می دانند اما این امر را ممکن می دانند که سیاست مداران به تعبیر ایشان بی عقل و خام آن زمان آمریکا به ایران حمله هوایی کنند و مناطقی را بمباران کنند و بروند اما این موضوع را در مقایسه با تهاجم فرهنگی دشمن بسیار بی اهمیت می دانند.ایشان همچنین با تبیین نقشه دشمن، آنان را در صدد پیگیری سه محور می دانند ۱-ایجاد تردید و بی اعتمادی در دل مردم نسبت به آینده کشور۲-ایجاد شک و شبهه در اصول مسلم انقلاب ۳-به وجود آوردن یک سد میان ملت ایران و امت بزرگ اسلامی
در جریان کودتای ۱۸ تیر ۷۸ و فتنه ۸۸ آمریکا در جهت نفوذ هرچه بیشتر در جمهوری اسلامی درعرصه سیاسی تلاش می کند که این تلاش ها با هوشمندی مقام معظم رهبری با شکست مواجه می شود و به این ترتیب بار دیگر تلاش های دشمنی که از کوشش برای براندازی نظام نتیجه نگرفته بود در زمینه استحاله انقلاب نیز بی نتیجه می ماند.پس دشمن باید برای از بین بردن تفکر جمهوری اسلامی مترصد راه دیگری می شد که نقشه سوم آن ها به تعبیر مقام معظم رهبری در سال ۱۳۸۹ “استفاده ازعناصر ضعیفالنفسی است که میتوان در آنها نفوذ کرد و نظامی به وجود بیاید که ضعیف باشد و نتواند در مقابل آمریکا بایستد”
بنابراین می توان این گونه نتیجه گرفت که دشمن اکنون به استحاله مسئولین دل بسته است و این خط را تا جایی ادامه می دهد که هیچ اثری از اسلام واقعی در ایران وجود نداشته باشد و جمهوری اسلامی ایران تنها پوسته و صورتی از یک نظام اسلامی باشد؛مقام معظم رهبری همواره خاطرنشان کرده اند که هدف آمریکا از مذاکره نفوذ است و ما با مذاکره با هر کشوری به جز آمریکا موافقیم ؛ شاید بتوان سیاست های امروز آمریکا در قبال ایران را با سیاست های مشابهش در قبال شوروی سابق و چین مقایسه کرد؛سیاستی که ارکان لازم برای عملی کردن آن یک جریان لیبرالی و یک ضعف دینی در درون و مذاکره و جنگ روانی از بیرون است.
نویسنده :صدرالدین اسدی