به گزارش “دانشجو آزاد” به نقل از فارس:”نفوذ” کلید واژهای است که رهبر حکیم انقلاب نسبت به آن هشدار دادند. همان گونه که همگان اذعان دارند، عرصه رویارویی مستقیم نظامی، با توجه به اقتدار روزافزون انقلاب اسلامی حضرت روح الله، در نقشههای طاغوت جهانی آمریکا جایی ندارد.
دشمن طی سالهای گذشته روشهای مختلفی از جنگ اقتصادی، جنگ فرهنگی و جنگ دیپلماتیک را آزموده و با شکستهایی که از نظام ولایی انقلاب اسلامی خورده است، متوجه شده که باید در عقبه جبهه انقلاب یارگیری کند. یاران مخفی دشمن در عقبه های اقتصادی، سیاسی، نظامی، فرهنگی، رسانه ای و علمی جبهه انقلاب اسلامی، با اجرای پروژههای تضعیفی، جاسوسی و استحالهای، سعی در تضعیف برآیند مجموع این عقبهها، به عنوان عمق نفوذ و قدرت سخت و نرم جبهه مستضعفین دارند.
اقتصاد، فرهنگ و علم به عنوان سه ضلع قدرت نرم، یک ساختار هماهنگ را تشکیل میدهند که تضعیف یکی باعث تضعیف دیگری خواهد شد.
پس از فتنه سال ۸۸ و پیامهای مخفی سران فتنه به کشورهای اروپایی و آمریکا درخصوص لزوم افزایش تحریمهای مردم ایران، عملا نظام طاغوت جهانی به عرصه جنگ اقتصادی وارد شد و انتظار داشت که با وجود تحریمهای به خیال خام آنها فلج کننده، مردم ایران به فلاکت افتاده و علیه نظام برآمده و برخلاف رای خود اقدام کنند که این خواب آنها با مقاومت ستودنی مردم عزتمند ایران و رهبری حکیمانه مقام معظم رهبری تعبیر نشد.
بعد از آن نفوذ سیاسی، رسانهای و فرهنگی به صورت جدی در دستور کار سرویسهای اطلاعاتی بیگانه قرار گرفت. خوشبختانه فرزندان انقلاب در عرصه رسانه و امنیت، نگهبانان امین و مقتدری بودهاند.
در عرصه علمی از سال ۸۴ تا ۹۲ رشد محیر العقولی در عرصه تولیدات علمی، دستیابی به مرزهای تکنولوژیهای استراتژیک مانند نانو، فضایی و هستهای، ثبت اختراعات، گسترش شرکتهای دانش بنیان، توسعه فیزیکی و کیفی امکانات دانشگاهی را شاهد بودیم.
به اعتراف مجامع وابسته به غرب، ایران دارای یکی از بالاترین نرخهای رشد تولیدات علمی در جهان است. کاهش این شتاب روزافزون در دستور کار سرویسها و نهادهای بین المللی قرار گرفت و هر رشته از علوم را به بهانهای مورد حمله قرار دادند. تکنولوژی صلح آمیز هستهای را به بهانه سلاح و تکنولوژی فضایی را به بهانه موشکهای دفاعی جمهوری اسلامی هدف قرار دادند. تمام دانشگاهیان به خوبی میدانند که هر کدام از این مرزهای تکنولوژی حاوی بهره گیری از چند ده رشته از علوم مهندسی، پایه و انسانی است و پیشرفت هر کدام از عرصههای نانو، فضایی و هسته ای به مانند پیشرفت چند ده رشته مختلف خواهد بود.
دشمنان طی محاسبات خود دریافتهاند که عقبه پیشرفت علمی ایران متکی به نیروی علمی و جهادی دانشگاهی است، که نه با تحریم و نه با جنگ، از بین نخواهند رفت. سیاست ترور نیز با توجه به انبوه متخصصان دانشگاهی پاسخگو نخواهد بود و چه بسا با ایجاد انگیزه مضاعف، موجب گسترش روحیه جهادی خواهد شد که در عرصه هستهای اثبات شد.
برنامهای که طراحی شد، ترور شخصیت و سپس حذف نیروهای انقلابی و جهادی از دانشگاهها و نهایتا نفوذ عناصر وابسته به غرب بود.
طی این برنامه باید نیروهای جهادی و ارزشی و متخصص شناسایی و سپس با ایجاد موج عمومی رسانهای عیله ایشان، با تهمتهای دروغین مانند رانتخواری، بی سوادی و غیرقانونی بودن جذب، آنها را ترور شخصیت کنند. بعد از این مرحله قرار بر حذف از عرصه فیزیکی دانشگاهها است. چندی پیش رهبر معظم انقلاب درخصوص کنار زدن نیروهای مومن و ارزشی دانشگاه ها به اسم اعتدال هشدار دادند.
در بسیاری از دانشگاهها این پروژه به صورت خزنده در حال اجراست. دانشگاه علم و صنعت به واسطه حضور برخی عناصر وابسته به احزاب فتنه گر نمونه این دانشگاههاست.
پروژه موسوم به “بورسیههای غیرقانونی” را شاید بتوان اصلی ترین نقشه عناصر وابسته به فتنه گران در خالی کردن دانشگاهها از نیروهای انقلابی دانست. پروژهای که از شهریور ۹۲ با دستور توفیقی کلید خورد و حدود یک سال و نیم با چراغ خاموش پیش رفت و با مصاحبه خرداد ۹۳ صدیقی وارد فاز رسانهای شد.
سخن درخصوص دروغ بودن تمام تهمتهایی که به حدود ۴۰۰۰ نخبه جوان زده شد، بسیار گفته شده است. اما از منظر وجود شائبههای امنیتی و تعمدی بودن این پروژه در راستای نفود عناصر متمایل به غرب و مخصوصا آمریکا به عرصه دانشگاهی، تا کنون بحث چندانی صورت نگرفته است.
ورود حدود ۴۰۰۰ هیات علمی جدید و تازه نفس که معتقد به ارزشهای انقلاب و جهاد علمی هستند، جایی را برای اضافه کردن افراد مد نظر سرویسهای بیگانه به بدنه دانشگاهی باقی نمیگذارد. لذا باید از ورود این تعداد جوان ارزشی و نخبه به دانشگاهها جلوگیری شود. سپس فاز نفوذ اجرا شود که اکنون شاهد شکل گیری این گام در مقام عمل هستیم.
تسهیل اعطای بورس به متقاضیان ایرانی در کشورهای امریکا، کانادا و استرالیا و کشورهای اروپایی، اعلام آمادگی وزیر خارجه آلمان برای اعطای بورس را باید در پازل این نقشه یعنی تربیت نیروهای متمایل به غرب یا حداقل خنثی و نفوذ آنان در بدنه هیات علمی ارزیابی کرد.
نمونه این کار در ابتدای دهه ۷۰ و در دولت سازندگی، با اعطای بورس به عناصری که بعدها در دولت اصلاحات فتنه ۷۸ را کلید زدند و در فتنه ۸۸ تئوری پرداز بودند، انجام شده است.
باید ضمن تشکر از عناصر زحمت کش و مومن دستگاههای امنیتی به خاطر هوشیاری در عرصه نفوذ رسانهای، از آنان درخواست کرد که درخصوص نفوذ علمی در عرصه هیات علمی دانشگاهها و ماجرای بورسیهها نیز با همان جدیت، ابعاد احتمالی این پرونده را بررسی کنند. پروژه ای که رسانه های ضدانقلاب و همفکران داخلی آنان نقش به سزایی در اجرای بعد روانی آن ایفا کردند.
انتهای پیام/س