به گزارش “دانشجو آزاد” درباره پروتکلھاى دانشوران ارشد یھود توضیحات زیر لازم است:

واژه *پروتکل* معانی مختلفی دارد از جمله ؟ پیش نویس قرارداد . معاھده و یا سند رسمى که بین دو یا چند دولت امضاء مى شود اما در اینجا به مفھوم تصمیمات و فرمول هایی است که از سوی جمعی از متفکران .استراتژیست ها و خاخام های یهودی به منظور تسخیر عالم طراحی شده است.
به نوشته محقق برجسته و مبارز فلسطینی عویج نویھض *پروتکلها برنامه ای است که سرمایه داران و اقتصاد دانان (و متفکران و علمای )یهود برای ویران کردن بنای مسیحیت .قلمرو پاپ و اسلام آن را تنظیم کرده اند .یهودیان صهیونیست معتقدند بعد از این ویرانی بر جهان استیلا خواهند یافت و سلطنتی یهودی – داوودی برقرار خواهند کرد که با تدابیر و امکانات خود به یهودیان امکان خواهد بر تمام جهان مستبدانه حکومت کنند (گرچه افلیت هستند ) و هیچ دینی (مسیحیت و اسلام ) در کنار آیین یهودی – داوودی باقی نخواهند ماند .

متن پروتکلها به منظور قرائت در چند جلسه کنفرانس برای بحث و تصمیم گیری و تایید نهایی آماده شده بود که پلیس مخفی تزار روس به کنفرانس مزبور که به ریاست تئودرهرتزل در شهر بال سوئیس برگزار شده بود (سال ۱۸۹۷ میلادی ) هجوم آورد و اوراق آنها را به تاراج برد.

پروتکلها در سال ۱۹۰۵ میلادی توسط نویسنده ای روسی به نام سرگئی نیلوس (ازروحانیون و علمای مسیحی) {از زبان عبری و یا فرانسوی { به زبان روسی ترجمه شد و در سال ۱۹۰۶ وارد کتابخانه بریتیش میوزیوم لندن شد .

ویکتورمارسدن.روزنامه نگار بریتانیایی که همزمان با انقلاب بلشویکی برای روزنامه انگلیسی مورنینگ پست در روسیه کار می کرد این پروتکلها را در سال ۱۹۱۷ به زبان انگلیسی ترجمه کرد .

هنری فورد (بنیان گذار شرکت اتومبیل سازی فورد امریکا ) پروتلها ها را در سال ۱۹۲۰ به صورت سلسله مقالاتی در روزنامه ای که به خود او تعلق داشت به چاپ رساند. هدف او این بود که ملت امریکا را از خطر شکل گیری امپراطوری یهود در این کشور آگاه سازد .فورد پروتلهای دانشوران صهیون را برنامه اصلی یهود برای تسلط بر جهان می دانست و هشدار داد که یهود به حکومت امریکا اکتفا نکرده و درصدد برپایی حکومت جهانی است .
هنری فورد در گفتگوی که در روز هفدهم فوریه ۱۹۲۱ در نیویورک ورلد به چاپ رسید دعوی خود را علیه *پروتکلهای صهیون*چنین بیان کرد ؟تنها نکته ای که علاقه

مندم درباره پروتکلها بگویم این است که آنها با آنچه در حال وقوع است تطبیق می کنند . از طرح پروتکلها ۱۶ سال می گذرد و آنها تا کنون با شرایط جهانی منطبق بوده اند .

فورد هنگامی این نکته را بیان داشت که رهبران یهود و مطبوعات یهودی در امریکا علیه او جنجال به پا کرده و فریاد اعتراض سر داده بودند .هنری فورد پس از تحمل

فشار و مشقت که تنها یهودیت سازمان یافته از عهده طراحی و اعمال آن بر می آید .بلاخره ناچار شد در ۳۰ ژوئن سال ۱۹۲۷ در نامه ای خطاب به لوییس مارشال رهبر

وقت {انجمن یهودیان امریکا }رسما از یهود عذر خواهی کند .البته فورد در عذر خواهی خود و نه پس از آن هیچگاه صدق پروتکلها و تحلیل های منتشره پیرامون آنها را

تکذیب نکرد .

مفاد بعضى از مواد پروتکلھا ظاھراً متناقض به نظر مى رسند مثلا جایى توصیه به ترویج تئورى *آزادی خواهی *می شود و در جاى دیگر گفته مى شود که با قدرتبا
هرگونه *آزادی مخالفت خواهیم کرد در این مورد باید توجه داشت که این دستورالعمل ها به دو دسته تقسیم می شوند .یک دسته مربوط به طرحها و برنامه هایی است که

یهود قبل از برپایی حکومت جهانی خود را برای نابودی کشورها و دولتها به اجرا در می آورد و دسته دیگر مربوط به برنامه هایی است که بعد از استقرار حکومت

جهانی یهود قرار به اجرا درآیند بنابراین آنجا که سخن از *ترویج آزادی خواهی *و یا آزادی مطبوعات است مربوط به برنامه ای است که از رهگذر آن

کشورها.دولتها.وملتها را دچار تفرقه .بی ثباتی و از هم پاشیدگی می کند اما آنجا که سخن از مبارزه با *آزادی* است مربوط به زمانی است که حکومت جهانی یهود برپا

شده و برای استقرار و صلابت خود هرگونه صدای مخالفی را خفه می کند

نمی توان نتیجه گرفت که آحاد یهودیان دنیا با آنچه در پروتکلها ذکر شده است موافقت و همسویی دارند .چه بسا یهودیانی که خود تحت ستم واستثمار سرمایه داران و
بزرگ یهودی و خاخامهای همسو با این سرمایه داران باشند و یا از سر ناآگاهی یا فریب آلت فعل آنان شده باشند

برای کسب اطلاعات بیشتر پیرامون *پروتکلهای یهود*خوانندگان علاقمند را به دو کتاب ارزشمند زیر ارجاع می دهیم
پژوهه صهیونیت (مجموعه مقالات)به کوشش محمد احمدی ناشر موسسه فرهنگی ضیاء اندیشه
پروتکلهای دانشوران صهیون .نوشته عجاج نویھض ترجمه حمید رضا شیخی ناشر آستان قدس رضوی

پروتکل شماره یک

*شمار انسانھایى که داراى غرایز بد و شیطانى ھستند برشمار کسانى که داراى غرایز خوب ھستند پیشی می گیرد لذا برای آنکه بتوان بر انسان ها حکومت کرد باید به اعمال

زور و خشونت و ترور توسل جست .

*آزادی سیاسی تنها دیک نظریه است نه یک واقعیت .لذا آدمی باید بداند که چگونه از واژه آزادی سیاسی برای فریب توده ها استفاده کند و سپس آن را برای درهم شکستن

قدرت حزب حاکم به کار گیرد

*هنگامی که ما به قدرت رسیدیم یعنی قدرت را از چنگ فرمانروایانی که با استفاده از واژه آزادی بر مردم حکومت می کنند خارج ساختیم.طلا جای قدرت را خواهد گرفت

خواه دولتها در اثر ضعف داخلی متلاشی شوند خواه در اثر چیرگی دشمنان خارجی از بین بروند .سرانجام زیر نفوذ ما قرار خواهند گرفت زیرا سرمایه که به مثابه ریسمان

محکمی است در دست ماست دولتهایی که به این ریسمان محکم چنگ نمی زنند سقوطشان حتمی خواهد بود

*کنار آمدن با توده مردم فقط با دست گذاشتن روی عواطف و اعتقادات آنها مقدر و ممکن است .اگر بخواهیم با این دسته از مردم که فهم سیاسی ندارند از طریق استدلال و

بحث کنار بیائیم جز آنکه تخم هرج و مرج را بپاشیم کار دیگری نمی توانیم بکنیم

*میان سیاست و اخلاق هیچگونه وجه اشتراکی نیست.

حق یعنی زور (قسمت اصلی پروتکل اول)

*به اعتقاد ما حق یعنی اعمال زور .واژه حق واژه ای ذهنی است که به هیچ وجه جنبه عینیت به خود نمی گیرد در نظام سیاسی ما حق این چنین تعبیر می شود .هرآنچه را که

می خواهم به من بده زیرا من از تو قوی ترم نیازی نیست که ثابت کنم حق از آن کیست.

*در شرایط کنونی که تمام قدرت های جهان دارای پایه های لرزانی هستند قدرت سیاسی ما دارای پایه های استوار است زیرا وجود آن محسوس نیست زمانی قدرت ما تجلی

خواهد کرد که هیچگونه خطری آن را تهدید نکند .

*برای آنکه سیاستمان عملکرد رضایت بخشی داشته باشد نخست باید توده مردم را بشناسیم و به سستی اندیشه .عدم درک و عدم توجه آنها به رفاه خویش پی ببریم

*اگر افرادی را که از دانش سیاسی بهره ندارند بر سر کار آوریم دیری نمی پاید که در اثر اختلاف میان احزاب قدرت را از دست داده و سقوط می کنند

*ما ستمگریم

تنها به یاری یک فرمانروای مستبد و سخت گیر می توانیم طرحهایی را که در پیش داریم به مرحله اجرا در آوریم و میان دستگاه های مختلف دولت که به مثابه یک ماشین

عمل می کنند نوعی هماهنگی برقرار کنیم لذا مناسب ترین نوع حکومت حکومتی است که در آن قدرت به یک نفر تفویض بشود

*به کمک زنان یهودی مردان غیر یهودی را به فساد می کشیم و آنها را از عفت و پاکدامنی منحرف می سازیم

*دولت ما از طریق اعدام های قانونی مخالفین را حذف می کند

*ما به آزادی خاتمه می دهیم

ما نخستین قومی بودیم که ندای آزادی و برابری سر دادیم و سپس توسط مردان غیر یهود و احمقانه و طوطی وار تکرار شدند و نا آگاهانه خود را گرفتار ساختند و آزادی را که سد محکمی در برابر فشار های توده ناآگاه بود از بین بردند

*اگر در رابطه هایمان دست روی حساس ترین عصب ذهن آدمیان بگذاریم خیلی زود به پیروزی خواهیم رسید و این عصاب حساس عبارتند از زر اندوزی .مال پرستی .و تنوع طلبی در رفع نیاز های مادی .هر یک از این خواسته ها به تنهایی می تواند آدمی را تسلیم ما سازد

*مجرد و ذهنی بودن مساله آزادی به ما کمک می کند که به توده های مردم در سرتاسر دنیا بفهمانیم که دولتهایشان ناظر خرج ثروت های مردم هستند و می توان دولتها

را مانند دستکش های کهنه زود به زود عوض کرد

پروتکل شماره ۲

*تا آنجا که مقدورمان باشد باید از بروز جنگی که بسود ناحیه ای خاص منجر شود جلوگیری کنیم آنگاه جنگ را به صحنه اقتصاد می کشیم تا طرفین متخاصم تسلط همه جانبه ما را دریافته و تسلیم عوامل بین المللی ما شوند

*اطاعت بی چون چرا از مهمترین شرایطی است که ما برای انتخاب مدیران در نظر می گیریم و هیچ ضرورتی ندارد در زمینه مدیریت تحصیلات و اطلاعاتی داشته باشند

*تعلیم و تربیت ویرانگر

برای آنکه در مسائل سیاسی دچار لغزش و اشتباه نشویم باید به طرز تفکر .تمایلات و خصوصیات ملل مختلف توجه دقیق داشته باشیم

*ممالک جهان از مطبوعات بعنوان وسیله هایی برای هدایت فکر مردم در جهت دلخواهشان استفاده می کنند برای آنکه بتوانیم از مطبوعات در جهت خواسته های خود استفاده کنیم باید در بین مردم نارضائی ها ایجاد کنیم و سپس از طریق مطبوعات نارضائی ها را منعکس سازیم

پروتکل شماره ۳

*موازین قانونى کشورھاى جھان بزودى درھم خواھند شکست زیرا ما از ھمان آغاز تأسیس آنھا را با نوعى عدم تعادل ایجاد کرده ایم و به سبب همین عدم تعادل شروع

به نوسان مى کنند و سرانجام محورى را که به دورش مى چرخند فرسوده مى سازند

*براى آنکه قدرت طلبان جھان پس از دست یابى به قدرت نتوانند از آن به نحو مطلوبى استفاده کنند ما از پیش تدابیر ویژه اى اندیشیده ایم نخست آنکه تمایلات قدرت طلبان را از آزادی خواهی . معطوف و متوجه استقلال طلبی می کنیم دوم آنکه احزاب گوناگون به وجود می آوریم و آنها را رو دررویی هم قرار میدهیم سوم آنکه از به وجود آمدن قدرت های بزرگ جلوگیری می کنیم و ضعی پیش می آوریم که قدرت هدف همه شود و دولتها را درگیر می کنیم و جهان را بینظمی فرا گیرد

*فقر اسلحه ماست

ما در قانون اساسی خود حق رفاه مادی تودها را به صورتی خیالی اما نه به گونه ای واقعی گنجانیده ایم و هرگز هم به این حق جامه عمل نمی پوشانیم اگر قرار باشد هر خواسته ای انجام شود و نیز اگر بداند که قانون اساسى منافعش را تضمین نمى کند فردا برای انتخاب نمایندگان پای صندوق رای نمی رود و به نمایندگان ما رای نمی دهد

*ما از کمونیسم پشتیبانی می کنیم

نابودى اریستوکراسى بنابه راھنمائى ما و بوسیله عوامل مان صورت گرفت ولى با نابودى اریستوکراسى داستان پایان نیافت و این بار پول پرستان به شیوه دیگر دام خود را بر سر راه مردم پھن کردند و ھمانطور که امروز مى بینیم پول پرستان یوغ استثمار خود را برگردن کارگران نھاده اند و آنھا را شدیدا به اسارت گرفته اند

*ما بر روى صحنه نقش حامى کارگر را بازى مى کنیم و بدینسان زیر شعار ھمکارى کارگران را به صف نیروھاى جنگجوى خویش یعنى سوسیالیزم .آنارشیسم و کمونیسم می کشانیم

*یهودیان سالم خواهند ماند

وجود بحران اقتصادى نفرت غیریھودیان را افزایش مى دھد و صنعت را دچار رکود مى سازد در این ھنگام ما مى توانیم به مدد عملیات مخفیانه و نیز بیارى طلا که

قبلا آنرا به دست آورده ایم آتش بحران اقتصادى را شعله ورتر سازیم و کارگران را در سراسر اروپا به خیابانھا بریزم

پروتکل شماره ۴

*چه کسى مى تواند با یک قدرت نامحسوس درافتد و آنرا واژگون سازد؟ این ما ھستیم که چنین قدرت نامحسوسى داریم اگر چه فراماسونرھاى غیریھودى کورکورانه در خدمت ما ھستند و براى مقاصد ما کار مى کنند اما برنامه ھاى ما ھمچنان براى آنھا و دیگران ناشناخته و اسرارآمیز باقى خواھد ماند

*ما اعتقاد به خدا را متزلزل می کنیم

اگر آزادى بر خداپرستى مبتنى باشد با انسان دوستی و برابری پیوندی داشته و در اقتصاد ھم جائى براى خود پیدا کند بر ما لازم است که ھم احترام به آزادى و ھم اعتقاد به خدا را در میان مردم غیریھودى از بین ببریم(خدا پرستی مانع چپاول ما میشود) و نیازھاى مادى را جایگزین اینگونه اعتقادات سازیم

*براى آنکه بتوانیم قدرت اندیشیدن را از مردم غیر صھیونیست سلب کنیم باید فکر آنھا را متوجه صنعت و تجارت کنیم

پروتکل شماره ۵

*تمام فعالیتھاى سیاسى مردم را باید زیر نظر گرفت و تمام آزادى ھائى که رژیم ھاى غیریھودى به مردم اعطاء کرده اند به تدریج سلب کرد و زمینه اى فراھم آورد که مردم بتوانند گسیختگى ھا و ناھنجاریھاى رژیم ھاى غیریھود را دریافته و به شاھنشاھى قوم ما ایمان آورند

*جھت دادن به فکر و اندیشه مردم غیریھودى به کمک سخن پردازى و تئورى ھاى وسوسه انگیز کار متخصصان و مدیران ما است

*انحصار سرمایه

تمام چرخھاى ماشین ھر دولتى به کمک موتورى حرکت مى کند که این موتور در دست ما مى باشد و آن طلا است براى آنکه گردش عمل سرمایه محدود نشود باید آن را در راه ایجاد تجارت و صنعت انحصاری بکار برد

*براى آنکه بتوانیم افکار عمومى را مشوب سازیم و مردم را در حالت گیجى و سرگردانى نگه داریم باید مطالب ضد و نقیض در بین مردم پخش کنیم

دومین رمز موفقیت ما در امر کشور داری این است که

الف- شکست دولتھایى که بر سر کار ھستند را طورى جلوه دھیم که مردم از فھم علل شکست عاجز شوند

ب-میان احزاب نفاق شدیدى ایجاد کنیم

ج-ھرگونه ابتکار فردى و خلاقیتى را که به سود ما نباشد نابود کنیم زیرا ھیچ خطرى بالاتر از ابتکار و خلاقیت فردى نیست

د-آزادى عمل گروھھاى مختلف را رودرروى ھم قرار دھیم تا برخورد پیش آید

پروتکل شماره ۶

*مى خواھیم به انحصار ثروتھاى عظیم منابع و کالاھایى که جوامع غیریھودى درآینده به مقیاس وسیعى به آنھا متکى خواھند شد دست بزنیم تا اینکه این جوامع را پس از شکست سیاسى با شکست اقتصادى نیز مواجه سازیم

*اریستوکراسىِ غیرصھیونیستى * از این پس قدرت سیاسى ندارد و باید آن را مرده تلقى کرد ولى به سبب داشتن زمین و خودکفایى مواد غذایى مى توانند به عنوان خطرى بزرگ ما را تھدید کند لذا بر قیمتی باید آن را از داشتن زمین محروم کرد

*ما غیر صهیونیستها را استثمار می کنیم

براى آنکه بتوانیم صنعت غیریھودیان را به کلى نابود کنیم باید تجمل پرستی را رایج کنیم

پروتکل شماره ۷

*برای آنکه بتوانیم هدفهایمان را عملی سازیم مى باید میزان تولید جنگ افزارھا و نیز شماره نظامیان و پلیس را افزایش دهیم

*ھم در سراسر اروپا و ھم در سایر کشورھا از طریق نوعى بى نظمى شورش و دشمنی ایجاد می کنیم

جنگ جهانی

اگر کشورى بخواھد با ما مخالفت کند ما باید آنقدر قوى باشیم که حتى ھمسایگان کشور مخالف را نیز تھدید به جنگ کنیم

*عامل اصلى موفقیت ما در امور سیاسى پنھانکارى است

*ما باید دولتھاى غیریھودى را مجبور کنیم که در جھت خواسته ھاى ما قدم بردارند

پروتکل شماره ۸

*ما باید تمام جنگ ابزارھایى که مخالفانمان ممکن است علیه مان بکار گیرند در اختیار داشته باشیم باید پیچیده ترین واژه ھاى حقوقى را از میان کتب قانونگذارى بیرون بکشیم تا به ھنگام داورى و قضا از آنھا استفاده کنیم

*کادر رھبرى جامعه ما باید خود رابا تمام مظاھر تمدن که به موقع بکار آیند مجهز کند

*دولت ما تمام اقتصاددانان جھان را به خدمت خود درمى آورد تا زمانى که نتوانیم مشاغل دولتى را به برادران یھودى مان بسپاریم ناگزیریم افرادى را از میان غیریھودى براى تصدى مشاغل دولتى انتخاب کنیم

پروتکل شماره ۹

*توجه به خصوصیات و خلق و خوى مردمى که شما در ممالکشان زندگى و فعالیت مى کنید اھمیت بسیار به سزایى در اجراء و پیاده کردن برنامه هایمان دارد

*کلماتى چون آزادى برابرى و برادرى در واقع اسمھاى مستعارى ھستند که فراماسونرھاى ما آنھا را بکار مى برند

*دولت قدرتمند یهود

ھیچگونه محدودیتى براى حوزه فعالیتھاى ما وجود ندارد دولت توانمند ما که در شرایطى فوق العاده قانونى به بقا خویش ادامه مى دھد

*بنابه تحریک ما ترور و وحشت ھمه جا را فرا مى گیرد . افراد با آرمانھا و عقاید مختلف به خدمت ما درخواھند آمد و بنا به اغواى ما مى کوشند تا ھر نوع نظم و آرامشى را برھم زنند و ھمه جا را به آشوب بکشانند

-ما ازقبل به اتحاد میان رھبران و توده ھاى ناآگاهِ مردمِ جوامعِ غیریھودى پى برده ایم و اقدامات لازم در این زمینه معمول داشته ایم. براى آنکه از رھبرى توده ناآگاه مردم غیریھودى به کلى غافل نشویم ھر چند گاه یکبار در مراسم آنھا شرکت مى کنیم .

*جوانان مسیحی را به فساد می کشانیم

ما جوانان مسیحى را در دریایى از افکارشاعرانه غرق مى کنیم و آنھا را براساس تئورى ھا و اصولى که آنھا را غلط مى پنداریم تربیت می کنیم تا بتوانیم آنها را به فساد بکشانیم

بدون آنکه قوانین را از اساس عوض کنیم. آنھا را به تعبیر و تفسیرھاى متناقض تبدیل مى کنیم

پروتکل شماره ۱۰

*ھدف ما دستیابى به یک قدرت جھانى است

توجه جھانیان را به این نکته جلب مى کنم که وظیفه قوم ما پیاده کردن برنامه ھایى است که قبلا آنھا را طراحى کرده ایم لذا براى ما ضرورى است که پیش از ھر چیز به پرورش خویش بپردازیم و طورى بارآییم که روحیه بى پروایى گستاخى و زورگویى با شخصیت مان عجین شود تا بتوانیم موانع را از سرراھمان برداریم

* ھمه مردم را بدون در نظر گرفتن اختلافات طبقاتى یا سایر تفاوتھایشان وادار به رأى دادن مى کنیم . توده مردم ناآگاه بنا به راھنمایى ما سران خود را انتخاب مى کنند و در جھت دلخواھمان حرکت مى نماید و تسلیم رژیم ما خواھند شد

* چھارچوب سیستم حکومتى که ما در آینده آن را عرضه خواھیم کرد باید به وسیله یک نفر طرح ریزى شده باشد

*سم آزادی

از زمانى که سیاست آزادى طلبى به امر مملکت دارى راه یافت سیستم حکومت مطلقه جاى خود را به حکومت مشروطه داد و بدینسان مردم غیریھودى با دست خود حکومت ھاى مطلقه را که از ثباتى نسبى برخوردار بودند متزلزل ساختند . پس از آنکه حکومتھاى مشروطه یکى پس از دیگرى بر اثر حمله و انتقادھاى شدید واژگون شدند مردم به فکر حکومت جمھورى افتادند آنگاه به وساطت قوم ما رؤساى جمھورى ازمیان توده مردم انتخاب شدند یعنى غیریھودیان بى آنکه خود بدانند دست نشاندگان ما را به رھبرى خود پذیرفتند

*از آنجا که قوانین را ما از قبل تدوین کرده ایم حق تغییر و تعویض قانون را از رییس جمھور سلب مى کنیم

*نابودی دولت ها هدف ماست

پیش از آنکه قانون اساسى دول غیریھودى نابود گردد ممکن است مردم به حقانیت حکومت مطلقه ما پى ببرند در چنین دوره اى مردم در حالت بیم و انتظار به سر مى برند از بى نظمى و نارسایى ھاى دول خود که ما موجد آنھا ھستیم به شدت خسته مى شوند و از رھبران خود چنین مى خواھند؟

ما تنھا یک پادشاه مى خواھیم که ھمه مردم روى زمین را متحد سازد و نابسامانیھا را از مرزها .ملیتها و مذاهب ریشه کن کند پادشاهی می خواهیم که بتواند صلح و آرامشى که رھبران فعلى نمى توانند به ما بدھند برای ما فراهم سازد {براى آنکه آرزوى استقرار حکومت مطلقه قوم خود را در دل ھمه مردم جھان ایجاد کنیم لازم است که رابطه مردم را با دولتھایشان تیره کنیم}

*پروتکل شماره ۱۱

*ما گرگیم

غیریھودیان گله گوسفندانند و ما گرگھاى این گله ھستیم و شما مى دانید که وقتى گرگ به گله مى زند چه اتفاقى مى افتد؟

علت اینکه غیریھودیان چشم روى ھم مى گذارند و چیزى نمى گویند آن است که ما به آنان قول مى دھیم به محض آنکه دشمنان را رام و تمام احزاب را سرکوب کردیم تمام آزادى ھایى که از آنھا گرفته شده است به آنھا باز مى گردانیم ضرورتى ندارد که بگوییم چه مدت طول مى کشد که آنھا را براى بازگرداندن آزادى ھایشان در حال انتظار نگه مى داریم

*به چه دلیلى ما این خط مشى را در پیش گرفته ایم؟

دلیلش آن است که ما کارھایمان را به وسیله سازمانھاى فراماسونرى که ناشناخته ھستند انجام مى دھیم و کوشش مى کنیم ھدفھایمان گمان و سوءظن برنیانگیزد و این گله غیریھودى به فراماسونرى ما به پیوندد و به چشم رفقاى خود خاک بپاشد.

*پروتکل شماره ۱۲

تعریفى که ما از آزادى بدست مى دھیم به شرح زیر است.

آزادى یعنى حق انجام دادن ھر عملى که قانون آن را مجاز بداند

*نحوه عملکرد مطبوعات در قلمرو حکومت ما به شرح زیر خواھد بود؟

الف- مطبوعات نقش موثری در برانگیختن احساسات مردم دارند لذا ما میتوانیم از این سلاح استفاده کنیم

ب- چون مردم نمی دانند مطبوعات در خدمت چه کسانی هستند ما آنها را به خدمت می گیریم

ج- تنها در صورت دریافت مالیات اجازه تاسیس مطبوعات را به مردم می دهیم {زمانی که به قدرت برسیم )

د- ھرگاه بخواھیم، مطبوعات را به بھانه متشتت کردن افکار عمومى تعطیل مى کنیم

*مخالفان ما در سه رده جاى دارند.

در رده اول ارگانھاى رسمى ھستند که ھمیشه علیه منافع ما قدعلم مى کنند اما تاثیر آنھا چندان قابل ملاحضه نیست

در رده دوم ارگانھاى نیمه رسمى قرار دارند که حملات آنھا ملایم و کم اھمیت است

در رده سوم کسانى قرار دارندکه به ظاھر مخالف مان ھستند اما در واقع ما خود آنھا را تعیین کرده ایم

فقط مطالب دروغ چاپ مى شود

روشى که ما براى تنظیم و ارائه مطالب در پیش گرفته ایم به دلیل آنکه براى مردم نامحسوس مى باشد اعتماد کامل آنان را نسبت به حکومت ما جلب مى کند مى توانیم گاه به گاه احساسات مردم را نسبت به مسایل سیاسى برانگیخته و یا فرو نشانیم

اگر مواردى از جنایت به وقوع پیوست فقط باید قربانیان و شاھدان آن از موضوع با خبر باشند نه کس دیگر

پروتکل شماره ۱۳

*نیاز به قوت و غذاى روزانه غیریھودیان را مجبور مى کند که آرام و ساکت بنشینند و در صف خدمتگزاران متواضع ما درآیند از میان همین افراد عواملى را انتخاب مى کنیم و به مطبوعات مى فرستیم

اصولا غیریھودیھا افراد کوته فکرى ھستند که از فھم پیش پاافتاده ترین مسایل سیاسى عاجزند . وانگھى مسایل سیاسى.مسایلی ھستندکه درک و فھم آنھا جز براى آنھایى که خود طراح و خالق اینگونه مسایلند براى دیگران دشوار مى باشد

براى منحرف کردن فکر و ذھن آنھایى که ممکن است در بحثھاى سیاسى برایمان مشکلاتى ایجاد کنند مسایل صنعت را پیش می کشیم

*پیشرفت

نقشى را که آزادى خواھان خیال پردازان و افراد رویایى و باید ایفا کنند سرانجام تا آن زمانى که حکومت ما مورد قبول ھمگان واقع گردد به اجرا درخواھد آمد بدین معنى تا زمان شروع حکومتمان اینان به خوبى در خدمت مان خواھند بود و ما مى کوشیم که ذھن اینگونه افراد را به مسایل بیھوده و تئورى ھاى خیالى و به ظاھر مترقیانه مشغول کنیم ما باید آنقدر غیریھودیان را به مسایلى چون پیشرفت سرگرم کنیم تا سرانجام از فھم ھر مسأله اى اظھار عجز کنند

پروتکل شماره ۱۴

ھنگامى که حکومت شاھنشاھى ما آغاز شد ھمه ادیان باید از بین بروند به جز دین ما که ھمانا اعتقاد به خداى یگانه است البته در تبلیغاتمان روى مبانى تربیتى و جنبه ھاى اسرارآمیز و اعجازانگیز این دین تأکید فراوان مى ورزیم

فیلسوفان ما نارسایى ھاى عقاید و مذاھب را مورد بحث و بررسى قرار مى دھند اما کسى نباید اعتقادات واقعى مذھب ما را مورد بررسی قرار بدهد

پروتکل شماره ۱۵

*ھنگامى که سرانجام به طور قطع در اثر یک کودتاى یک روزه (که در ھمه جا طى یک روز به وقوع مى پیوندد) به مقام شاھى نائل آمدیم و نیز ھنگامى که بى اعتبارى ھمه حکومتھا مورد قبول ھمگان واقع شد (شاید یک قرن طول بکشد) دیگر اجازه نخواھیم داد که توطئه اى علیه ما صورت بگیرد

*تصمیمات حکومت ما قطعى و لایتغیر است

در جوامع غیریھودى که ما در آنجا بى نظمى و نابسامانى ایجاد کرده ایم تنھا راه ممکن براى برقرارى نظم و اعمال حاکمیت همانا استفاده از روشھاى خشونت آمیز است و در این زمینه ھیچگونه ارفاقى نباید به قربانیان نمود

*لژهای فراماسونری

لژھاى فراماسونرى آزادى را در تمام کشورھاى جھان ایجاد مى کنیم و سپس آنھا را گسترش مى دھیم و تمام آنھایى که در زمینه فعالیتھاى اجتماعى مشھور باشند به این لژھا جلب مى کنیم زیرا در این لژھا مى توانیم عوامل اصلى جاسوسى و نیز عواملى که مى توانند روى دیگران اثر بگذارند پیدا کنیم

ما خواستار تسلیم بدون قید و شرطیم

ھنگامى که حکومت خود را آشکارا آغاز کردیم و زمان شکوھمند حکمروایى مان فرارسید به تمام قانونگزاران اعلام مى کنیم که قوانین را ساده . مختصر ثابت و بدون ھرگونه تعبیر و تفسیر وضع کنند تا ھمگان به راحتى موفق به فھم کامل آنھا شوند مھمترین عاملى که به قوانین ضمانت اجرایى مى بخشد تسلیم بدون قید و شرط در برابر مقررات است

* ما بى رحم خواھیم بود

ما در ھمه موارد مستبد خواھیم بود ھرگونه شکایتى از سوى ملت نادیده گرفته مى شود و وضعى پیش مى آوریم که ریشه ھمه نارضایى ھا از بیخ و بن کنده شود ھرگونه پژوھش و فرجام خواھى در زمینه دعاوى حقوقى از سوى متھمان را حذف مى کنیم حکومت ما سیماى حکومت پدرشاھى به خود مى گیرد که فرمانروا در آن، نقش پدر و سرپرست مردم را دارد حکومت استبدادى مان را در دو چیز خلاصه مى کنم ? حق و وظیفه یعنى حق اجرا و انجام وظیفه

پروتکل شماره ۱۶

براى آنکه بتوانیم به طور موثرى فعالیتھاى اشتراکى غیریھودیان را بدون آنکه به فعالیتھاى گروھى خودمان لطمه اى وارد شود تخریب سازیم باید ھمکارى گروھى را در ھمان مراحل نخستین عقیم کنیم (معناى این سخن آن است که به نوسازى برنامه ھاى آموزشى دانشگاھھا مى پردازیم)

*به جاى *کلاس سیسم*و تاریخ عھد باستان که چیزھاى بد آن بیش از چیزھاى خوب است مسایل مربوط به آینده را مورد مطالعه قرار مى دھیم

*پروتکل شماره ۱۷

*کشیشگرى را از بین مى بریم

از مدتھا قبل کوشیده ایم که اعتبار کشیشان را در میان غیریھودیان از بین ببریم و به مأموریت آنھا بر روى زمین که ممکن است ھنوز ھم مانع بزرگى برسر راه ما باشند خاتمه دهیم البته روز به روز از تأثیر آنھا کاسته مى شود و اکنون آزادى عقیده در ھمه جا اعلام گردیده است ھنگامى که زمان موعود فرا رسید تا دربار پاپ متلاشى شود به بھانه جلوگیرى از خونریزى پادرمیانى و میانجى گرى مى کنیم و وقتی که به این طریق فکر مردم را مغشوش و منحرف کردیم به درون دربار نفوذ مى کنیم و تا قدرت آنرا از بین نبریم بیرون نخواھیم آمد

*پروتکل شماره ۱۸

*چون بسیارى از توطئه گران فقط حرفھاى توخالى مى زنند دست رویشان نمى گذاریم ولى افرادى را بنام ناظر به میان آنھا مى فرستیم

*مافرمانروایان را خیلى مخفیانه حفاظت مى کنیم

*اگر ما ھمچون غیریھودیان که ھمواره پذیرفته و مى پذیرند که خطر آنھا را تھدید مى کند بپذیریم که خطرى در کار است به دست خود سند مرگ فرمانروایمان را امضاء کرده ایم

*حکومت به کمک ارعاب

سیماى ظاھرى حکومت ما به گونه اى است که نشان مى دھد فرمانروا تمام قدرتش را در جھت رفاه ملتش بکار مى گیرد نه بخاطر حفظ منافع خود و خویشاوندانش

حفاظت فرمانروا به گونه اى آشکار نشانه ضعف قدرت و مدیریت رھبر است

*پروتکل شماره ۱۹

* اگر از ابراز ھر گونه نظریه اى مستقل در زمینه مسائل سیاسى جلوگیرى نکنیم بدون شک مردم را تشویق خواھیم کرد که گزارش. پیشنھاد طرح وپروژه ھائى براى بھبود شرایط زندگى خود به دولت ارائه بدھند

*شورش علیه دولت به پارس کردن سگ در برابر فیل مى ماند زیرا دولتى که از نظر مردم نه از نظر پلیس خوب سازمان یافته باشد به اینگونه شورشھا اھمیتى نمى دھد

* کوششمان را بکار مى بریم و امیدواریم که غیریھودیان به مخالفت علیه ما برنخیزند و شورش راه نیندازند

*پروتکل شماره ۲۰

ھنگامى که حکومت شاھنشاھى مستقل ما آغاز شد از تحمیل مالیاتھاى سنگین بر دوش توده مردم پرھیز مى کنیم اما چون دولت ھزینه ھاى سنگین دارد براى اداره امور به پول نیاز داریم به ھمین دلیل براى ایجاد تعادل در این زمینه باید خیلى محتاطانه عمل کنیم

* در نظام حکومتى ما شاه قانوناً مالک ھمه اموال دولت است

*اصلاحات اجتماعى باید از بالا صورت گیرد زیرا اصلاح اجتماعى یکى از شرایط ضرورى برقرارى صلح است

*کسى که فرمانروائى مى کند ھیچگونه ثروت و اموالى نخواھد داشت زیرا از سوئى مالک ھمه اموال و دارائى دولت است و از سوئی دیگر چنانچه ثروتى بیاندوزد خود را از دیگران متمایز ساخته است

*مؤسسه اى به نام دیوان محاسبات تأسیس مى کنیم تا فرمانروا بتواند صورت حساب در آمدھا و ھزینه ھاى ممکلت را به استثناى حساب ماه جارى و ماه قبل از آن که به دیوان محاسبات گزارش نشده اند در ھر لحظه اى که بخواھد ملاحضه کند

*ھر اداره اى حساب ھاى خاص خود را تنظیم مى کند

*وام خارجى

ھر گونه وامى براى دولتھا نوعى ضعف به بار مى آورد اینگونه فرمانروایان به جاى آنکه براى پرداخت دیون مالیاتھاى موقت از مردم بگیرند دست تکدى خود را به سوى بانکداران ما دراز مى کنند وام های خارجى چون زالو بر پیکر دولت مى چسبند و شروع به مکیدن خون مى کنند و سرانجام یا دولت را از پاى در مى آورند

*پروتکل شماره ۲۱

پولھاى مازاد بر احتیاج مان را به کشورھاى غیریھودى وام مى دھیم و با استفاده از رشوه خوارى مدیران و اھمال و ندانم کارى فرمانروایان اینگونه ممالک دوتاسه برابر پولھایمان را پس مى گیریم . خوشبختانه دولتمردان غیریھودى، چیزى درباره مسایل مالى نمى دانند و در معاوضه و مبادله سھل گیرند و به امید سرمایه گذارى ھاى جدید از بھره ھایشان چشم پوشى مى کنند

*غیریھودیان که امروزه از ما وام خارجى مى گیرندنمى توانند اینگونه حیله ھا را علیه ما بکار ببرند زیرا مى دانند که اگر بخواھند در این مورد اقدام بکنند ما پولھایمان را پس مى گیریم

*پروتکل شماره ۲۲

*ما بزرگترین قدرت عصر یعنى طلا را در اختیار داریم و در طول دو روز مى توانیم ھر اندازه که بخواھیم از انبارھایمان طلا خارج کنیم

*قدرت شکوھمند ما قادر است که حکومت را بدست گیرد و بشر را ھدایت کند کار ما سخن سرائى و سرھم کردن کلمات نامفھوم نیست قدرت ما بگونه اى است که ھر کس را وامى دارد تا با احترامى توأم با ترس در برابر عظمتش زانو بزند

*پروتکل شماره ۲۳

*براى آنکه مردم به اطاعت کردن عادت کنند باید درس قناعت و تواضع به آنان آموخت معناى این سخن آنست که از تولید اشیاء لوکس باید جلوگیرى کرد زیرا به مدد این کار مى توانیم مسائل اخلاقى را که به سبب رقابت در مصرف اشیاء لوکس متزلزل گردیده اند اصلاح کنیم

*جوامعى که ما اخلاقیات را در آنھا از بین برده ایم وجود خدا را نفى مى کنند و از میان آنھا شعله ھاى آتش ھرج و مرج طلبى (آنارشیسم) به ھر سو زبانه مى کشد

*پروتکل شماره ۲۴

*کانسروتیسم*که حکماى اندیشمند ما آن را عامل ھدایت و پرورش فکر تمام بشریت مى دانند قبل از ھر چیز باید جزء برنامه آموزش باشد

*گروه معینى از نسل داود شاه و وارثین او را نه براساس قرابت بلکه براساس استعداد و توانایى پیاده کردن مسایل اسرارآمیز سیاسى در زمینه مملکت دارى آماده و انتخاب مى کنند به شرط آنکه ھیچکس جز فرمانروا ازاسرار سیاسى سردرنیاورد ھدف این روش آن است که نمى توان حکومت را به کسانى که از مسایل سرى آگاه نیستند محول کرد

* پادشاه یھودیان نباید پیرو عواطف و امیالش باشدو نیز باید به غرایز و عواطف تند و تیز خویش اجازه ندھد که برعقلش غلبه کند

*فراماسون*(freemason) به انجمنھائى گفته مى شود که داراى فعالیتھاى پنھانى ھستند و اعضاى این انجمنھا نباید آیین و رسوم آنرا بازگو کنند . دستگاه فراماسونرى داراى انجمنھاى محلى اى است موسوم به لژ . انجمنھاى فراماسونرى به وسیله لژھا با ھم ارتباط پیدا مى کنند در ابتداى قرن ١٨ و ١٩ میلادى دستگاه فراماسونرى رونق سیاسى بسیارى یافت و پادشاھان و سیاستمداران فراوانى به عضویت آن درآمدند . جورج واشنگتن اولین رئیس جمھور امریکا . گوته شاعر آلمانى و ادوارد ھدفتم پادشاه انگلستان عضویت این دستگاه را داشتند .دراواخر قرن ١٩ و اوایل قرن ٢٠ شعب دستگاه فراماسونرى در خاورمیانه تأسیس شد ولژھاى آن در کشورھاى ایران مصر و ترکیه به وجود آمد

*کانسروتیسم*(Conservative Judaism) شاخه اى از دین یھود است که بعضى از قسمتھاى تورات را تغییر داده و تسلیم و اطاعت محض در برابر قدرت رھبران مذھبى را خواستار است به علاوه تغییر پاره اى از عبادات و مراسم مذھبى را مطابق با نیازھاى زمان مجاز مىداند

نویسنده: وحید آبیار