«هنگامه» که به کارگردانی امیر داسارگر و تهیه کنندگی حامد بامروتنژاد تولید شده است، فانوس ششمین جشنواره مردمی فیلم عمار در بخش داستانی و نقش اول بازیگری زن را هم کسب کرده است. همزمان با آغاز اکران مردمی- اقتصادی این فیلم داستانی در جشنواره عمار، با سوگل طهماسبی، بازیگر نقش اول این اثر گفتوگویی داشتیم که بخشی از آن را در ادامه میخوانید.
خانم طهماسبی چطور شد که قبول کردید در فیلمی با موضوع مدافعان حرم، حضور داشته باشید؟
بعد از مطالعه فیلمنامه اثر، احساس کردم که این فیلم با فیلمهای دیگر خیلی متفاوت است، چون در یک ماه حداقل برای من دو یا سه فیلمنامه میفرستند که مطالعه کنم، خیلی از آنها را نمیپسندم ولی خواندن این فیلمنامه ۲۰ دقیقه بیشتر وقتم را نگرفت.
از سکانس اول وقتی موضوع را فهمیدم و دنبال کردم، متوجه شدم این اولین فیلمی است که در مورد مدافعان حرم ساخته میشود و شاید این که من برای چنین فیلمی انتخاب شدم دیگر در زندگی من تکرار نشود. بعد از مطالعه فیلمنامه، بلافاصله تماس گرفتم که در فیلم بازی میکنم.
به نظر شما سینماگران ما چرا باید روی چنین موضوعاتی حساس باشند؟
فکر میکنم در مورد شهدای مدافعان حرم، اطلاعرسانی در جامعه ما خیلی کم است. خود من قبل از این که این فیلم را بازی بکنم، اطلاعات مختصری داشتم. ولی بعد از بازی کردن در این فیلم و صحبتهایی که با کارگردان فیلم داشتم اطلاعات خوبی درباره این افراد پیدا کردم. این شهدا خیلی غریب هستند، غریبانه میروند و غریبانه برمیگردند و به خاک سپرده میشوند. برای ساختن چنین آثاری، باید اطلاعرسانی کامل و امکانات زیادی فراهم بشود. چون الان مردم، اطلاعات کمی دارند.
با توجه به آغاز اکران عمومی این فیلم، به نظر شما مردم میتوانند در پشتیبانی و تأمین بودجه چنین آثاری نقش داشته باشند؟
صد درصد اگر مردم حمایت نکنند، اصلاً سینمایی وجود نخواهد داشت. این چیزی است که در همه جای دنیا اتفاق میافتد. به ویژه راجع به فیلمهایی که با موضوع خاصتری هستند و آدمهای خاص جامعه به دیدن همچین فیلمهایی میروند. اگر اطلاعرسانی درباره چنین موضوعاتی اولویت قرار گیرد، مردم، مطمئناً مشتاقانه سراغ چنین آثاری میآیند.
باز هم در چنین فیلمهایی بازی میکنید؟
چرا که نه. وقتی آدم از یک کار و یک اتفاق احساس خوبی میکند، چرا ادامه ندهد. من برای تئاتر جایزههای زیادی گرفتم ولی جایزهای که در جشنواره مردمی فیلم عمار دریافت کردم، بزرگترین جایزه زندگی من بود، شیرینترین خاطره من لحظهای است که روی سن رفتم و از دست آقای شورجه جایزهام را گرفتم. احساس خیلی خوبی دارم و اگر فیلمنامهای درخور مقام شهدا پیشنهاد کنند، حتما قبول میکنم.
خاطره یا مسئله خاصی هم درباره خود فیلم دارید؟
دقیقا در روزهای سرد آذرماه پارسال در تهران، در شرایط سختی، مشغول کار فیلم بودیم اما به طور کلی، هنگامه برای من خاطره شیرینی بود. از روز اولش تا آخرین سکانسی که بازی کردم، دوست داشتم دینی را که دارم، ادا کنم. بعد از اولین اکران فیلم در جشنواره عمار، تعدادی از خانوادههای شهدا بخاطر بازی در این فیلم از من تشکر کردند و گفتند امیدواریم که در آینده دوباره در چین کارهایی بازی کنم.
مدتی پیش در مراسم اهدا این فیلم به خانواده شهید مدافع حرم، مصطفی صدرزاده، حاضر شده بودید، این گونه حرکتها را چطور میبینید؟
این اولین بار بود که چنین قضیهای را تجربه میکردم. حس آن لحظه را جدا از هرگونه اغراقی، واقعاً نمیتوانم به زبان بگویم. امیدوار هستم پدر بزرگوار شهید دعای خیرشان بدرقه راه من باشد.
درباره جشنواره عمار که فانوس بازیگری آن را کسب کردهاید، چه نظری دارید؟
من غبطه میخورم که چرا اولین سالی بود که در این جشنواره حضور داشتم، مسیر عمار، راه درستی است چراکه در عمار، افرادی هستند که با اعتقاد قلبی کار میسازند. درستترین اتفاق در یک جامعه این است که فرد نسبت به کارش اعتقاد قلبی داشته باشد.
اکرانهای مردمی جشنواره عمار، کار فوقالعادهای است که اگر اطلاعرسانی خوبی شود مسلماً میتواند تأثیر عمیقی داشته باشد.
وقتی که آقای آهنگران در هشت سال دفاع مقدس میخواندند، همه جوانان به عشق صدای آهنگران و تأثیر عمیق قلبی آن به جبههها میرفتند، ما امروز به آهنگرانها نیازمند هستیم. شاید جشنواره عمار بتواند مثل آهنگران زمان دفاع مقدس، روی مردم و جوانان تأثیرگذاری داشته باشد.