به گزارش “دانشجوآزاد” به نقل از پارس ناز؛ شعر طنز برای دانشجوهای گرامی و عزیز و زحمت کش این کشور,بخونید و بدونید که ما دوران دانشجویی شما رو درک می کنیم:
توی یک کلاس خلوت ——————— دو تا دانشجو اسیرن
دو تا بد شانس، دو تا تنها —————- یکیشون تو یکیشون من
قلب استاد مثل سنگه ——————– سنگ سرد و سخت خارا
زده قفل بی صدایی ———————– به لبای خستۀ ما
چشم استاد شده خیره —————— مراقب آخرِ گیره
ناز از ترس نگاشون ———————– کم کَمَک داره میمیره
نمیتونیم که بجنبیم——————— پیش این استاد کافر
۱۰ گرفتن من و تو ————————- قصه هست قصّۀ آخر
همیشه فاصله بوده ———————– بین برگای من و تو
با همین تلخی گذشته ——————- امتحانای من و تو
راه دوری بین ما نیس ——————— اما باز اینم زیاده
تنها امید من و تو ————————- این مراقب جواده
کاش میشد برگه عوض کرد ————- کاش میشد تقلّبی کرد
کاش میشد از جایی دید زد ————- روی برگ خود کپی کرد
ما باید با هم بشینیم ——————— اگه میخوایم که نیفتیم
واسه ما جدایی مرگه ——————— تا جدا بشیم میافتیم
کاشکی جاهامون عوض بشه ———— من و تو با هم بشینیم
توی یک فرصت ویژه ———————– برگای همو ببینیم
شاید اونجا واسۀ ما ———————- دیگه گیر بازار نباشه
خیلی خوبه اگه با ما ———————- جاسوس و رادار نباشه
اینجای شعر که رسیدم —————— از نوشتن دست کشیدم
سرمو بالا اُوردم ————————— یهو مراقبو دیدم
بجای حلِ مسائل ————————- این اراجیفو نوشتی
راستی خوی شد که به سرعت ———- از توی خواب پریدم
چونکه از ترس مراقب ——————— خودمو قهوهای دیدم
کاش میشد حتی توی خواب ———– من و تو یک ۱۰ بگیریم