دکتر محمود بابایی در گفتگو با “دانشجوآزاد” در رابطه با مقایسه عملکرد دولتها در زمینه فعالیت های هسته ای گفت: از دو نگاه می شود این موضوع را تحلیل کرد؛ یکی از نگاه دولتها به معنی خرد، یکی از نگاه نظام در معنی کلان. به عبارت دیگر نگاه خرد نگاه به تاکتیکها دارد و نگاه کلان نگاه به راهبردها. در سه دولت اخیر که درگیر این موضوع بودند، شاهد آن بوده ایم که تاکتیکهای متفاوتی توسط افراد و گروهها برای رسیدن به راهبرد کلان نظام مطرح میشد.
تاکتیک دولتِ اصلاحات اعتمادسازی، دولت نهم و دهم تنش زدایی و دولت کنونی نرمش و خوش بینی است
عضو هیات علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان توضیح داد: در دولت اصلاحات تاکتیک اعتمادسازی و راستی آزمایی بود، در دولت نهم و دهم تاکتیک تنش زدایی همراه با نشان دادن جدیت در مواضع بود و در دولت کنونی تاکتیک نرمش و خوش بینی است. هر کدام از این تاکتیکها بحث مفصلی را در خود دارد. در دوره اصلاحات چون فضای ترسیم شده در ذهن بسیاری از مردم خوشبینی نسبت به نظام بین الملل بود رسیدن به راهبرد کلان نظام که همانا اقتدار ملی و تامین منافع ملی بود بر اساس تاکتیک تنش زدایی تعریف می شد. در این راستا شاهد انعقاد تفاهم نامه هایی از جمله سعد آباد و پاریس بودیم.
وی افزود: در دوره بعد عدم پایبندی غرب به تعهداتش در تفاهم نامه ها ایران را مجبور به تغییر ریل در مذاکرات و ارائه طرح هایی مانند مودالیته کرد که در چارچوب آن به مرور ابهامهای غربی ها مطرح می شد و در کنار آن پاسخهای ایران، و به طور طبیعی بعد از حل شدن هر مشکل نوبت به مشکل بعدی می رسید. در این مسیر هم طرف غربی قصد داشت جدیت خود را در برخورد با ایران نشان دهد و هم طرف ایرانی جدیت خود در پیشبرد برنامه های صلح آمیز هسته ای. لذا طرفین در نشست ها و مذاکرات بیشتر حول توانمندی های خود و خطوط قرمز خود بحث می کردند. در دوره کنونی نیز با توجه به تحولات داخلی نظام افزایش اقتدارملی خود را در افزایش اعتماد مردمی می دید و لذا با تاکتیک دولت کنونی که به انعقاد برجام انجامید موافقت کرد تا باری دیگر اعتماد مردم به نظام جمهوری اسلامی افزایش یابد. لذا همانطور که مشهود است راهبرد کلان همان تامین منافع ملی و افزایش اقتدار نظام است که با تاکتیکهای مختلف تامین می شود.
استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید باهنر کرمان با تاکید بر لزوم یادآوری روز ملی فناوری هسته ای اظهار داشت: در هر حال حفظ روز فناوری هسته ای به عنوان یک نماد برای اکنون و آینده ایران اسلامی امری لازم است. فراموش کردن این روزها و کوچک شمردن آنها به نوعی مرور بسیاری از روند ها و مسائل پیش آمده در آن زمینه است که عدم یادآوری آنها موجب فراموشی آن روند هاست. برای مثال شما نگاه کنید به بزرگداشتهای ۲۲ بهمن. در سال اخیر بعد از راهپیمایی رهبری مطلب بسیاری مهمی فرمودند. ایشان فرمودند «حضور مردم را دلیل بر گلایه نداشتن آنها نگذارید. مردم گلایه دارند.» در این بیان خیلی نکته است. مردم وظیفه خود را به خوبی درک کردند و دانستند که گلایه داشتن نباید منجر به عدم حضور شود و لذا در راهپیمایی امسال حضور چشمگیری داشتند. در سایر موارد هم همین است. هم از طرف دست اندر کاران و هم از طرف مردم بایستی این روزها بزرگداشته شود. چون این روزها مرور روند هاست نه یادآور حادثه ها. این باید در بطن جامعه جا بیافتد.
روز ملی فناوری هسته ای باید روز آسیب شناسی روند هسته ای باشد
بابایی ادامه داد: بالاخره مشکلاتی در زمینه هسته ای وجود دارد که به طور قطع این مشکلات دایمی نیست و برطرف خواهد شد و قطعا این مسائل با هماهنگی کلیت نظام صورت می گیرد. اما اگر ما روزی محتاج تغییر روندها در زمینه هسته ای شویم، بزرگداشتن روز فنآوری هسته ای حتما این امر را تسریع خواهد بخشید. به عبارت دیگر در وضعیت کنونی روز فنآوری هسته ای باید روز آسیب شناسی روند هسته ای باشد. آسیب شناسی اینکه راهی که آمده ایم درست است یا غلط؟
برجام تفاهم نامه دوطرفه ای بود که یکطرفه نقض شد و ما همچنان به آن پایبندیم
عضو هیات علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان با اشاره به روند برجام تشریح کرد: در حال حاضر ما شاهد چیزی تحت عنوان تفاهم نامه برجام نیستیم. به عبارت دیگر یک تفاهم نامه دوطرفه بوده که یک طرف آن را نقض کرده و ما همچنان بر آن پایبندیم. اینکه می گویم یک تفاهم نامه دوطرفه که یک جانبه نقض شده است توضیح مختصری نیاز دارد؛ ما در موضوع هسته ای و در پرونده هسته ای، در ۱۸ سال اخیر، تخلف فنی نداشتیم، بلکه برخی قدرتهای هسته ای با ما مشکل سیاسی داشتند. لذا پرونده ای تهیه شد و از دستور کار آژانس بین المللی انرژی اتمی به شورای امنیت سازمان ملل ارسال شد.
وی ادامه داد: در سالهای ۸۶ تا ۹۲ مشکلات فنی ای که پوششی شده بود برای ایرادات سیاسی تقریبا به طور کامل جواب داده شد. اما همان اختلاف سیاسی که بیشتر بین ایران و آمریکا هم بود مانع از مختومه شدن پرونده ایران می شد. لذا در دولت یازدهم با این نگاه که مشکل اصلی ما با آمریکاست مذاکرات با حضور جدی وزیرخارجه آمریکا ادامه پیدا کرد. نشانه دیگر این دوجانبه بودن این مذاکرات هم این بود که آقای ظریف و جان کری ابتدا با هم جلسات طولانی ای می گذاشتند و بعد در جلسات کوتاهتری با حضور ۵ کشور دیگر مسأله را مکتوب می کردند.
دولتِ امضاکننده برجام مجبور به حفظ آن است
بابایی در خصوص آینده برجام اظهار داشت: در حال حاضر آمریکا که تنها کشور یا مهمترین کشوری بود که ما با آن مشکل داشتیم تعهداتش را به طور کامل اجرا نمی کند. این یعنی برجام تفاهم نامه ای است که یکجانبه نقض شده است. ادامه این روند هم به نظر برای دولت کنونی آمریکا مطلوب است. آمریکا علی رغم اینکه سلاح تحریمش را حفظ کرده است ایران را خلع سلاح کرده. از طرفِ ایران هم این مسأله تا روی کار بودن دولت امضا کننده ادامه خواهد داشت، چه چهار ماه، چه چهار سال و چهار ماه. البته در صورتی که همین وضعیت کنونی توسط آمریکا ادامه داشته باشد. شاید چیزی شبیه به اتفاقات آخر دولت آقای خاتمی در انتظار آقای روحانی در آخر دوره اش باشد. منظور الزام دولت توسط رهبری به برگشتن به قبل از برجام.