به گزارش “دانشجوآزاد” دموکراسی به عنوان مفهومی نوین از حدود دو قرن اخیر مطرح شد و از صد سال پیش انواع حکومتهای دموکراتیک در جهان سربرآوردند. از قرن نوزدهم میلادی با تشکیل حکومتهای دموکراتیک و جمهور خواهانه، بحث «رفراندوم» مطرح شد و درکشورهای مختلف به عناوین مختلف به اجرا درآمد. اما در جمهوری اسلامی ایران این مسئله در ابعاد گسترده تر و البته «مردم سالارانه تر» اجرا شد. به نظر می رسد اعتماد حکومت جمهوری اسلامی به رأی مردم مهمترین ویژگی همه پرسی سال ۵۸ بوده باشد؛ چرا که در این همه پرسی اهمیت رای مردم مورد تاکید قرار گرفته و در مفاد این همه پرسی آورده شده است، در صورت عدم رأی موافق مردم به حکومت جمهوری اسلامی، اشکال دیگری از حکومت به رأی مردم گذاشته شود. اعتماد یک حکومت به مردم از این بالاتر در هیچ کدام از حکومتهای دموکراتیک و جمهورخواهانه دیده نشده است.
شاید بتوان گفت بهترین شکل همه پرسی در میان رفراندوم های مهم جهان که ذکر برخی از آنها خواهد آمد، در فروردین ماه سال ۱۳۵۸ رقم خورده است. در حقیقت همه پرسی سال ۵۸ مصداق بارز تحقق دموکراسی به معنای واقعی کلمه و حکومت مردم بر مردم است که همچنان بر تارک جهان می درخشد و روح آزادی خواهی را به گوش ملتهای جهان رسانده است؛ و به برکت این نظام است که امروزه ملتهای آزادی خواه اسلامی در عراق، یمن، لیبی، مصر، بحرین و غیره بر ضد حاکمیت استبدادی به پاخواسته و خواستار تشکیل حکومتی با اتکاء به آراء مردم هستند.
همه پرسی چیست؟
هَمهپُرسی یا رفراندوم، رایگیری مستقیم از همهٔ اعضای تشکیل دهندهٔ یک سازمان یا جامعه است برای رد یا تصویب سیاستی که رهبران یا نمایندگان پیشنهاد کردهاند. هدف همه پرسی پرهیز از قانون گذاری به زیان اکثریت جامعهاست. در نظامهای نمایندگی و پارلمانی جدید از همه پرسی تنها برای تصویب قانون اساسی یا تغییر اساسی درحکومت بهره میگیرند؛ ولی در برخی جامعههای کوچک برای همهٔ امور رأی همگان پرسیده میشود.
تاریخچه رفراندوم در ایران:
اگرچه پرسش از مردم و توجه به گزینش مردم در حکومتهای پادشاهی ایران وجود نداشته است، اما قدرت همواره پا برگرده مردم بر اریکه استبداد نشسته است. به همین دلیل تأکید بر ریشه گرفتن قدرت قوای مملکت از ملت در قانون اساسی مشروطه، در هیچ یک از اصول قانون مذکور به مرجعیت ملت به عنوان مرجع سئوال شونده اشاره نرفته است؛ اگرچه در اصل ۲۶ قانون اساسی مشروطیت مصوب سال ۱۲۸۵ شمسی قوای مملکت ناشی از ملت دانسته شده است اما نه در اصل و نه در متمم و اصول اصلاحی آن هیچ اشاره ای به ملت به عنوان مرجع تصمیم گیری اعمال حق حاکمیت یا مرجع پرسش نسبت به سرنوشت خود نشده است. اما با توجه به مطالب پیش گفته در مواقعی حساس همه پرسی به عنوان ابزاری سیاسی مورد استفاده قرار می گرفته است که دو مورد از آنها در ایران در سالهای ۱۳۳۲ و ۱۳۴۱ دیده می شود که هر چند در جریان حکومت استبدادی اجرا شده اند، اما به نوعی زمینه های رفراندوم بزرگ ۱۲ فروردین ماه سال ۵۸ بوده اند.
پرسش اساسی در خصوص رفراندوم های صورت گرفته در ایران قبل از شکل گیری انقلاب اسلامی ایران اینست که چگونه در یک حکومت استبدادی مردم مورد نظرخواهی قرار می گیرند. رفراندوم سال ۳۲ توسط دکتر مصدق و رفراندوم سال ۴۱ توسط محمدرضا شاه انجام گرفت. مصدق در نطق های خود نیز به این موضوع اشاره می کند که فشار و حمله به ایران همواره زمانی که کشور در شرایط حساس قرار می گیرد افزایش می یابد، بنابراین از نظر او این ملت است که می تواند در شرایط حساس درباره سرنوشت خود و نهضت ملی و دولت و مجلس تصمیم بگیرد و دست به انتخاب نهایی بزند.
در حقیقت هدف مصدق از برگزاری رفراندوم، برگزاری انتخابات پیش از موعد مجلس بود اما با استعفای اکثریت نمایندگان مجلس ضرورت انجام رفراندوم زیر سوال رفت و مخالفان و موافقانی یافت و به عقیده برخی انجام آن زمینه شکل گیری کودتایی را پی ریزی می کرد و از طرفی برخی نیز که طرفدار شاه بودند از نتیجه نهایی رفراندوم در هراس بودند و آن را عملی غیرقانونی قلمداد می کردند. اما وی با توجه به وضع مجلس ناچار به برگزاری رفراندوم بود که در نهایت نیز با رأی اکثریت مردم به نفع مصدق و اهداف او به اتمام رسید.
در دومین رفراندوم در سال ۴۱ محمدرضا شاه پس از تعطیلی مجالس سنا و شورای ملی اعلام کرد که به موجب قانون اساسی از حق قانونگذاری برخوردار است، هر چند که این اقدام او بر خلاف قانون اساسی بود اما او بر اساس این نظریه اصلاحات خود را به رفراندوم گذاشت تا پس از تشکیل مجلس به تصویب مجلس نیز برساند که نتیجه رفراندوم در ششم بهمن ماه ۴۱ با رأی ۹/۹۹ درصدی اعلام شد.
رفراندوم تغییر نظام شاهنشاهی به جمهوری اسلامی
دکتر صادق طباطبایی : « [به امام] گفتم آقا ، حالا که دنیا شما و رهبری شما و این انقلاب به این عظمت را پذیرفته و به رسمیت شناخته است ، چه نیازی به رفراندوم داریم ؟ من مطمئن هستم اگر شما جمهوری اسلامی را به عنوان نظام سیاسی کشور اعلام کنید ، هم مردم ما و هم دنیا آن را خواهند پذیرفت . ایشان در جواب گفتند شما الان نمیفهمید . پنجاه سال دیگر خواهند گفت با سوء استفاده از احساسات مردم ، نظام مورد نظر خود را بر مردم تحمیل کردند. »
برگزاری رفراندوم در فروردین ۵۸
دکتر صادق طباطبایی روز ۱۷ اسفند ۵۷ به همراه چند نفر از دستاندرکاران ستاد مرکزی رفراندوم حضور امام رسیدند . وی درباره این ملاقات میگوید : « روز دهم فروردین ۵۸ به عنوان تاریخ برگزاری رفراندوم تعیین شد . امام تأکید داشتند هر چه سریعتر رفراندوم برگزار شود . وقتی مشکلات را عرض کردم ، گفتند شما حرکت بکنید ، مردم هم مردم نجیبی هستند ، کمک خواهند کردند و زیاد نگران تحریکات ضد انقلاب نباشید . در جواب ایشان گفتم گاهی ناهماهنگیها مربوط به روحانیون شهرستانهاست . گفتند هر جا با اشکال مواجد شدید به من اطلاع بدهید »
بدین ترتیب مقدمات برگزاری رفراندوم فراهم شد و در اولین ساعات روز دهم فروردین رفراندوم با شکوه هر چه تمامتر آغاز شد . حضور مشتاقانه مردم از همان ساعات اولیه نمایان بود . بسیاری از مردم برای نخستین بار در طول عمر خود بود که در رأیگیری شرکت میکردند . از اخبار و گزارشها و تصاویری که وجود دارد میزان شور و حرارت وصفناپذیر مردم ، حتی اقلیتهای مذهبی کاملا پیدا است .
روز اول آنچنان تراکم جمعیت زیاد بود که به برخی مناطق ، به خصوص مناطق مرزی تعرفه لازم نرسید و نزدیک غروب امام اجازه داد که ۲۴ ساعت دیگر مدت رأیگیری تمدید شود . دکتر طباطبایی در اینباره میگوید : « ما یک پل ارتباطی بین مراکز استانها و شهرهای بزرگ برقرار کردیم و با هواپیما و هلیکوپتر و خیلی جاها با قاطر برگهها را به جاهایی که نرسیده بود رساندیم . باز هم گزارشهایی میرسید که گروههای ضد انقلاب چریکهای فدایی خلق و مجاهدین خلق اقداماتی کرده بودند و برگهها را از بین برده بودند . متأسفانه علیرغم تدابیر امنیتی در گنبد و ترکمن صحرا و سقز و سنندج و مهاباد ، نگذاشتند رفراندوم برگزار شود . حتی به اتومبیل هیأت حسن نیت و نمایندگان آقای طالقانی هم حمله کردند که خوشبختانه به آنها آسیبی نرسید . در سنندج اکیپی شامل شش پزشک و سه پرستار که برای مداوای مجروحین رفته بودند مورد حمله قرار گرفته و کشته شدند .
مأموران وزارت کشور با صندوقهای سیار به بیمارستانها و زندانها هم میرفتند ، از نکات جالب این که امیرعباس هویدا در زندان درخواست کرده بود رأی بدهد که برگه به او داده شد و او هم رأی آری به جمهوری اسلامی داد .
بلافاصله پس از اتمام ساعات رأیگیری ، شمارش آراء آغاز شد . یادم است در حالی که نتایج آراء را از نقاط مختلف دریافت میکردیم ، اطلاع دادند که چریکهای فدایی یا عدهای مسلح قصد دارند به ستاد انتخابات حمله کنند . عدهای از کارکنان ترسیده بودند ، آقای کیارشی – معروف به پیراشکی – از دوستان انجمن اسلامی شهر آخن هم آن موقع به وزارت کشور برای دیدار با من آمده بود . من گفتم به نظر میرسد جنگ روانی باشد . ولی بالاخره حرکت مذبوحانه و بیثمری انجام دادند . علیرغم آن شمارش آراء ادامه یافت .
ساعت یک و نیم، دو بعد از نیمه شب بود که نتایج جمعآوری شد . با وجود این که در برخی از شهرها رأیگیری انجام نشده بود و به برخی نقاط هم برگه رأی نرسیده بود ، اما روی برخی اطلاعات ، تخمین ما این بود که ۹۴ درصد واجدین شرایط در رفراندوم شرکت کردهاند ، البته سرشماری دقیق جمعیتی نداشتیم ، اما براساس تعداد تعرفهها و اطلاعات دیگر جمعیتی این درصد را به دست آوردیم که خوب یک امر بیسابقهای بود … و ۲/۹۸ درصد رأی آری به جمهوری اسلامی دادند …
ضمنا ۴۱۲ یا ۴۱۳ نفر هم خواهان جمهوری دمکراتیک خلق [بودند] … » .
نتیجه این همهپرسی به این شرح اعلام شد : شرکتکنندگان : ۲۰ میلیون و ۲۸۸ هزار و ۲۱ نفر ، آرای مثبت : بیست میلیون و ۱۴۷ هزار و ۵۵ رأی و آرای منفی : ۱۴۰ هزار و ۹۶۶ رأی.
امام خمینی نیز در پیامی که به مناسبت برگزاری رفراندوم صادر کردند ، این روز مبارک را روز امامت و روز فتح و ظفر ملت ، اعلام کردند و این رفراندوم را بیسابقه خواندند . در این پیام آمده بود :
«* من به ملت بزرگ ایران که در طول تاریخ شاهنشاهی ، که با استکبار خود آنان را خفیف شمردند و بر آنان کردند آن چه کردند ، صمیمانه تبریک میگویم … صبحگاه ۱۲ فروردین – که روز نخستین حکومت الله است – از بزرگترین اعیاد مذهبی و ملی ماست . ملت ما باید این روز را عید بگیرند و زنده نگه دارند . روزی که کنگرههای قصر ۲۵۰۰ سال حکومت طاغوتی فرو ریخت و سلطه شیطانی برای همیشه رخت بر بست و حکومت مستضعفین که حکومت خداست به جای آن نشست … »
پی نوشتها:
حقایق تاریخ
دانشنامه ویکی پدیا
خبرگزاری تقریب