خبرنامه دانشجویان ایران: در دیدار با دانشجویان و دانش آموزان، رهبر معظم انقلاب ضمن اشاره به پشتوانه عقلانی شعار مرگ بر آمریکای مردم ایران، یکی از علل عقلانی-تجربی بی اعتمادی مردم ایران به آمریکا را، کودتای ۲۸ مرداد آمریکایی-انگلیسی بر علیه دولت مصدق بیان کرده و فرمودند: “دولت مصدّق که نفت را، منبع ثروت ملّی کشور را از چنگ انگلیسیها و از دست انگلیسیها با کمک افرادی که بودند -مرحوم آیتالله کاشانی و دیگران- توانست خارج کند، یک اشتباه تاریخی انجام داد و آن تکیهی به آمریکا بود. در مقابلِ دشمنی انگلیسها، فکر کرد باید یک پشتیبانی در عرصهی بینالمللی داشته باشد، این پشتیبان آن روز از نظر او آمریکا بود؛ به آمریکاییها اعتماد کرد؛ امید او به آمریکاییها بود. از این خوشبینی و سادهاندیشی، آمریکاییها استفاده کردند، [کودتای] بیستوهشتم مرداد را به راه انداختند.”
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ با توجه به سخنان مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه جوانان باید تاریخ معاصر نزدیک ایران را به خوبی بخوانند اقدام به بازخوانی کوتاه علت سقوط مصدق که همانا تکیه به آمریکا برای فرار از انگلیس است خواهیم پرداخت.
پس از قیام شهادت طلبانه ۳۰ تیر که منجر به کناره گیری دولت قوام و روی کار امدن دولت مصدق با حمایت مردم و رهبران مذهبی نهضت چون آیت الله کاشانی شد، همان شب رای دادگاه لاهه به نفع ایران صادرشد و خوشحالی مردم ایران را مضاعف کرد. قوام السلطنه به علت کشتار مردم مفسد فی الارض شناخته شده و کلیه اموالش مصادره شد.
اما مردم که منتظر تشکیل کمیته ای برای تعقیب قضایی مسببین ۳۰ تیر بودند به ناگاه با انتصابات عجیب مصدق مواجه شدند که موجب نگرانی عمیقی در حامیانش شد. از آن جمله به طور مجمل می توان به مباحث زیر اشاره کرد:
۱)حمایت مصدق از قوام ۲)عدم بهبودی وضع مالی ۳)ضدیت با روحانیت ۴) عدم کسب نتیجه از مذاکرات نفتی ۵)اختلاف بین سران نهضت ۶)انحلال مجلس و خانه نشین کردن آیت الله کاشانی ۷)بی اعتنایی به نامه آیت الله کاشانی مبنی بر توطئه انگلیس و آمریکا ۸)گسترش شدید قدرت حزب توده و ….
در نهایت موجب شد که دکتر مصدق در حالیکه وزارت جنگ و همه قوای نظامی را در اختیار داشت و تنها قانونگذار مملکت بود و نیروی گسترده چپ روها را هم به خدمت گرفته بود به زانو در آمده و نهضت پیشگام ملی شدن صنعت نفت در ۲۸ مرداد جان داد.
مشکل اصلی زمانی بروز کرد که رویه آیت الله کاشانی برای مصدق قابل قبول نبود. وی سعی در جلب کمک مادی آمریکا و حل جدی مساله نفت از طریق آمریکا بود و به همین علت مذاکرات جدیدی را با سفیر آمریکا شروع کرد. آیت الله کاشانی بعنوان ریاست مجلس در موضعی با توجه به مذاکرات گفته بود به نظر من باید پایه های اقتصادی کشور را طوری پی ریزی کنیم که احتیاج حیاتی به نفت نداشته باشیم. این موضوع حساسیت مصدق را تا به جایی برد که طرح انحلال مجلس را عملی کرد و کاشانی را خلانه نشین نمود.
روزنامه کومبا چاپ پاریس در خصوص دخالت سفارت آمریکا در این اختلاف نوشت: «مراجعت سفیر آمریکا اختلاف مصدق و کاشانی را عمیق تر کرد زیرا وی سوء ظن و نگرانی شدید دولت آمریکا نسبت به فعالیتهای کاشانی را ابراز کرد و شرط شروع مذاکرات برای حل قضیه نفت را عدنم مداخله و اطلاع کاشانی( که ریاست مجلس را در اختیار داشت) شرط قرار داد.»
این در حالی ست که آیت الله کاشانی به شدت پیرو سیاست خلع ید هر ابرقدرتی (نه تنها انگلیس بلکه آمریکا) از نفت ایران بود و به دنبال اقتصاد بدون نفت برای تحکیم پایه های اقتصادی کشور بود.
وی برای اولین بار تصمیم به تشکیل کنگره بزرگ اسلامی برای مقابله با اسعتمار غربی ها در دنیای اسلام و وحدت آن گرفت. وی از نفت به عنوان سلاحی برای تمکین قدرتهای سلطه گر یاد میکرد.
دولت آمریکا و انگلیس با توجه به نوع نگرش آیت الله کاشانی مبنی بر خلع ید هر بیگانه ای ولو شرقی یا غربی از کشور، به شدت با وی به مخالفت برخاستند که در انتها به انحلال مجلس شورای اسلامی و برکناری ایشان از قدرت منجر شد.
در این برهه شرکت های آمریکایی جایگزین انگلیسی ها شده و هوادارانش غالب مراکز قدرت و پستهای کلیدی را بخود اختصاص دادند و خیلی دقیق به سیاست جدائی دین از سیاست پرداختند و آیت الله کاشانی را با تبلیغات وسیع مورد هجمه قرار دادند.
ایت الله کاشانی در نامه ای تاریخی به مصدق ضمن برشمردن اشتباهات متعدد وی، خاطرنشان کرد که آمریکا دولت را در گرفتن نفت از انگلیسی ها کمک کرد و اکنون به دنبال آنست که آن را تحت اختیار خود در آورد. و زاهدی که مورد پشتیبانی دربار، آمریکا و انگلیس است به دنبال کودتایی است که در تاریخ نهم اسفندماه ۳۱ عقیم ماند.
اما مصدق در جواب وی گفت: اینجانب مستظهر به پشتیبانی ملت ایران هستم به این معنا که با شما کاری ندارم و موضوع به شما ربطی ندارد و شما ارتباطی با ملت ندارید.
کار به جایی رسید که کودتا توسط آمریکا و انگلیس به انجام رسید و منجر به روی کار آمدن زاهدی و بازگشت شاه به کشور شد. طرحی که به گفته کرمیت روزولت مامور آمریکایی اجرای کودتا طرح اصلی اش در زمان ریاست جمهوری هری ترومن در سازمان CIA داده شد و در زمان آیزنهاور با اشتباه رفراندوم و انحلال مجلس توسط مصدق امکان اجرا پیدا کرد. کودتای ایران نخستین عملیات مخفی علیه یک دولت خارجی توسط آمریکا بود.
در حقیقت انتظار از کمک آمریکا بی مورد بود. تصور اینکه دولت آمریکا بخاطر منافع ملت ایران معادلات بین المللی خود را دچار مخاطره ساخته و از متحد اصلی دولت انگلیس روی برخواهد تافت، تصوری بود باطل.
این قدرت نوخاسته بعد از جنگ جهانی دوم میرفت که تبدیل به ابرقدرت شود و از آن به بعد آمریکا یکه تاز عرصه سیاست ایران شد و مرحله ی جدیدی از وابستگی فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و نظامی شکل گرفت که طی ۲۵ سال پایمال انواع غارتهای فرهنگی انسانی اقتصادی و سیاسی توسط آمریکا و عمال داخلی اش شدیم.
و شد آنچه نباید می شد.