پايگاه خبری تحليلي دانشجو آزاد

11:32:08 - شنبه 8 اسفند 1394
داغ کن - کلوب دات کام Balatarin اشتراک گذاری در فیس بوک تویت کردن این مطلب
لاله اسکندری ،ازدواج خواهرش ستاره اسکندری را تبریک گفت
لاله اسکندری می گوید: خواهرم، ستاره مانع حضورم در بازیگری نبود اما مشوق هم نبود. مادرم هم معتقد بود ورود به بازیگری باعث می‌شود زندگی انسان از روال طبیعی خود خارج شود.

همه خانواده‌های ایرانی قابل احترام و دوست‌داشتنی‌اند. اما کمتر پیش می‌آید که همه اعضای یک خانواده اینقدر همراه و همدل باشند و در موقعیت‌های مختلف یکدیگر را حمایت کنند.
خانواده اسکندری که لاله و ستاره را به دنیای هنر ایران تقدیم کرده در یک عصر اردیبهشتی با ما همکلام شدند تا از روزهای گذشته و احوال این روزهایشان برایمان بگویند. همسر لاله اسکندری عکس جدید بازیگران شوهر ستاره اسکندری خانواده بازیگران بیوگرافی لاله اسکندری بیوگرافی سارا اسکندری به جز ستاره و لاله اسکندری که معرف حضور مردم ایران هستند، مادر و خواهر بزرگتر (سارا) این دو بازیگر خوب کشورمان به همراه روژین (دختر سارا) نیز در این مصاحبه با ما همراه بودند.
مصاحبه‌ای که حرف‌های تازه زیادی در آن پیدا می‌شود. مادر ستاره و لاله می‌گوید بچه‌ها از کودکی با هنر و نمایش آشنا بودند اما ستاره زودتر وارد بازیگری شد و با توجه به روحیاتی که داشته می‌شد از همان دوران کودکی حدس زد روزی به عنوان بازیگر فعالیت خواهد داشت.
ستاره هم از شیطنت‌های کودکی اش می‌گوید، این که تا مدت‌ها از دختر بودن راضی نبوده و دوست داشته پسر باشد اما امروز به زن بودن خود افتخار می‌کند. لاله هم روزهای حضور در تئاتر شهر به عنوان گریمور تا روزگار متاهل بودن را برایمان روایت می‌کند. همسر لاله اسکندری عکس جدید بازیگران شوهر ستاره اسکندری خانواده بازیگران بیوگرافی لاله اسکندری بیوگرافی سارا اسکندری یادگار سالهای دور….?همراه با خواهران و برادران…سمت راستی منم???
* برای شروع از داستان بازیگر شدن ستاره و لاله برای‌مان بگویید.
مادر: عموی بچه‌ها (حسین اسکندری) از مجری‌های خوب تلویزیون بودند و به همین دلیل بچه‌ها به سمت نمایش و بازیگری گرایش داشتند. در دوران کودکی علاوه بر نمایش‌های کودکانه‌ای که کار می‌کردند در یکی- دو کار تلویزیونی هم همراه با عموی خود بودند و این فضا را تجربه کردند. ستاره اولین نفری بود که بین بچه‌ها وارد کار بازیگری شد اما سارا و لاله کارشان را با گریم آغاز کردند.
* ستاره جان چی شد که وارد دنیای بازیگری شدید؟
ستاره اسکندری: به خاطر حضور عمو حسین در تلویزیون زیاد با این فضا غریبه نبودیم و همراه با لاله در فیلم‌های کوتاهی که عمو حسین پیشنهاد می‌دادند حضور داشتیم. فکر می‌کنم سال اول راهنمایی بودم که برای اولین بار جلوی دوربین یک فیلم کوتاه به کارگردانی آقای حمید تمجیدی قرار گرفتم و با مرحوم جمشید اسماعیل خانی و خانم کابلی همکاری داشتیم. اما بعد از این فیلم کوتاه، نوار حضورم در بازیگری قطع شد. تا این‌که وقتی ۱۸-۱۹ ساله بودم همراه با برادرم (سیامک( که در دانشکده هنرهای زیبا تحصیل می‌کرد به این دانشکده رفتم و آنجا بود که با دپارتمان تئاتر آشنا شدم و به نوعی دوباره به تئاتر بازگشتم.
* لاله را هم شما به سمت بازیگری آوردید؟
ستاره: نه، من نقشی در بازیگر شدن لاله نداشتم. لاله اسکندری: اتفاقا ایشان مخالف بازیگر شدن من بود. ستاره: لاله کارش را با گریم آغاز کرد و وقتی کار تصویر به لاله پیشنهاد شد، به او پیشنهاد دادم که از زاویه تئاتر وارد بازیگری شود. در آن زمان حس می‌کردم که راه درست این است که لاله از طریق تئاتر وارد بازیگری شود.
* و لاله جان چی شد که شما کارتان را با گریم آغاز کردید؟
لاله اسکندری: ورود من به گریم به خاطر حضور سارا در این حوزه بود. تحصیلات دانشگاهی‌ام گرافیک بود و همزمان با تحصیل در این رشته نقاشی را هم پیگیری می‌کردم. دانشجو بودم و دوست داشتم مشغول کار باشم تا این‌که سال ۷۵ که تئاتر شهر به دنبال جذب نیروی جدید بود، از طرف سارا معرفی شدم و حدود دو سال و نیم همراه با سارا در تئاتر شهر مشغول کار گریم بودم. در همان سال‌هایی که گریم کار می‌کردم، پیشنهاد کار تصویر داشتم اما ستاره زیاد موافق این موضوع نبود و معتقد بود باید بازیگری را از تئاتر شروع کنم. البته من زیاد به این نظر اعتقاد نداشته و الان هم ندارم چون فکر می‌کنم جنس بازی تئاتر و تصویر تفاوت زیادی دارد و الزاما بازیگری که در حوزه تصویر فعالیت دارد نیازی نیست کارش را از تئاتر آغاز نماید.
* ستاره مخالفت می‌کرد یا ممانعت؟
لاله اسکندری: نه واقعا ستاره مانع حضورم در بازیگری نبود اما مشوق هم نبود. کسی که در مورد حضورم در عرصه بازیگری خیلی تشویقم کرد پدرم بود. مادرم هم معتقد بود ورود به بازیگری باعث می‌شود زندگی انسان از روال طبیعی خود خارج شود و به همین دلیل هم موافقت چندانی با حضورم در بازیگری نداشت. در هر صورت من در شروع راه با کارگردان‌های خوبی کارم را آغاز کردم و همین موضوع باعث تجارب شیرینی از بازیگری در ذهنم نقش ببندد. شاید اگر همان اول با چند کار ناموفق وارد بازیگری می‌شدم بعد از یکی- دو سال دیگر این حرفه را ادامه نمی‌دادم. البته حضورم در بازیگری باعث قطع ارتباطم با دنیای هنرهای تجسمی نشد و در طول این سال‌ها هنرهای تجسمی را به موازات بازیگری پیگیری کرده‌ام.
* سارا جان شما چرا بازیگری را انتخاب نکردید؟
سارا اسکندری: به نظرم هر کسی باید در مسیر استعدادهای خودش حرکت کند. از ۱۳-۱۴ سالگی به گریم علاقه داشتم و از همان سن و سال با اکثر اساتید گریم آشنا بودم و با علاقه کارهایشان را دنبال می‌کردم. عمو حسین هم با علم به علاقه‌ام به گریم من را به کلاس گریم استاد عبدا… اسکندری معرفی کردند اما پدرم در آن زمان با حضورم در این کلاس‌ها مخالفت کردند. تا این‌که سال ۷۲ در کلاس‌های استاد جلال معیریان شرکت کردم.
* و هیچ وقت هم به بازیگر شدن فکر نکردید؟
سارا: اگر بگویم نه، دروغ گفته‌ام. در مقطعی حس می‌کردم چیزی در درونم وجود دارد که باید آن را با دیگران به اشتراک بگذارم و شاید بازیگری بهترین راه برای تخلیه این هیجان‌ها بود. زمانی که مشغول گریم بودم دوستان تئاتری‌ام به من پیشنهاد دادند که وارد بازیگری شوم اما چون این توانایی را در خودم نمی‌دیدم ترجیح دادم وارد بازیگری نشوم. همسر لاله اسکندری عکس جدید بازیگران شوهر ستاره اسکندری خانواده بازیگران بیوگرافی لاله اسکندری بیوگرافی سارا اسکندری
* کدام یک از بچه‌ها بیشتر شیطنت می‌کرد؟ مادر: شیطنت‌های خانه در اکثر مواقع با سرپرستی ستاره خانوم انجام می‌شد (خنده). لاله: من و سیامک بچه‌های مظلوم خانه بودیم.
* خاطره‌ای از شیطنت‌های ستاره دارید که برایمان بگویید؟ مادر: ستاره در مجموع بچه شیطانی بود. مثلا سال سوم دبستان به جای والدین هم کلاسی‌هایش، رضایتنامه می‌نوشت و امضاء می‌کرد. ستاره: از دوم دبستان خط نستعیلق را فرا گرفتم و می‌توانستم به چند مدل متفاوت بنویسم. از همان سال‌ها بود که از قول مادر، پدر بچه‌های رضایت نامه می‌نوشتم (خنده). لاله: البته سر من هم کم بلا و مصیبت نیاورده‌ای (خنده).
* چطور؟ لاله: بچه که بودیم به منزل پدربزرگ‌مان در کاشمر می‌رفتیم. آنجا یک حوضی بود که در آن شنا می‌کردیم و دور حوض می‌نشستیم و از آفتاب استفاده می‌کردیم. یک بار که یک دیگ بزرگ مسی در حیاط بود، ستاره پیشنهاد داد این بار به جای این‌که روی زمین بنشینی، برو به آن دیگ تکیه بده! من هم از همه جا بی خبر رفتم و به این دیگ تکیه دادم و تنها چیزی که یادم می‌آید این است که صدایی شبیه به جنبش روغن در ماهی تابه به گوشم رسید و وقتی برگشتم دیدم پوست پشتم به بدنه ی دیگ چسبیده و ستاره‌ها در حال خنده است (خنده). البته این یکی از نمونه شیطنت‌های ستاره است و از این خاطرات زیاد داریم. (خنده)
* شما تا چند سال در تربت حیدریه زندگی می‌کردید و بعدا به تهران آمدید. زندگی در فضای بسته تهران روی این شیطنت‌ها تاثیرگذار نبود؟ ستاره: من چهارساله بودم که از تربت حیدریه به تهران آمدیم. در کاشمر در فضاهای غیرآپارتمانی انرژی خودمان را تخلیه می‌کردیم اما در تهران و آپارتمان‌های تنگ و کوچکش احساس محدودیت می‌کردیم و از راه‌های مختلف به فکر تخلیه انرژی خودمان بودیم.
* لاله نسبت به ستاره درس خوان تر بود، نه؟ لاله: بچه درس خوان نبودم اما شاگر بدی نبودم. البته رشته‌ام در دبیرستان را دوست نداشتم. من می‌خواستم به هنرستان بروم اما با مخالفت پدرم مجبور شدم در رشته تجربی ادامه تحصیل دهم. در نهایت سال اولی که در کنکور شرکت کردم در رشته گرافیک دانشکده الزهرا(س) قبول شدم اما چون تجدید آورده بودم، نتوانستم ثبت نام کنم اما سال دوم در رشته گرافیک دانشگاه آزاد و همچنین رشته مجسمه سازی دانشگاه تهران قبول شدم که متاسفانه در مرحله گزینش رد شدم و خیلی هم از این موضوع ضربه روحی خوردم. مدرسه ما در ضلع غربی دانشگاه تهران قرار داشت و تمام سال‌های دبستان برای رفت و آمد از داخل دانشگاه عبور می‌کردم و به همین دلیل هم حس و حال عجیبی نسبت به این دانشگاه داشتم.
* در نهایت هم همان گرافیک را ادامه دادید؟ لاله: بله و از این بابت هم خیلی خوشحالم چون گرافیک رشته‌ای است که دید وسیعی به انسان می‌دهد.
* و به اندازه ستاره شیطنت داشتید؟ لاله: کلا بچه آرومی بودم و زیاد با حس‌هایی که ستاره در مورد دوران کودکی اش گفت در ارتباط نبودم. راسش من خیلی دوست داشتم در همان روزهای کودکی باقی می‌ماندم و شاید به همین دلیل هم تا ۱۳ سالگی وقتی در مورد سنم می‌پرسیدند می‌گفتم ۹ ساله‌ام (خنده). دوران کودکی‌ام را دوست داشتم و خیلی سخت راضی شدم که از آن عبور کنم. همسر لاله اسکندری عکس جدید بازیگران شوهر ستاره اسکندری خانواده بازیگران بیوگرافی لاله اسکندری بیوگرافی سارا اسکندری لاله ، سارا و ستاره اسکندری
* در همان ایام کودکی تصور می‌کردید بازیگر شوید؟ لاله: در آن سن و سال خودم را بیشتر یک نقاش تجسم می‌کردم و هیچ وقت فکر نمی‌کردم بازیگر شوم. ستاره از کودکی تصمیم داشت بازیگر شود اما شرایط ورود من به بازیگری خیلی اتفاقی پیش آمد. به دلیل علاقه که به نقاشی و هنرهای تجسمی داشته و دارم در تمام این سال‌ها رشته‌های مختلف هنرهای تجسمی را پیگیری کرده‌ام و خوشحالم که الان که ۳۸ ساله‌ام در دو شاخه هنری فعالیت دارم. وقتی که دوست دارم فضای جمعی و گروهی هنر را تجربه کنم وارد دنیای بازیگری و نمایش می‌شوم و زمانی که حوصله جمع را ندارم هم به هنرهای تجسمی می‌پردازم.
ن تواضع عرض می‌کنم که شهرت نه تنها هیچ فاصله‌ای بین من و اطرافیانم ایجاد نکرد، بلکه اتفاقا نگاهم را بازتر کرده! شهرت به معنای عامش در سریال «نرگس» برای من اتفاق افتاد اما خوشبختانه آن زمان ۳۰ ساله بودم و می‌دانستم این مسائل زودگذر است. * لاله جان مشهور شدن ستاره چقدر در تصمیم شما برای ورود به بازیگری تاثیر داشت؟ لاله: راستش هیچ وقت به خاطر شهرت وارد بازیگری نشدم. من آدم درون گرایی بودم و به این دلیل به سمت بازیگری آمدم که حس‌هایی که در درونم وجود دارد را به نوعی تخلیه کنم و موقعیت‌های مختلف را تجربه کنم. * خاک سرخ باعث شهرت شما شد، درسته؟ لاله: بله، البته پیش از آن چند سکانس در «متولد ماه مهر» و «شراره» سیامک شایقی بازی کرده بودم. سال ۷۹ در سریال «خاک سرخ» بازی کردم که یک سال و نیم بعد روی آنتن رفت و من در این مدت در هیچ کاری بازی نکردم و مشغول کار دکوراسیون بودم. خاک سرخ اتفاق خیلی خوبی بود که به دلیل توقعی که بین مردم ایجاد کرد، کارم را در ادامه راه سخت کرد و مجبور بودم با وسواس زیادی پیشنهادهایم را بررسی کنم تا بتوانم جواب محبت مردم را به راحتی بدهم.

پاتوق دانشجوها کوثر سایت زنان کویر تابناك وب تابناك وب logo-samandehi