به گزارش “دانشجوآزاد” به نقل از«خبرنامه دانشجویان ایران»؛ در صحبت ازحقوق انسانی، این اندیشه انسانی است که در هرگوشه جهان است باید به یک تعریف خدامحور و عدالت محور که به کمال انسانی نزدیک است، برسد ولی وقتی رسانه های صاحب قدرت این عرصه را به دست گرفته اند و این حقوق انسانی را در جهت اندیشه قدرت طلبانه خود، فقط حقوق آمریکایی می خوانند مفهوم حقوق بشر آمریکایی و به طور کل دچار چالش می شود.
وقتی صحبت از حقوق بشر آمریکایی می شود کدام صحنه در ذهنما تداعی می شود؟
نگاه های نگران کودک چهار ساله فلسطینی بر جسد پدرش در خیابان های بیت المقدس یا لبخند های کج هنگام تحویل جایزه حقوق بشر برچهره های سران کاخ سفید؟
براستی آیا ماهیتی برای حقوق بشر در تفکر انسانی و دینی در نظر گرفته شده است؟
حقوق بشر؛ لباسی است که آمریکا و صهیونیسم برانواع جنایت های تاریخی خود که تحت عنوان های مختلف نظیر هولوکاست، ایجاد امنیت در جهان، مقابله با گروهک های تروریستی (که خود این گروهک ها ساخته همین دولت ها هستند)، به تن کرده اند و با آن میلیون ها نفر را آواره، کشته، بی خانمان، فراری از کشور کرده اند؛ حقوق بشری که حقوق غربی از آن استخراج شده و از نسل کشی سالیان دراز صهیونیست ها تا متواری ساختن مردمان مظلوم کشورهای مختلف، نتایجی تاسف برانگیز را رقم زده است.
کشوری که خود و همپیمانانش را تنها حامی حقوق بشر معرفی می کند و توزیع کننده اصلی حقوق انسانی را جامعه آمریکایی و سران بی کفایتش می داند، آمریکایی که کمترین جنایت روزانه اش کشتار ۷۰۰ نفری در عراق است غرب و سازمان های غربی را تنها عامل ایجاد حقوق بشر انسانی در سطح جهان می داند.
بازگوکردن جنایت های غربی و شاید حقوق بشری که آن را در کتابخانه های آمریکا مهر و موم کرده اند از خود جامعه آمریکایی برمیخیزد… دولت آمریکا، علیرغم اینکه در گستره بین الملل، ژست دفاع از حقوق بشر را به خود می گیرد و جنگ های خانمان براندازی را در راستای استیفای حقوق بشر، به راه می اندازد، اما در پراگماتیست خود دچار تناقض گویی های فراوانی، در مورد حقوق بشر است.
نقض حقوق بشر از طرف دولت آمریکا، فقط به جهان سوم و خاورمیانه منحصر نیست، بلکه حقوق فردی و اجتماعی افراد در داخل آن کشور نیز به چپاول می رود؛ تاریخچه نقض حقوق بشر در مورد سیاهان و سرخ پوستان، موضوعی انکارناپذیر است.
سرکوب اعتراضات داخلی ضدجنگ در دولت فدرال جانسون و نیکسون، و حتی جورج بوش، از موارد بارز نقض حقوق بشر و نیز نقض آزادی های دموکراتیک است.
حال همین دولت، جامعه و دولت ایرانی را نه تنها متهم به نقض حقوق بشر می کند بلکه حمایت ایران را از حزب الله، مردم فلسطین و سوریه را نقص استقلال آن ها می داند چرا که حزب الله و گروه های مقاومت را تروریستی می داند و گروه های نظیر داعش، جبهه النصره و دیگر تروریست ها را دولت نامیده است و از انان حمایت تسلیحاتی، مالی و قدرتی در منطقه انجام می دهد.
ایالات متحده امریکا، پس از فروپاشی شوروی سابق (رقیب سنتی) و فروریختن دیوار برلین و پایان جنگ سرد، به رویکرد حقوق بشر به عنوان ابزاری برای توجیه جنایات پس از ۱۱ سپتامبر و به بهانه ای برای تامین امنیت ملی آمریکا تاخت و تاز بیشتر در کره زمین، به ویژه خاورمیانه توجه ویژه کرده است.
پارادوکس موجود در سیاست خارجی و موارد گسترده تبعیض نژادی در داخل آمریکا، این پرسش را مطرح می کند که چگونه این دولت می تواند دیگر حکومت ها را به رعایت حقوق بشر دعوت کند، در حالی که خود بیش از هر کشور دیگر، ناقض حقوق بشر است؟ کشوری که با حربه های نظامی گری، تبعیض نژادی، و رسانه ای، چالش های بسیاری را در کره زمین به وجود می آورد، چگونه منادی توسعه دموکراسی و احقاق حقوق بشر است؟
سال ۱۳۹۰ یک پایگاه تحلیلی آمریکایی با استناد به تحقیقات یک مجله معروف پزشکی، شمار عراقی هایی که در جنگ آمریکا در عراق کشته شدند را یک میلیون و ۴۵۵ هزار و ۵۹۰ نفر اعلام نمود؛ پایگاه تحلیلی «خانه شفاف سازی اطلاعات» در تاریخ مذکور اعلام کرد:«براساس تحقیقاتی که در مجله پزشکی برجسته «لنست» منتشر شده است، این آمار و ارقام حداقل ۱۰ برابر بیش از رقم تخمینی است که در رسانه های آمریکایی آورده می شود و این رقم جدید، براساس یک تحقیقات و مطالعات علمی از شمار قربانیان عراقی که از زمان حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ تاکنون کشته شده اند، به دست آمده است «این یعنی آنکه میزان تلفات جنگ عراق، چند برابر استفاده از بمب اتم بوده است! ورای اینکه گزارشات مستند دیگری در همین زمینه، استفاده گسترده و آزمایشی آمریکا از اوانیوم ضعیف شده را در جنگ عراق تایید کرده است؛ بر این اساس این قوم به مراتب خونخوارتر از تمدن آزتک هستند واینکه آمریکا در راه رسیدن به اهداف وحشیانه خود از هیچ کار عمل وقیحانه ای دریغ نمی کند دور از ذهن نیست.»
بر همین اساس است که اخیراً دستیار سیاستگذاری اقتصادی وزیر خزانه داری اسبق آمریکا و از سردبیران پیشین وال استریت ژورنال طی مقاله ای در پایگاه اختصاصی خود می نویسد: ««آزادی و دمکراسی» چیزی است که ماشین جنگی آمریکا با تحریم ها، بمباران ها، مناطق پرواز ممنوع و پهبادها برای کشورهایی به ارمغان می آورد که جرات به خرج داده و به دنبال استقلال خود از زیر سیطره آمریکا می روند؛ « امروز دروغِ، دفاع آمریکا از حقوق بشر همان قدر واضح است که سفیدی رنگِ ماست! در ادامه ی همین مطلب، بد نیست اشاره ای به یکی از مقالات اخیر آدام تایلر در روزنامه واشنگتن پست داشته باشیم.
آقای تایلر در مقاله مذکور ضمن تقبیح رفتار اوباما در زمینه عذرخواهی نکردن از ژاپنی ها بابت حملات اتمی به این کشور، فهرستی از جنایات عذرخواهی نکرده آمریکا را برشمرده است.
وی در بخشی از همین مقاله، آمار قابل توجه دیگری از خوی درندگی دولت آمریکا را ارائه داده که اولاً پس از جنگ جهانی دوم و پیش از جنگ عراق رخ داده است و ثانیاً آمار تلفات انسانی آن، همانطور که انتظار می رود، به مراتب بیش از حمله اتمی به هیروشیما و ناکازاکی و حتی جنگ عراق است! تایلر می نویسد: «در زمان جنگ ویتنام، آمریکا ۱۲ میلیون گالون عامل نارنجی (نابود کننده قوی پوشش گیاهی) را در منطقه ویتنام، کامبوج و لائوس برای از بین بردن سنگرهای گیاهی ویتکونگها و جنگجویان ویتنام شمالی و همچنین نابود کردن غلات آنها پخش کرد. از آن زمان صلب سرخ ویتنام تخمین زده است حدود ۱ میلیون نفر بدلیل تماس با عامل نارنجی معلول شده یا از مشکلات جسمانی رنج میبرند. با این حال تا کنون هیچ عذرخواهی بخاطر این مسئله یا دیگر مناقشات در این جنگ انجام نشده است» جناب تایلر البته به تلفات ۳ میلیون و ۸۰۰ هزار نفری مردم ویتنام در این جنگ اشاره ای نکرده است!
این در حالی است که به گفته واشنگتن پست در دی ماه سال ۹۰، «مبارزات به سرکردگی آمریکا در کامبوج منجر به مرگ ۶۰۰ تا ۸۰۰ هزار نفر شده و تعداد کشته شدگان جنگ لائوس نیز به حدود یک میلیون نفر می رسد.» بر این اساس، به خوبی می توان عمق نگرانی خانم شرمن بابت استفاده دیگران از بمب اتمی را دریافت! به واقع باید به شرمن و دیگر سیاستمداران خونریز آمریکایی گفت که شاید بهتر باشد زین پس برای کاهش تلفات انسانی، باز هم برای گسترش دموکراسی و حقوق بشر آمریکایی، از همان بمب اتم استفاده کرده، قید انجام کشتارهای گسترده تر از هیروشیما و ناکازاکی را بزنید! به واقع سخت تلخ و مضحک است که کشوری با داشتن چنین پرونده خونباری، بخواهد مدعی دفاع از حقوق بشر هم باشد! بر همین اساس است که رهبر فرزانه انقلاب اسلامی بارها و بارها سخنانی با این مضمون را تکرار کرده اند که: «من تعجب می کنم آمریکایی ها خجالت نمی کشند اسم حقوق بشر را می آورند. هر کس دیگری در دنیا ادعا بکند طرفدار حقوق بشر است دولت مردان آمریکا نباید این ادعا را بکنند.»
این است استعمار آمریکایی، اندیشه ای که مانند پتکی بر فرق سیاست جهان سومی ها میخورد وآن ها را عقب مانده و ناقض حقوق بشر میخواند.
همان گونه که رهبری اشاره داشتند: « پرونده ی آمریکا، پرونده ی رژیم صهیونیستی، پرونده ی همین چند قدرت که در مقابل جمهوری اسلامی قرار دارند، از لحاظ مساله ی حقوق بشر و طرفداری از حقوق ملتها و حقوق انسانها، پرونده ی بسیار سیاهی است. »یاد اوری حجم انبوهی از سوابق ضد بشری دولت آمریکا در ایران و جهان و توجه مقام معظم رهبری از نامگذاری یک هفته در طول سال به عنوان هفته «حقوق بشر آمریکایی» توجه ایران و ایرانی و جامعه جهانی اسلامی و شناختن هرچه بیشتر ذات کثیف آمریکا سازمان ملل را پشت سر دارد، هر چند چهره تاریک و انواع قتل عام رخ داده توسط غربی ها نه هفته ها بلکه سال ها و قرن ها زمان نیاز دارد تا مورد پرداخت قرار گیرد! اما این هفته بهانه ای است برای توجه و تامل به انواع درنده خویی های غرب و سوء استفاده ای که از عنوان حقوق بشر دارند.