به گزارش دانشجو آزاد: محمد فیاض فاروجی*؛ حدود یک سال پیش در ۲۴ فوریه، به دلیل گسترش ناتو به شرق، بزرگترین حمله هوایی، دریایی و زمینی در اروپا از زمان جنگ جهانی دوم آغاز شد. جدا از پیامدهای نظامی این دفاع پیشدستانه، به نظر میرسد این جنگ پیامدهای دیپلماتیک در نظم جهانی داشته است و نظم قدیمی نوین جهانی در حال افول است. این جنگ روح تازهای به بلوک بندی قدیمی شرق و غرب داده و اتحادها را در هر دو بلوک تقویت کرده است. از یک طرف این جنگ مسکو، پکن، پیونگ یان و ایران را به یک دیگر نزدیک است.
از طرفی باعث ترس و اتحاد کشورهایی، چون تایوان، ژاپن، کرده شمالی و کشورهای اروپایی علیه بلوک ضد غربی شده است. ترس از افول این نظم به جوامع علمی مختلف اندیشمندان و سیاستمداران جبهی غربی نیز رسیده است. فومیو کیشیدا، نخست وزیر ژاپن ماه گذشته در سخنرانی خود در دانشگاه جان هاپکینز گفت: «هنگامی که نیروهای روسی در ۲۴ فوریه [به اوکراین]حمله کردند، پایان کامل «جهان پس از جنگ سرد» بود. همچنین مشخص شد که جهانی شدن و وابستگی متقابل به تنهایی نمیتواند به عنوان ضامن صلح و توسعه در سراسر جهان عمل کند». در این روزها به نظر میرسد پرسشهای گستردهای در مورد حاکمیت، امنیت و استفاده از قدرت نظامی ذهن اندیشمندان غربی را مشغول کرده است. ایان لسر، معاون اندیشکده مارشال فاند آلمان گفت: «جنگ بر رابطه متقابل بین دیپلماسی و استفاده از زور تاکید میکند، اما برای سالهای بسیار زیاد به این شکل در مورد آن فکر نمیشد».
این تغییر پارادایم باعث نگرانی سیاستمداران جبهی غربی از چین شده است. چین در حوادث اخیر به سمت مسکو حرکت کرده است. چند هفته قبل از تهاجم، چین دوستی «بدون محدودیت» با روسیه را اعلام کرد. چین از جنگ انتقاد نکرد و نفت و گاز بیشتری از روسیه خریداری کرد و همچنین به مسکو برای جبران تحریمهای غرب کمک کرد. از طرف دیگر چین برای رسیدن به هژمونی در شرق آسیا به دنبال نظمی جدید غیر غربی است و این جنگ از نظر غربیها فرصت مناسبی برای چینیها است.
چین فشارهای خود را در چند سال اخیر علیه تایوان افزایش داده است تا استیلای غرب را همسایگی خود از بین ببرد؛ مثلاً چین در پاسخ به دیدار نانسی پلوسی از تایوان (ماه اوت) موشکهای بالستیک خود را بر فراز جزیره و آبهای ژاپن شلیک کرد؛ لذا فومیو کیشیدا، نخستوزیر ژاپن میگوید: «اگر روسیه در اوکراین موفق شود، [این پیروزی]میتواند کشورهایی مانند چین که دیدگاههایی متفاوتی از دیدگاه غربی در مورد نظم بینالمللی دارند را جسورتر کند که ما هرگز نمیتوانیم آنرا بپذیریم». یوان گراهام، کارشناس مؤسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک در سنگاپور گفت: «تهاجم چین به تایوان بسیار پیچیدهتر از حمله روسیه به اوکراین خواهد بود؛ لذا تسای اینگ ون، رئیسجمهور تایوان در بیانیهای در ماه دسامبر که به جنگ در اوکراین اشاره میکرد، خدمت سربازی اجباری این کشور را تمدید کرد. گراهام گفت: «تایوانیها از اوکراین این درس گرفتهاند که اگر درگیری رخ دهد، باید ذخیره نظامی بیشتری داشته باشند». از طرف دیگر کشورهای چهارگانه (پیمان بین هند، آمریکا، ژاپن و استرالیا) به سمت آمریکا حرکت کردهاند.
در شبهجزیرهی کره نیزه اوضاع به همین نحو است و نگرانیها به سمت کره شمالی معطوف شده است. کره شمالی همیشه به دلیل جاهطلبیهای غربی در شبهجزیره کره و آبهای ژاپن، به سناریوی استفاده پیشگیرانه از سلاحهای هستهای متوسل شده است؛ اما این روزها به دلیل تهدید روسیه مبنی بر اینکه میتواند از سلاح هستهای در اوکراین استفاده کند، نگرانیهای جدیدی را شرق آسیا برای استفاده از بمب اتم رقمزده است. از طرف دیگر، کره جنوبی که تحت حمایت «چتر هستهای» آمریکا قرار دارد، سال گذشته مانورهای خود را با ارتش ایالاتمتحده که تحت دولت ترامپ کاهشیافته بود، گسترش داد. کره جنوبی همچنین به دنبال تضمینهای قویتر، چون استفادهی سریع واشنگتن از قابلیتهای هستهای در مواجهه با حمله هستهای کرهشمالی است.
جبههی غربی نیز به دلیل ترس متحد شدهاند. پس از سیل انتقادهای دونالد ترامپ و اعلام «مرگ مغزی» این ائتلاف توسط امانوئل مکرون، به نظر میرسد این تهاجم به ناتو روح دوباره بخشیده است؛ اما یک چالش دیپلماتیک بزرگ برای غربیها، متقاعد کردن بسیاری از بقیه جهان در مورد اهمیت تهاجم است. تنها تعداد معدودی از کشورهای آسیایی اقدامات جدیای را علیه مسکو انجام دادهاند و بسیاری از قطعنامه سازمان ملل در محکومیت این حمله خودداری کردند.
مثلا با اینکه هند به دلیل ترس از چین به سمت آمریکا متمایل شده است، اما به دلیل وابستگی نظامی به روسیه از محکوم کردن روسیه در سازمان ملل خود داری کرد و همچنین هنوز از روسیه نفت و گاز خریداری میکند.محمد فیاض فاروجی، عضو دفتر سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق
انتهای پیام/