به گزارش “دانشجوآزاد” امسال هم مشابه سالهای پیش حول موضوعات معیشتی و اقتصادی نامگذاری شد و این مسئله نشان دهنده ادامه داشتن وضع بد اقتصادی است، به نحوی که جنگ اقتصادی کماکان ادامه دارد. به بیانی انتخاب اسم سال با موضوع اقتصاد مقاومتی بیانگر اهمیت آن و انجام چاره اندیشی است.

اولین مرحله برای رزم و آمادگی در جنگ ادامه دار اقتصادی، بیداری است. هم بیداری مردم و هم بیداری مسئولین. بیدار کردن مسئولین از بیدار کردن مردم سخت تر است، زیرا مسئولین توهم دانایی دارند. و همین توهم دانایی منجر به نادانی در فهم مسائل اساسی مردم و انقلاب خواهد و دلیل دوباره سالی حول محور اقتصاد مقاومتی ناشی از ادامه دار بودن جنگ و کاهلی مسئولین در فهم مسائل اساسی کشور است.

جنگ دشمن که تمامی ندارد اما تا مادامی که مسئولین فهم خود را نسبت به معیشت مردم تغییر ندهند، نامگذاری‌های اقتصادی بر سال‌های جدید ادامه خواهد داشت. اما در این جا نقش مردم جایگاه تعیین کننده ای دارد و آن حس مطالبه گری است. در جایی که مردم نسبت به ساده زیستی مسئولان، حمایت از تولید ملی، پرهیز از تجملات، رسیدگی به محرومان حساس باشند و این موارد را از مسئولان خود مطالبه نمایند یقیناً مسئولان و سایرین نیز لااقل برای بقای خود راهی جز پاسخگویی به این مطالبات نخواهند داشت. مردم باید از مسئولان روحیه جهادی در تحقق آرمانهای اقتصاد مقاومتی را با تمام شئون آن مطالبه کنند.

اقتصاد مقاومتی یعنی افزایش قدرت مقاومت در اقتصاد ملی. استقلال سیاسی بدون استقلال اقتصادی حرفی بیش نیست، مبنای تمایز اقتصاد مقاومتی با سایر مقاوم سازی ها در سایر اقتصادهای متعارف: آشتی ناپذیری جمهوری اسلامی ایران با نظام استکبار است.

جمهوری اسلامی ایران نظامی حق گرا و حق محور است.

به قول شهید آوینی هر نوع وابستگی مومن را از وصول بحق باز میدارد…

گستردگی وابستگی اقتصادی جمهوری اسلامی را در مواضع سیاسی از حق گویی و حق خواهی دور می کند.

ما ملت مسلمانی هستیم که حرف حقی داریم؛ و پای این حرف حق ایستاده ایم و برای تداوم ایستادن، باید خود را قوی کنیم. زیرا ما در جهانی زندگی می‌کنیم که کشوری مانند آمریکا برای تنظیم قیمت بازار، گندم مازاد خود را به دریا می ریزد و آن را به گرسنگان آفریقایی نمی دهد.

لذا با تنبلی فرهنگی و رانت و سازش سیاسی نمی توان قدرت مقاومت اقتصاد ملی را افزایش داد. باید معادلات حاکم بر فرهنگ و سیاست در کشور ساختاری جهادی پیدا کنند. مدیر جامعه انقلاب اسلامی باید مصداق شعار «ما می‌توانیم» باشد.

وقتی اقتصاددانان انگلیسی نظریه ی اقتصاد بازار آزاد را مطرح کردند، در آلمان اقتصاددانی به نام فردریش لیست به پارلمان رفت و به سخنرانی پرداخت. لیست گفت امروز که انگلستان از اقتصاد بازار آزاد حرف می‌زند و ما را به روی آوردن به اقتصاد بازار آزاد تشویق می‌کند به این دلیل است که خود تولید کننده است، اما آلمان که تولیدکننده نیست، پس پذیرش اقتصاد بازار آزاد یعنی تسخیر بازار مصرفی  آلمان توسط تولیدات انگلیسی. پیشنهاد فردریش لیست کنترل واردات و تقویت تولید داخلی آلمان بود. امروز فردریش لیست را بعنوان اقتصاددان اقتصاد ملی آلمان می‌شناسند. اقتصاد تولید محور آلمان موجب افزایش رقابت و بهبود کیفیت کالاهای آلمانی شده است بطوری که امروز به قوی ترین اقتصاد اروپا بدل شده است و در برابر همه بحرانهای نه‌تنها کمترین آسیب را دیده بلکه به سایر کشورها مانند یونان هم توانایی وام دهی داشته است.

دوران کلاه گذاشتن لیبرالیسم بر سر ملت‌ها به سر آمده است، دیگر نمی توان در اقتصاد یک نسخه پیچاند به نام اقتصاد بازار آزاد، زیرا همه می دانند که این به سود کشوری است که تولید کننده است و به زیان ملتی است که مصرف کننده، در این زمانه اگر کسی واقعا نمی خواهد این نکته بدیهی را بفهمد قطعاً از تکنوکراتهای وابسته به لیبرالیسم است.

به طور کلی هرسه نظام اقتصادی، فرهنگی وسیاسی از هم گسست ناپذیرند، برای ایراد یک الگوی بومی مناسب پیشرفت باید هر سه در طراحی الگوی بومی در کنار هم دیده شوند. نظام فرهنگی توسط انقلاب اسلامی و نظام سیاسی توسط جمهوری اسلامی عینیت پیدا کرده است اما آنچه این نمو را با مشکل مواجه می‌کند لنگ زدن ضلع سوم مثلث، یعنی نظام اقتصادی است. اقتصاد مقاومتی الگویی است برای سامان دادن و عینیت بخشیدن به نظام اقتصادی بعنوان مکمل و ضلع سوم الگوی پیشرفت بومی ملت ایران . ساخت ایران را مصرف می‌کنیم تا ایران ساخته شود.

سید صادق سادات حسینی