به گزارش “دانشجو آزاد” به نقل از «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ آن چیزی که در این بین قابل تامل است حضور محمد مجتهد شبستری به عنوان یک مفسر قرآن است؛ این مسئله در حالی است که بعید است سوابق محمد مجتهد شبستری بر کسی پوشیده باشد.
در حلقه ی کیان و آئین که اواخر دهه شصت و هفتاد با حضور وی و فرج الله دباغ ملقب به سروش، و حضور بسیاری چون سید محمدخاتمی، موسوی خوئینی ها، سعید حجاریان و بسیاری از افراد شاخص جریان سکولار و ملی-مذهبی تشکیل میشد، وی در جایگاه تئوریسین اقدام به پرورش نسلی کرد که بعدها در زمان اصلاحات و دولت سازندگی شوالیه های ناتوی فرهنگی و سیاسی برای براندازی جمهوری اسلامی شده و در فتنه ۷۸ و ۸۸ سوابقشان روشن است.
وی در سال ۸۷ بهبهانه سخنرانی در مراسم ارتحال پیامبر اکرم(ص) در دانشگاه صنعتی اصفهان، عصمت نبوی و اهل بیت علیهمالسلام را نفی می کند.
شبستری در این سخنرانی و در پاسخ به سؤالی درخصوص عصمت پیامبر(ص) گفت: پیامبر وظیفهاشان فقط دعوت مردم به سمت خدا بوده و در همین وظیفه خود عصمت داشتهاند و هیچگاه از این وظیفه غافل نشده اند. اما از نظر انجام گناهان باتوجه به روایات معتبر و سخنانشان نمی توان عصمت برایشان در نظر گرفت.
وی بدون اشاره به آیات محکماتی که تصریح بر عصمت اهلبیت علیهمالسلام دارد، به بیان جملاتی از پیامبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) پیرامون استغفار ادامه داد: در توصیف پیامبر و ائمه (ع) آمده که شبانه مناجات های طولانی و نمازهای بسیار داشته اند موید آن است که در خود نقص و نیازی احساس می کردند و در پی رفع آن به نماز و مناجات می ایستادند و گرنه چگونه ممکن است کسی نقص و گناهی نداشته باشد و از شدت طالب بودن و مشتاق بودن به خود بپیچد.
شبستری در ادامه اهانت به مقدسات دینی ادعا کرد: البته حالت دیگری را می توان فرض کرد که این عبادات، دروغین و برای متمایل کردن افکار عمومی به خود بوده است.
و یا اینکه در سال ۱۳۸۶ آخرین نظریات وی در باب هرمنوتیک متون دینی اسلامی (قرآن) به صورت یک مقالۀ مفصل با عنوان «قرائت نبوی از جهان» و یک مصاحبه با عنوان «هرمنوتیک، تفسیر دینی جهان» در شمارۀ ۶ فصلنامۀ مدرسه منتشر شد که مخالفتها و موافقتهای دامنهداری را برانگیخت. در این مقاله و مصاحبه برای اولین بار وی این نظر را را مطرح کرد که قرآن کریم، «کلام نبوی» پیامبر اسلام است و محصول وحی است و نه خود وحی، قرائتی است توحیدی از جهان در پرتو وحی. بحثها و چالشهای انگیخته شده پیرامون این نظریه همچنان ادامه دارد.
مجتهد شبستری شهریور ماه سال ۸۸ در مراسم شب قدر و در بین همفکرانش در حسینه ارشاد ضمن حمله به جمهوریت نظام، شعور مردم را زیر سوال برد. وی که مدتی از لباس طلبگی در آمده و هم اینک مدعی است که دیگر این لباس را نخواهد پوشید در مراسم شب قدر حسینیه ارشاد طی سخنانی با عنوان «انسان موجودی مسئولیت پذیر» گفت: انتخاب یک امر انسانی است که حیوان این حق را ندارد. بنابراین قرار دادن فردی در راس کار و عدم تمکین به انتخاب مردم در خصوص این انتصاب نشان می دهد که در این زمینه از دیدگاه آنها بین انسان و حیوان تفاوتی قائل نیستند.
شبستری در ژوئن ۲۰۱۲ بنا به دعوت موسسه Adnawerstiftung در برلین در دانشکده الهیات پروتستان برلین و آکادمی ادیان جهان در هامبورگ حضور یافت و درباره اسلام و دموکراسی سخنرانی کرد. وی گفت: «به اعتقاد من نهاد دین وسیاست دو نهاد متفاوت با وظایف و عملکرد متفاوتند و این دلیل جدا بودن آنهاست. آنچه امروز ما به عنوان دو نهاد سیاست و دین از آنها نام میبریم در زمان پیامبر وجود نداشت. در آن دوران سیاست و دین تقریبا در همه جای دنیا به شکل پیچیدهای با هم آمیخته بود. شیوه زندگی در مکه و مدینه بسیار ساده بود. آنچه در آن دوران رخ داد نمیتواند الگویی برای دنیای امروز باشد! امروزه مسلمانان در یک سیستم اجتماعی عقلانی با تنوع نهادهای مختلف زندگی میکنند. بنابرین ما نیاز به یک برنامه مناسب داریم. این چیزی نیست که بتوان آن را از قرآن استخراج کرد!»
نکته قابل تامل تر عباراتی است که همواره طی چندسال اخیر رسانه های ضدانقلاب از وی استفاده می کنند:
-فتاوای فقیهان فقط برای خودشان حجیت دارد (مجله بعثت، ش ۹۳۵، صص ۱-۷، ۳/۶/۷۷)
– آن دسته از جوانانی که به مسجد روی می آورند وکتب دینی را مطالعه می کنند از نظر ساختار فکری و روانی ضعیف هستند (روزنامه فتح ۱۵/۱۰/۷۸)
پیامبر اسلام و ائمه، معصوم نبوده و تمام ضعف های انسان های عادی را دارند (سخنرانی در دانشگاه صنعتی اصفهان، ۵/۱۲/۸۷)
ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست شبستری از جمله کسانی است است که ارگان فارسی زبان سازمان سیا «گویانیوز» از وی به عنوان روحانی محبوب یاد کرده و به خاطر حمایت از فتنه از وی تشکر کرده است!
اما هدف اصلی جریان فوق چیست؟
سوابق هجمه فرهنگی توسط لیبرالها در دهه هفتاد و هشتاد به خوبی موید آنست که اینگونه حرکات به هیچ وجه بر اثر سهو یا خطایفردی نبوده و جریانی خزنده که به دنبال تخریب پایه های اعتقادی و در نتیجه سکولاریزاسیون نظام هستند، دوباره پس از سال ۹۲ در دانشگاه ها و محافل علمی با نام مفسر، متفکر، و یا فیلسوف دینی جای زده شده و به قرائتی ضد دینی از مفاهیم دینی می پردازند. که پس از برگزاری پوشش گسترده ای نیز در فضای مجازی و مکتوب آنان دارد. مطلبی که پیوند سه گانه ی جریان اقتصادی-فرهنگی- سیاسی لیبرالها را را روشن می کند.
برگزاری این نوع مراسم با حضور تئوریسنهای جریان تجدیدنظر در دانشگاه تهران در حالی است که هفته گذشته نیز دربرنامه ای قرار بود هاشم آغاجری(دیگر چهره این جریان) با عنوان “شریعتی و فلسفه تاریخ” در دانشکده علوم اجتماعی به سخنرانی بپردازد که با اطلاع رسانی به موقع «خبرنامه دانشجویان ایران»، این برنامه لغو شد.
از لحاظ قانونی نیز با توجه به خلاف قانون بودن اقدامات این چنینی، با توجه به اختیارات دیوان عدالت اداری و با استناد به ماده ی ۱ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب۲۵/۳/۱۳۹۲ (با این شرح که در اجرای اصل یکصد و هفتاد و سوم (۱۷۳) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بمنظور رسیدگی به شکایات، تظلمات و اعتراضات مردم نسبت به مأموران، ادارات و آییننامههای دولتی خلاف قانون یا شرع یا خارج از حدود اختیارات مقام تصویبکننده، دیوان عدالت اداری که در این قانون به اختصار «دیوان» نامیده میشود زیرنظر رییس قوه قضائیه تشکیل میگردد.) و ماده ی ۱۰ بخش دوم آیین دادرسی(صلاحیت و حدود اختیارات دیوان به قرار زیر است:- رسیدگی به شکایات و تظلمات و اعتراضات اشخاص حقیقی یا حقوقی از:الف- تصمیمات و اقدامات واحدهای دولتی اعم از وزارتخانهها و سازمانها و مؤسسات و شرکتهای دولتی و شهرداریها و سازمان تأمین اجتماعی و تشکیلات و نهادهای انقلابی و مؤسسات وابسته به آنها.) می توان به دیوان عدالت اداری از اقدامات مکرر مسئولین دانشگاه تهران در تشکیل چنین جلساتی شکایت نمود.
به هر حال چیزی که طی مدت اخیر در این دانشگاه دانشجویان شاهد آن هستند، وجود جریانی «مشکوک» در این دانشگاه است که به بهانه های مختلف سعی در تریبون دادن به چهره های جریان تجدیدنظر طلب است؛ این در حالی است که تشکل های دانشجویی اصیل این دانشگاه با فشارهایی توسط مسئولین دانشگاه برای برگزاری برنامه های خود هستند.