به گزارش “دانشجو آزاد” به نقل از خبرنامه دانشجویان ایران:با توجه به متن نامه اخیر رهبری معظم انقلاب به جناب آقای روحانی، رئیس شورای امنیت ملی کشور، درباره الزامات اجرای برجام که از امروز رسما قانون محسوب می شود و برای تمام دستگاه های کشور که در زمینه اجرای برجام نقش دارند لازم الاجرا است چند نکته به ذهن نگارنده متبادر می شود که در ذیل می آید:
۱- رهبری در ابتدا از مجموعه های درگیر در این فرآیند پرچالش تشکر و قدردانی می کنند اما نکته ای که همگان باید به آن توجه کنند قدردانی رهبری انقلاب از رئیس و اعضای کمیسیون ویژه برجام است که در فرآیند تصویب قانون برای توافق برجام نادیده گرفته شدند و از طرف برخی رسانه ها که وابستگی آنها به جریان های خاص واضح بود مظلومانه کاسبان تحریم خوانده شدند. همچنین قدردانی رهبری انقلاب از منتقدینی که با «ریزبینی قابل تحسین» نقاط ضعف و حفره های برجام را متذکر شدند نیز قابل توجه است چرا که این منتقدین در طول دوسال مذاکرات از سوی برخی با الفاظی زشت مورد خطاب قرار گرفتند و حتی برخی همراه با تیم های رسانه ای خود سعی در هدایت افکار عمومی به این سمت داشتند که ااین منتقدین بر خلاف منافع ملی عمل می کنند و به نوعی کاسبان تحریم هستند.
۲- رهبری معظم انقلاب در بند دوم نامه خطاب به رئیس جمهور محترم که از ابتدای انقلاب در متن مسائل جمهوری اسلامی قرار داشته اند خباثت های آمریکا طی سه دهه گذشته را یادآور می شوند که ناشی از خصومت ایالات متحده با «ماهیت و هویت جمهوری اسلامی» که منجر به افشای هویت شیطان بزرگ در نزد افکار عمومی جهان شده و تمام ناشدنی است ایشان این نکته را نیز متذکر می شوند که این خصومت و دشمنی بعد از این توافق تا «هنگامی که جمهوری اسلامی با قدرت درونی و پایدار خود، آنان را مأیوس کند ادامه خواهد داشت.»
ایشان این نکته را هم متذکر می شوند که ورود مستقیم آمریکا به این مذاکرات «نه با نیت حل و فصل عادلانه، که با غرض پیشبرد هدفهای خصمانهی خود دربارهی جمهوری اسلامی صورت گرفته است.» بنا براین آنچه ملت ایران و مسئولین از این بند نامه باید بعنوان یک امر ولایی برداشت نمایند این است که دشمنی آمریکا با ملت ایران و جمهوری اسلامی همچنان به قوت خود پابرجاست و اگر احیانا نرمشی از سوی آمریکایی ها مشاهده می شود (که تاکنون مشاهده نشده) نه با نیت حل و فصل عادلانه بلکه یک تاکتیک برای تغییر ذهنیت مردم و برخی مسئولین است و در مقابل این تاکتیک باید هوشیارانه برخورد کرد و همچنان بر آرمان های اول انقلاب که نابودی استکبار توسط مستضعفین عالم در راس آنها بوده است استوار ماند.
۳- نکته سومی که در بند دوم نامه رهبری آمده است تاکید بر نقاط ضعف و مبهم برجام است که اگر مسئولین در مقابل آن هوشیارانه برخورد نکنند و درصدد مراقبت دقیق و لحظه به لحظه برنیایند و موجب وارد آمدن خسارت های بزرگی برای حال و آینده کشور خواهد شد.
بنابراین مسئولین و دستگاه هایی که در امر توافق حاصله و اجرای آن نقش دارند نباید به این نکته که متنی مورد توافق طرفین تصویب شده است اعتماد کنند و از این پس با این مسئله بعنوان یک امر عادی برخورد کنند بلکه باید در این زمینه ضمن استفاده از هوشیاری لازم این دقت را داشته باشند که در هر لحظه ممکن است دشمن درصدد عدم انجام تعهداتش برآید و به کشور خسارات جبران ناپذیری وارد شود.
۴- در بند سوم نامه که خود شامل ۹ قسمت است رهبری معظم در صورتی مصوبه شورای امنیت را تایید می نمایند که بندهای نه گانه ای که در بند سوم نامه ایشان آمده است اجرا شود . بنابراین مصوبه شورای امنیت درصورتی قابل اعتبار است که ۹ ماده ذکر شده در نامه رهبری به رئیس این شورا نیز در آن گنجانده شود.
۴-۱- در اولین ماده از نه ماده ای که رهبری شرط تایید مصوبه شورای امنیت کرده اند به این نکته اشاره شده که از آنجا که هدف مذاکرات لغو تحریم های ظالمانه غرب بوده و لغو این تحریم ها پس از اقدامات ایران صورت خواهد گرفت لذا باید دست اندرکاران مربوطه به اخذ تضمین هایی کتبی از رئیس جمهور آمریکا و اتحادیه اروپا که در آن باید لغو تحریم ها را اعلام کنند اقدام نمایند و اگر اظهار نظری مبنی بر اینکه ساختار تحریم ها باقی میماند انجام شود به منزله لغو برجام خواهد بود.
بنابراین مسئولین دیگر نمی توانند صرفا بر متن برجام تکیه کنند و صرفا زمانی می توانند برجام را اجرا کنند که توانسته باشند از رئیس جمهور امریکا و اتحادیه اروپا تضمین کتبی گرفته باشند و علاوه بر این موضوع باید به طرف غربی متذکر شوند که بنا بر قانون داخلی ایران هرگاه اظهار نظری از سوی غرب صورت پذیرد که ساختار تحریم ها پابرجاست برجام نقض شده است.
۴-۲- در دومین ماده از نه ماده رهبری تاکید کرده اند که نباید تحریم ها به بهانه های واهی از جمله تروریسم و حقوق بشر مجددا اعمال شوند و وضع هرگونه تحریمی در طی مدت اجرای برجام از طرف کشورهای مذاکره کننده به معنای نقض برجام خواهد بود که دولت باید به آن واکنش لازم را بر اساس مصوبه شورای امنیت نشان دهد.
بنابراین از امورز وضع هرگونه تحریمی به معنای نقض برجام و بدعهدی طرف مقابل محسوب خواهد شد ضمن اینکه دیگر مسئولین مربوطه نمی توانند در مقابل این بدعهدی طرف غربی این توجیه را بیاورند که این قبیل اقدامات «مغایر روح برجام» است و باید اقدام متقابل را انجام دهند و فعالیت های برجام را متوقف نمایند.
۴-۳- در ماده سوم رهبری معظم طرح نوسازی کارخانه اراک و معامله ارورانویم غنی شده با کشورهای خارجی را مشروط به پایان پرونده ایران در موضوعات حال و آینده در ازانس کرده اند بنابراین دستگاه های مربوطه در اجرای برجام باید این نکته را در نظر داشته باشند که تا پاین اعلام پرونده ایران در آژانس نباید اقدامی را در خصوص اراک و معاملع اورانیوم انجام دهند و در صورت مطالبه طرف غربی در این مورد باید به قوانین داخلی که انجام برجام به آنها مشروط شده است پایبند باشند.
به نظر می رسد این مهم بعلت پیش بینی بدعهدی آژانس اتمی و بی طرفی آن لحاظ شده است. همچنین این موضوع در نظر گرفته شده است که اقدامات ایران باید گام به گام صورت بگیرد و نباید تمام داشته های هسته ای که با زحمات دانشمندان در دولت پیشین بدست آمده است را به یکباره از دست داد.
۴-۴- در ماده ۴ از مواد نه گانه بر این نکته تاکید شده است که دولت زمانی مجوز اقدام درباره طرح نوسازی کارخانه اراک را دارد که اولا با توجه به ماده قبلی باید گزارش نهایی آژانس اتمی اعلام شده باشد و ثانیا قراردادی «قطعی و مطمئن دربارهی طرح جایگزین و تضمین کافی برای اجرای آن منعقد شده باشد». بنابراین تیم اجرایی برجام تا زمانی که قراردادی قطعی و مطمئن درمورد طرح نوسازی کارخانه اراک با تاکید بر آب سنگین بودن آن نبسته اند حق اجرای نوسازی و تعهدات برجام در این زمینه را ندارند. همچین در ماده بعدی در مورد معامله اورانیوم غنی شده با کیک زرد نیز بر انعقاد قراردادی مطمئن و با تضمین کافی تاکید شده است و این نکته ذکر شده که مواد غنی شده باید به صورت تدریجی و در دفعات متعدد از کشور خارج شوند.
این مواد نیز به جهت پیش بینی بدعهدی طرف های مذاکره کننده و جلوگیری از دست دادن تمام داشته های هسته ای به یکباره ذکر شده اند که مسئولین مجریز برجام باید در رعایت آنها نهایت دقت را بکار ببرند.
۴-۵- در مواد ششم و هفتم به این نکته تاکید شده است که اجرای برجام و توافق هسته ای ایران با ۶ کشور دیگر به این معنی نخواهد بود که فعالیت های هسته ای ایران تعلیق خواهد شد و ایران باید برای یک دوره ۱۵ ساله به ۱۹۰ هزار سو انرژی اتمی دست پیدا کند و علاوه بر ان سازمان انرژی اتمی باید تحقیق و توسعه را در ابعاد مختلف انجام دهد البته بر این نکته تاکید شده است که این اقدامات باید بگونه ای انجام شود که نگرانی های حاصله در برجام را برطرف نماید به این ترتیب مسئولین موظف اند که در موازات اجرای برجام به فکر توسعه صنعت هسته ای کشور با توجه به توافقات صورت گرفته باشند تا در پایان دوره ۸ ساله کشور با کمبود مواجه نباشد.
۴-۶- در هشتمین ماده با توجه به آنچه که منتقدین برجام بارها و بارها متذکر شدن که متن برجام به شدت قابل تفسیر است رهبری معظم نکته ای را گنجانده اند که این مشکل برطرف شود و آن در موارد ابهام برانگیز مرجعیت متن مذاکرات است یعنی اگر دو طرف در نقطهی به اختلاف رسیدند با توجه به متن مذاکرات که فیلم آن موجود است باید تصمیم گیری شود و نه تفسیر طرف غربی مسلما طرف ایرانی در متن مذاکرات اهداف خود را از بندی یا ماده ای که در برجام نگاشته شده است به صورت واضح بیان کرده است و این موضوع باعث خواهد شد که طرف غربی نتواند تفسیر خود را بر کرسی بنشاند.
۴-۷- از آنجا که برجام یک توافقنامه پیچیده و پر از ابهام می باشد همانطور که رهبری در بندهای پیشین نامه ذکر کرده بودند باید به صورت مداوم از آن مراقبت کرد تا مبادا خسارتی به کشور وارد آید لذا برای اینکار یک هیات در نظر گرفته شده است که وظیفه آن «رصد پیشرفت کارها و انجام تعهدات طرف مقابل و تحقق آنچه در بالا (بندهای پیشین) بدان تصریح شده» می باشد.
بنابراین با توجه به پیچیدگی برجام و ابهام آمیز بودن آن بر شورای امنیت که وظیفه تعیین ترکیب این هیات و شرح وظایف آن را بعهده دارد واجب است که از افرادی هوشمند و قوی استفاده نماید که در کشور مسئولیت و وظیفه دیگری به جز نظارت بر اجرای برجام و عمل به تعهدات طرف غربی نداشته باشند که حضور بخشی از منتقدین دلسوز و البته کارکشته در این هیات الزامی به نظر می رسد چرا که در مدت مذاکرات این منتقدین بودند که برخی فریب های دشمن را برای مردم و مسئولین روشن ساختند.
۵- رهبری در آخر علی رغم اینکه لغو تحریم ها را حق ملت ایران می دانند بر این نکته که نباید وارد کننده صرف باشیم تاکید می کنند و راه اصلی پیشرفت و گشایش اقتصادی را که منجر به پیشرفت کشور خواهد شد در تکیه بر داشته های داخلی می دانند و باید از این فرصت برای تقویت تولید ملی حداکثر استفاده را برد و از واردات بی رویه مخصوصا واردات مواد مصرفی از آمریکا جدا پرهیز نمود.
بنابراین مسئولین باید به این نکته توجه نمایند که ماحصل این توافق باید منجر به افزایش تولید ملی و تقویت زیرساخت های کشور از طریق داشته های داخلی شود و نباید از «جیب مردم» برای اهداف مختلف خرج نماید و بعد از اتمام توافق در همین خانه که هستیم مانده باشیم.
انتهای پیام/س