پايگاه خبری تحليلي دانشجو آزاد

9:14:26 - دوشنبه 11 خرداد 1394
داغ کن - کلوب دات کام Balatarin اشتراک گذاری در فیس بوک تویت کردن این مطلب
اصلاح کشور در گرو اصلاح دانشگاه است
اگر دانشگاه اصلاح شود، جامعه اصلاح می شود.

به گزارش “دانشجو آزاد” امام خمینی (ره) در خصوص اهمیت جایگاه دانشگاه می فرمایند: در دانشگاه، نقشه آن است که جوانان را از فرهنگ و ادب و ارزش‌های خودی منحرف کنند و به سوی شرق یا غرب بکشانند و دولت‌مردان را از بین اینان انتخاب و بر سرنوشت کشورها حکومت دهند؛ تا به دست آنها هرچه می‏خواهند، انجام دهند. اینان کشور را به غارت‌زدگی و غرب‌زدگی بکشانند و قشر روحانی با انزوا و منفوریت و شکست، قادر بر جلوگیری نباشد و این، بهترین راه است برای عقب نگه‌داشتن و غارت کردن کشورهای تحت سلطه؛ زیرا برای ابرقدرت‌ها بی‏زحمت و بی‏خرج و در جوامع ملی، بی‏سر و صدا، هرچه هست، به جیب آنان می‏ریزد.
پس اکنون که دانشگاه‌ها و دانشسراها در دست اصلاح و پاک‌سازی است، بر همه ما لازم است به متصدیان کمک کنیم و برای همیشه نگذاریم دانشگاه‌ها به انحراف کشیده شود و هر جا انحرافی به چشم خورد، با اقدام سریع، به رفع آن کوشیم و این امر حیاتی، باید در مرحله اول با دست پرتوان خود جوانان دانشگاه‌ها و دانشسراها انجام گیرد که نجات دانشگاه از انحراف، نجات کشور و ملت است.
اصلاح کشور در گرو اصلاح دانشگاه
دانش تنها، فایده ندارد، بلکه دانش و تعهد با همند که می‏توانند انسان را به جایی برسانند که محتاج دیگران نباشد و پیش خدا آبرومند باشد؛ البته این کار، مشکلات و ناگواری‌هایی دارد. هرکس بخواهد کار مثبتی انجام دهد، این‏طور نیست که همه از آن کار خوششان بیاید و آن را بپسندند. ممکن است کار حقی هم در ذائقه دسته‏ای تلخ بیاید؛ ولی کسی که دنبال حق می‏رود و برای رضای خدا کار می‏کند، نباید به فکر این باشد که به او چه گفته‏ اند یا چه می‏گویند؛ باید خدا را در نظر بگیرد و برای خدا کار کند؛ هرکس، هر چی می‏خواهد بگوید. کار خوب هم مخالف دارد. شما فکر این باشید که کارتان خوب و پیش خدا آبرومند باشد. وقتی در این فکر بودید، خدا هم شما را همراهی می‏کند و مشکلاتتان را اصلاح می‏نماید که اگر دانشگاه اصلاح شد، کشور اصلاح می‏شود.
خودباوری دانشگاهیان در استقلال کشور
امیدوارم با کوشش اساتید و معلمین، وضع به صورتی درآید که فردی که دوره درسی‏اش تمام شد، فردی متعهد بار آمده باشد؛ فردی که بداند باید برای کشورش خدمت کند و کاری به رضایت کشورهای بیگانه نداشته باشد. شما می‏دانید بیشتر کسانی که در دانشگاه بزرگ شده‏اند، در عین حال که بعضی از آنان نماز هم می‏خوانند؛ ولی معتقدند ایران باید زیر نظر کشورهای بیگانه باشد؛ می‏گویند: ایران نمی‏تواند خودش را اداره کند. آیا ایرانی که با تمام فشارها خودش را حفظ کرده و انقلابش را به کشورهای‏ دیگر صادر و ملت‌های دیگر را بیدار نموده است، نمی‏تواند خودش را اداره کند؟ چرا باید کاری کنید که دانشگاه‌هایمان روش توده‏های مردم را داشته باشد که اگر ملتی چیزی را خواست، خلافش را نمی‏توان بر آن تحمیل کرد. شما ملاحظه کنید توده‏های میلیونی ما چگونه منقلب شده‏اند و به این معنا توجه کرده‏اند که باید در مقابل قدرت‌ها بایستند. دانشگاه باید مرکز رشد چنین امری باشد که متأسفانه نبوده است.
جایگاه دانشگاه در حفظ استقلال کشور
در هر صورت، دانشگاه‌ها از اموری است که، جاهایی است که باید ایران را، اسلام را، اینها نگه دارند؛ یعنی، تربیت اینها و فرهنگ خودی، فرهنگ اسلامی، فرهنگ انسانی در این جا حکمفرما باشد. اگر دانشگاه‌ها اصلاح بشود استقلال ما، آزادی ما، همه چیز ما، حفظ می‏شود و حتماً بدانید که در دراز مدت هم به کلی ما مستغنی از غیرخواهیم شد، در همه چیز، مستغنی از غیر خواهیم شد و کوشش کنید که کمک کنید به این انقلاب فرهنگی‏ و کمک، به انقلاب فرهنگی، کمک به استقلالتان است؛ کمک به آزادی‌تان است؛ کمک به کشورتان است که از زیر بار وابستگی بیرون برود و البته باید تشکر بکنیم از آنهایی که متعهّد هستند و همیشه در فکر همین مسائل هستند و برای اسلام، کوشش می‏کنند و برای کشور خودشان کوشش می‏کنند و احساس این را کرده‏اند که حالا ما کشورمان از خودمان است. پیشتر… این احساس نبود یا واقعاً تزشان این بود که ما باید برای دیگران کار بکنیم یا می‏دیدند نمی‏شود یا کشیده می‏شدند به آن جا. امروز کشور، مال خود شماست و مال خود ملت است و هیچ قدرتی در کشور دخالت نمی‏تواند بکند و دخالت ندارد خارجی. ما هیچ مستشاری دیگر نداریم؛ نه در ارتشمان، نه در دانشگاه کسی را داریم که بخواهد یک کاری انجام بدهد برخلاف. باید ما خودمان این کشور خودمان را نگه داریم. همه ملت، همه افراد، مسئول هستند؛ خصوصاً دانشگاه، مسئولیت دارد در این امور. باید دانشگاه خودش را مجهّز کند برای این که جوان‌ها را بسازد. آتیه این کشور را باید از حالا شما پی‌ریزی کنید. ما فقط به فکر خودمان و زمان حال نباید باشیم. ما باید به فکر آینده کشور باشیم؛ برای این که اسلام است. آینده اسلام، باید محفوظ بماند. آینده کشور، باید محفوظ بماند. نسل‌های آینده باید این معنا را بفهمند که از این جا شروع شده است برای حفظ این کیان؛ اسلام و کیان کشور.
لزوم اصلاح دانشگاه‌ها
آقایان می‏دانید که دانشگاه یک کشوری اگر اصلاح بشود، آن کشور اصلاح می‏شود؛ برای این که آن که در رأس امور اجرایی یا تقنین یا قضاوت یا این طور چیزها واقع می‏شود، دانشگاهی‌ها هستند و روحانیین و با اصلاح این دانشگاه، امور کشور، اصلاح می‏شود و با انحراف دانشگاه، کشور، منحرف می‏شود؛ حتی اگر یک استاد منحرف باشد، ممکن است که اثرش برای یک کشور، اثر چشمگیر باشد؛ برای این که یک استاد منحرف، ممکن است که جمعی از جوان‌ها را منحرف کند و آنها هم همین‏طور در دراز مدت، یک وقت یک غائله بزرگ برپا بشود. از این جهت، در اصلاح دانشگاه و در انقلاب فرهنگی دانشگاه آن که از همه مهم‌تر است، قضیه اساتید دانشگاه، معلمان و دانش آموزان از آن پایین تا بالا که این نورس‌ها دست یک اشخاص متعهد بیفتند ]و[ بالاتر که می‏آیند، نوجوان‌ها باز دست یک دسته متعهد و بعد هم در دانشگاه که می‏آیند، دانشگاه هم آنها را بسازد.
ما صدماتی که در طول این مدت خوردیم، از دانشگاه خوردیم؛ از اینکه دانشگاه، یک دانشگاه متعهّد نبوده است؛ حالا قطع نظر از این که دانشگاه، یک تفکر اسلامی در آن حکمفرما نبوده است؛ یک تفکر ملی هم در آن نبوده است. اصلش منحرف می‏خواستند بکنند؛ آنهایی که می‏خواهند این کشورهای امثال کشور ما را همه چیزش را از بین ببرند. آنها در همه جا فعالیت می‏کنند؛ خصوصاً در دانشگاه؛ برای این که می‏دانند که‏ اگر دانشگاه در خدمت غرب واقع بشود، کشور در خدمت غرب است. از این جهت، آن که از همه امور لازم‌تر است، این است که دانشگاه نظر کند اساتید را، معلمان را، دانش آموزان را. اینها را نظر کند ببیند که اینها وضعشان چه بوده است؛ در سابق چه بوده است، بعد از انقلاب چه بوده است، حالا چه جور وضعی دارند و دانشگاه را با افراد متعهّد به راه بیندازند. و البته دانشگاه باید باز بشود؛ اما باید این رویّه در کار باشد و خیال نکنند که فقط باز شدن دانشگاه همه عقده‏ها را باز می‏کند. دانشگاه خوب، عقده بازکن است. دانشگاه بد، نبودش بهتر از بودنش است؛ برای این که با نبودش، قاعدتاً این است که مردم جاهلند؛ اما با بودن یک دانشگاه فاسد، افراد معاند و مخالف با ملت با اسلام، درست می‏شود.
لزوم توجه و بیداری دانشجویان
باید دانشگاه آگاه باشد؛ توجه داشته باشد به این نقشه‏ها و جوان‌های عزیز دانشگاهی ما؛ توجه داشته باشند به این مسائل که از دانشگاه است که می‏شود یک ملتی اصلاح بشود و از دانشگاه است که می‏تواند یک ملتی به تباهی کشیده بشود. این دانشگاه و تربیت دانشگاهی است که جوان‌های ما را یا طرف غرب می‏کشد یا طرف شرق می‏کشد و آنها را از خودشان تهی می‏کند و وجهه آنها را متوجه به غرب و شرق [می‏] کند؛ تا این که یا شرق غلبه کند و تمام جهات ایران را و شرق را و تمام بلاد مسلمین را از بین ببرد یا غرب غلبه کند و همه فرهنگ و چیزهای دیگری را از ما بگیرند و به جای آن، یک مغز شرقی یا یک مغز غربی بنشانند و ملت ما را به تباهی بکشند.
دانشگاه، مرکز علم و تهذیب
مهم این است که دانشگاه، یک کسی که از آن بیرون بیاید، بفهمد که من با بودجه این مملکت، تحصیل کرده‏ام؛ متخصص شده‏ام؛ به مقامات عالیه علم رسیده‏ام و باید برای این مملکت، خدمت بکنم و برای استقلال این کشور، باید خدمتگزار باشم. باید این اساتید دانشگاه، آن چیزهایی که در سال‌های طولانی و خصوصاً در این تقریباً پنجاه سال آخر در مغز این جوان‌ها انباشته کرده‏اند و به آنها همچو باورانده بودند که ما خودمان چیزی نیستیم و باید همه چیزمان از آن جا باشد که این موجب این شد که مغزهای اینها به‏ کار نیفتد، برای این که خودشان یک چیزی را ایجاد کنند، باید آنهایی که به این کشور علاقه دارند، آنهایی که به این ملت علاقه دارند، آنهایی که خودشان وابسته نیستند و خدمتگزار ابرقدرت‌ها نیستند، آنها همت کنند به این که دانشگاه را یک مرکزی درست کنند که مرکز علم وتهذیب باشد که همه تخصص‌ها در خدمت خود کشور باشد نه این که متخصص بشود و با آن تخصصش ما را به دامن امریکا بکشد؛ متخصص بشود و با آن تخصصش، به کشور ما ضربه وارد کند؛ هرچه متخصصتر، بدتر … .
آن کسی که مهذَّب نشده است و آن کسی که برای کشور خودش احساس نکرده که من برای این کشور هستم و از این کشور من استفاده کرده‏ام و استفاده علمی‏ام را باید به این کشور تحویل بدهم، اگر این احساس نباشد و این باور نباشد، دانشگاه، بدترین مرکزی است برای این که ما را به تباهی بکشد و اگر این احساس پیدا شد و این اساتید دانشگاه، آنهایی که متعهدند، آنهایی که توجه دارند، آنهایی که در زمان سابق برای این مملکت غصه می‏خوردند، باید خودشان را مجهز کنند که این فرزندان ایران، متعهد و در خدمت خود ایران باشند. اگر این‌طور بشود، دانشگاه، بالاترین مقامی است که کشور ما را به سعادت می‏رساند… .
دانشگاه، دو راه دارد؛ راه جهنم و راه سعادت؛ راه ذلّت و مسکنت و نوکرمآبی و امثال اینها و راه عظمت و عزّت و بزرگمنشی… همین دانشگاه را تا ما داریم، فایده ندارد. ما دانشگاه پنجاه سال است داریم. و… هرچه فساد توی این مملکت پیدا شد، از این اشخاصی بود که در دانشگاه تحصیل کرده بودند؛ تخصص هم شاید داشتند.

پاتوق دانشجوها کوثر سایت زنان کویر تابناك وب تابناك وب logo-samandehi