به گزارش “دانشجو آزاد” سال ۹۳ برای آموزش عالی کشور سال بسیار حساس و در عین حال ناخوشی بود. حساس از این نظر که مقام معظم رهبری در سال ۹۳ بر اعتلای فرهنگ و علم و اقتصاد تاکید بسیاری کردند و جای تحقق هر سه اینها در دانشگاهها بود که دانشگاههای ما نیز در این سال روزگار خوشی را سپری نکردند زیرا در دولت یازدهم هنوز وضعیت دانشگاهها به ثبات نرسیده است.
سال ۹۳ سالی بود که وزارت علوم در بالاترین کرسی آموزش عالی کشور حضور ۳ مدیر را تجربه کرد که یکی از آنها هم سرپرست بود با حکم موقت سرپرستی و اداره یک وزارتخانه با حکم موقت طبیعتا نمیتواند ثبات را در آموزش عالی حاکم کند. این مساله سبب شد تا بسیاری از دانشگاههای کشور در شرایط بی سر و سامانی بمانند و چشم به سال ۹۴ داشته باشند تا وزیر علوم نگاهی به دانشگاهها انداخته و آموزش عالی را از این شرایط بی سامانی نجات دهد.
در حال حاضر آنچه دانشگاههای کشور را با مشکل عدیده مواجه کرده است حضور سرپرستهایی است که هنوز حکم ریاست آنها تایید نشده و مدیریت با حکم سرپرستی بالاتبع نمیتواند راه را برای تدوین برنامههای بلندمدت باز کند.
البته دانشگاههای کشور از ابتدای دولت یازدهم همین وضعیت را داشتند. جعفر توفیقی اولین مدیر دولت یازدهم در وزارت علوم که با حکم سرپرستی کلید وزارتخانه شهرک غرب را در اختیار گرفت در زمان سرپرستی چند تن از روسای دانشگاهها را تغییر داد و پس از آن فرجی دانا از زمان جلوس بر عالیترین کرسی وزارت علوم روسای بسیاری از دانشگاهها را تغییر داد و نجفی هم که پس از استیضاح فرجی دانا سرپرست وزارتخانه شد، چند رئیس را جا به جا کرد.
این جابه جاییها در حالی صورت میگرفت که شورایعالی انقلاب فرهنگی گاهی فرصت بررسی پرونده سرپرستها را نداشت و به همین دلیل این افراد مدت زیادی را سرپرست میماندند و در برخی موارد نیز اعضای شورا این سرپرستها را تایید نکردند و وزارت علوم نیز بر حضور این افراد اصرار داشت و همین مساله سبب شد تا حواشی در دانشگاهها ایجاد شود.
در سال ۹۲ فرجی دانا ۳۰ رئیس دانشگاه را تغییر داد و پس از آن نیز از ابتدای سال ۹۳ دوباره روند تغییرات و عزل و نصبها در دانشگاهها آغاز شد که در بحبوحه بلاتکلیفی وزارت علوم و عدم تعیین تکلیف وزیر، تنها برخی از سرپرست دانشگاهها موفق به کسب رای اعتماد از شورایعالی انقلاب فرهنگی شدند و بسیاری از آنها به دلیل مخالفت اعضای شورا هنوز موفق به اخذ رای اعتماد از شورایعالی انقلاب فرهنگی هم نشدهاند و این دانشگاهها به مدت زیادی با سرپرست اداره میشوند.
با توجه به اینکه مدت حکم یک سرپرست ۳ تا ۶ ماه است و باید در این مدت حکم آنها به شورایعالی انقلاب فرهنگی ارائه و ریاستشان تائید شود این موضوع اهالی آموزش عالی را درگیر کرده است که چرا برخی دانشگاهها و حتی مهمترین دانشگاههای کشور حدود یک سال یا حتی بیشتر با سرپرست اداره میشوند. آیا حضور این سرپرستها در مدیریت دانشگاههای کشور غیرقانونی نیست؟ چطور میتوان به احکام صادره از سوی این سرپرستها که خود غیرقانونی هستند استناد کرد؟
در حال حاضر برخی از سرپرستهای دانشگاهها هنوز از سوی وزارت علوم به شورا معرفی نشدهاند و برخی دیگر نیز با مخالفت اعضای شورا روبه رو شده و همچنان سرپرست باقی ماندهاند.
حضور سرپرست غیرقانونی در بیش از ۲۰ دانشگاه کشور
به گفته وزیر علوم ۳۴ دانشگاه با سرپرست اداره میشوند که ۱۱ نفر به شورا معرفی شدهاند و در این میان مدت قانونی سرپرستی بیش از ۲۰ دانشگاه به اتمام رسیده است یعنی این افراد به طور غیرقانونی بر مسند سرپرستی این دانشگاهها هستند بنابراین احکام صادره از سوی این سرپرستهای غیر قانونی نیز فاقد اعتبار است.
محمدی خالصیفرد از ۱۳ بهمن ۱۳۹۲ سرپرست دانشگاه تحصیلات تکمیلی زنجان است، خلیل جمشیدی از ۱۸ شهریور ۱۳۹۳ سرپرست دانشگاه زنجان است، سرپرستی سعید بحرینان در دانشگاه صنعتی شهدای هویزه از ۲۴ بهمن ۱۳۹۲ است، صالح شهابی وند از ۲۸ بهمن ۱۳۹۲ سرپرست دانشگاه مراغه است.
دانشگاه بجنورد، احمد محقر را از ۲۴ اسفند ۱۳۹۲ به سرپرستی خود دیده است، در دانشگاه چمران اهواز، محمد رعایایی اردکانی از ۲۸ اسفند ۱۳۹۲ سرپرست است، محمد صادق آخوندی از ۱۳ تیر ۱۳۹۳ سرپرست دانشگاه صنعتی قم است، دانشگاه شهرکرد به سرپرستی شایان شاه محمدی از ۱۳ تیر ۱۳۹۳ اداره میشود.
دانشگاه ولی عصر رفسنجان، محمدعلی دهقان را از ۱۱ شهریور ۱۳۹۳
به سرپرستی میبیند و در دانشگاه تکمیلی کرمان، محمد میرزایی بادیزی از ۹ شهریور ۱۳۹۳ سرپرست است.
علی تیزرو از ۹ شهریور ۱۳۹۳ سرپرست دانشگاه آموزش عالی لامرد است، محمود نیلی از ۱۸ شهریور ۱۳۹۳ سرپرست دانشگاه صنعتی همدان است.
دانشگاه یاسوج به سرپرستی شاپور رمضانی از ۲۲ مهر ۱۳۹۲ اداره میشود، دانشگاه علوم اقتصادی، محمدرضا منجذب را از ۲۳ مهر ۱۳۹۲ به سرپرستی میبیند، در دانشگاه اراک سعید حمیدی از ۲۳ دی ۱۳۹۲ سرپرست است،علی اصغر بهشتی از ۷ مهر ۱۳۹۳ در دانشگاه قوچان سرپرست است.
و مدت سرپرستی تمام این افراد از ۶ ماه گذشته است.
همچنین هنوز تکلیف دانشگاه جامع علمی کاربردی به سرپرستی محمد اخباری از ۱۰ دی ۱۳۹۳ و دانشگاه پیام نور به سرپرستی محمدعلی سرلک از ۸ دی ۱۳۹۳ نیز مشخص نشده است.
تکلیف ۴ دانشگاه مهم کشور در پرده ابهام
در این میان ۴ دانشگاه کشور مدتهاست که در بلاتکلیفی هستند و در حالیکه تکلیف دانشگاههای مهم کشور روشن شده است ۴ دانشگاه مهم کشور همچنان با سرپرست اداره میشوند و گفته میشود برای رای اعتماد شورایعالی انقلاب فرهنگی به سرپرستان این دانشگاهها حاشیههایی وجود دارد و همین مساله سبب تاخیر در رای اعتماد به این افراد شده است.
دانشگاه تربیت مدرس به سرپرستی محمدتقی احمدی از ۳ تیر ۱۳۹۳ اداره میشود، دانشگاه اصفهان هوشنگ طالبی را از ۲۰ آذر ۱۳۹۲ به سرپرستی میبیند.
دانشگاه خوارزمی؛ به سرپرستی محمدعلی سبحان الهی از ۲۹ دی ۱۳۹۲ اداره میشود و دانشگاه تهران دانشگاه مادر کشور هم به سرپرستی محمود نیلی احمد آبادی از ۱۹ خرداد ۱۳۹۳ اداره میشود.
یک سال و نیم است که دانشگاههای کشور با این حواشی دست و پنجه نرم میکنند و هنوز این چالشها ادامه دارد.
جعفر توفیقی پس از انتصاب در سرپرستی وزارت علوم در اولین اقدام دانشگاهی خود، در روز ۱۹ آذرماه سال ۹۲، محمدحسین رامشت را از ریاست دانشگاه اصفهان برکنار کرد و هوشنگ طالبی (ریاست سابق دانشگاه اصفهان در دوران اصلاحات) به سرپرستی این دانشگاه منصوب شد و باوجود اینکه طالبی نتوانسته امتیازات لازم را برای ادامه این مسیر دارا باشد و نظر مساعد اعضای شورا را برای ریاست دانشگاه اصفهان کسب نکرده است، پس از گذشت یک سال و چند ماه همچنان سرپرست دانشگاه اصفهان است و این دانشگاه مهم همچنان با حکم سرپرستی اداره میشود.
وضعیت دانشگاه خوارزمی هم به همین صورت است و دانشگاه تهران هم که شرایطی بهتر از این دو دانشگاه ندارد.
این در حالی است که وزیر علوم از ابتدای فعالیت خود از تعیین تکلیف دانشگاههای کشور سخن گفت ولی هنوز دانشگاههای مهم کشور بدون رئیس هستند.
با توجه به قول وزیر علوم و تذکر شورایعالی انقلاب فرهنگی به وزیر مبنی بر تعیین تکلیف سریع دانشگاههای کشور به نظر میرسید دانشگاههای مهم کشور در اولویت باشند ولی هنوز خبری از این مساله نیست.
دانشگاههای تهران، اصفهان، خوارزمی، جامع علمی کاربردی، تربیت مدرس و پیام نور شاید از مهمترین دانشگاههایی باشند که با سرپرست اداره میشوند.
کارشناسان کشور معتقدند وقتی فردی با حکم سرپرستی مشغول به کار است به لحاظ روانی این احساس را دارد که تصمیمگیر نیست و دچار روزمرگی میشود و زیر مجموعه آن نهاد نیز ممکن است به طور طبیعی در کارها تعلل کنند به همین دلیل جامعه دانشگاهی کشور منتظر هستند تا سریعتر تکلیف سکانداری دانشگاهها مشخص شود تا در سال ۹۴ دانشگاههای کشور با وضعیت بسامانی به ارتقای علم و دانش و تحقق منویات رهبری بپردازند.
منبع : snn