به گزارش دانشجو آزاد: حسین اکبری؛ * «امام حسین برای جمهوری اسلامی نیست»؛ جملهای که این روزها زیاد شنیدیم؛ جملهای درست، اما ناقص!
اول: چرا درست؟ چون، اما حسین قطعا برای جمهوری اسلامی نیست؛ ایشان حتی برای شیعیان هم نیست؛ این امام حتی برای مسلمانان نیز نیست؛ ایشان برای کل بشریت است؛ همه و همه؛ مسیحی و یهودی مسلمان؛ هندو و زرتشت و حتی آن کس که هیچ دینی را قبول ندارد. امام حسین کشتی نجات کل بشریت است و قطعا تنها برای جمهوری اسلامی نیست.
دوم: چرا ناقص؟ چون بی انصافی است سینه زنی که امروز داریم را نتیجه انقلاب اسلامی ندانیم؛ مگر میشود این را منکر شد؟ یعنی واقعا در سال ۵۶ همانند امروز هر کوچه و خیابان یک هیات بزرگ مذهبی بود؟ آیا واقعا سال ۵۶ شرکت جوانان در اعتکافها اینقدر مرسوم بود؟ آیا واقعا سال ۵۶ برای ثبت نام اعتکاف اگر دیر میجنبیدی میگفتند ظرفیت پر است؟ آیا آن زمان عطش سفر اربعین اینقدر بود؟ آیا سال ۵۶ عید غدیر اینقدر باشکوه برگزار میشد؟
این عشق به اهل بیت از کجا آمده؟ در شرایطی که کل جهان رو به ترک معنویت دارد، آیا وضعیت فعلی جز به دلیل انقلاب اسلامی است؟
امروز انقلاب اسلامی و امام حسین در هم آمیخته یکدیگرند؛ امروز اگر در آفریقا تا کانادا و اتریش سینه زنی امام حسین برگزار میشود، به خاطر هجوم فرهنگ اسلامی با محوریت انقلاب اسلامی به قلب اروپا و آفریقا است.
در یک جمله؛ امام حسین برای انقلاب اسلامی نیست، اما تحلیل امام حسین منهای پذیرش انقلاب اسلامی قطعا انحراف در دینداری است.
جمهوری اسلامی مشکلات ریز و درشت فراوان دارد؛ از اقتصاد گرفته تا فساد؛ همانطور که در حکومت امیرالمومنین این مسائل بود. اینها به اصل ماجرا که حق با کیست، خللی وارد نمیکند. این مشکلات دقیقا در جایی بوده که به حرف امام و اسلام گوش ندادیم؛ جایی که نفوذ اتفاق افتاد.
اگر دلسوز اسلام و امام حسین هستید و با انقلاب اسلامی سر دشمنی دارید، یقین کنید که نابودی جمهوری اسلامی به معنای سرکوب جدی فرهنگ عاشورایی تا صدها سال آینده است.
حسین اکبری، فعال دانشجویی دانشگاه بجنورد