به گزارش “دانشجوآزاد” بالاخره تکلیف مجلس دهم روشن شد و بعد از ماهها تبلیغات و کشمکش ها بین احزاب مختلف ریاست مجلس به علی لاریجانی رسید؛ ریاستی که چندماهی است نقل مجالس سیاسی مختلف بوده و اعضای لیست امید که از قبل از انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی خود را برنده هر دو انتخابات می دانستند سعی داشتند با بکارگیری ابزار نوین رسانه ای افکار عمومی را با خود همراه سازند و ریاست دو مجلس را در اختیار بگیرند.
امیدی ها بعد از انتخابات، توهم کسب حداکثری کرسی ها را داشتند و با یارگیری از بین مستقلین آنها را در لیست خود می گنجاندند! اما بالاخره این توهم پوشالی فروریخت و نمایندگان مردم در مجلس خبرگان آیت الله جنتی را به عنوان رئیس مجلس برگزیدند که این انتخاب بلافاصله واکنش هایی از جانب اصلاح طلبان و همچنین رسانه های معاند به دنبال داشت. انتخاب آیت الله جنتی برای جریان اصلاحات اینقدر سنگین بود که در رسانه های خود خبر ریاست ایشان را با تیترهایی چون “آخرِ اول” درج کردند! البته این شکه شدن از جانب جبهه اصلاحات طبیعی بود زیرا چند سالی است که اینها از طرق مختلف دست به تخریب آیت الله جنتی زده بودند و تمام توان خود را جهت حذف ایشان از مجلس خبرگان به کار گرفتند اما رای مردم و همچنین رای منتخبین مردم چیز دیگری بود و برای چندمین بار ثابت کرد حملات ناجوانمردانه به نتیجه نخواهد رسید!
هنوز دردِ انتخاب آیت الله جنتی به عنوان ریاست مجلس خبرگان التیام نیافته بود که ناگاه بر خلاف تصور جریان اصلاحات، علی لاریجانی بر کرسی ریاست مجلس دهم تکیه زد! این دومین شکست سیاسی اصلاح طلبان در سال جاری بود چون آنها قاطعانه عارف را شانس اولِ ریاست مجلس می دانستند! مجلسی که جریان اصلاحات در آن اصولگرایان را در اقلیت می دید و از روزهای بعد از انتخابات شعار تغییرات اساسی در مجلس با تغییر ریاست را می داد!
اما بازهم توهمات در هم شکست و نماینده ای “نه اصلاح طلب” رئیس مجلس شد و این بار هم اصلاحطلبان بجای پذیرش شکست به توهین روی آوردهاند و در این خصوص از ادبیات «زنبیل به دست»، «خائن» و «منافق» نسبت به نمایندگان مستقل استفاده کردند.
البته بعد از آن هم به دنبال یافتن دل خوشکنک هایی برای خود هستند و با از دست دادن کرسی ریاست به نائب رئیسان دلخوش کرده اند و شاید این التیامی بر دردشان باشد.
به هر ترتیب به قول سهراب “چشمها را باید شست”، می شود آن طور که دوست داریم فکر کنیم و چند صباحی بر اساس تفکرات خود زندگی کنیم اما به هر حال روزی پرده ها فرو می افتد و واقعیت هر چند تلخ خود را نشان می دهد؛ امیدواریم لشکر اصلاحات از این شکست های خود درس بگیرد و شاید درس اول این باشد که به رای دیگران هرچند مخالف نظر ما باشد باید احترام گذاشت؛ درس دوم هم باید تصمیم و تدبیر براساس واقعیات جامعه باشد نه توهمات ذهنی خودمان!
هاله اسدی