پايگاه خبری تحليلي دانشجو آزاد

16:48:07 - پنجشنبه 9 مرداد 1404
داغ کن - کلوب دات کام Balatarin اشتراک گذاری در فیس بوک تویت کردن این مطلب
وقتی رنگ چشم توافق را عوض می‌کند!
خبرنگار که ابتدا تصور می‌کرد با استعاره طرف است، بعدتر فهمید که این جمله جدی‌ترین موضع رسمی درباره یکی از مبهم‌ترین لحظات مذاکرات است.

به گزارش دانشجو آزاد:  خبرنگار ما، از میان پرونده‌های خاک‌خورده «برجائی»، به سراغ یکی از مسئولان سابق رفت تا پاسخی برای پرسشی بی‌جواب پیدا کند: فرانچسکو دقیقاً کی وارد شد؟ و آیا تعلیق واقعاً قشنگ‌تر از لغو بود؟

این مقام مسئول که سابقه‌ای بی‌بدیل در ایستادن کنار اشتون، جلوی دوربین‌ها، پشت قاب‌های تحریم و حتی داخل توجیه‌نامه‌ها دارد، با نگاهی سراسر اعتماد به نفس و اندکی شاعرانه گفت:
«یک پایم کنار اشتون بود، یک پایم جلوی دوربین‌ها، خب مگر من هزارپا هستم که دنبال فرانچسکو هم بگردم؟»

خبرنگار که ابتدا تصور می‌کرد با استعاره طرف است، بعدتر فهمید که این جمله جدی‌ترین موضع رسمی درباره یکی از مبهم‌ترین لحظات مذاکرات است.

هزارپایی که مسئول عزیز به آن اشاره کرده، بعدها به نماد چندوظیفگی در دیپلماسی ایرانی تبدیل شد.

مسئول مذکور ابراز داشت: «من مسئول سرفصل‌ها بودم، ضمائم را بچه‌ها رسیدگی می‌کردند. تازه من وقت خواندن آن چیزها را نداشتم. یک آقایی همان دور و اطراف بود، ضمائم را دادیم دستش، رفت باهاش قدم زد، شاید هم قهوه خوردند.»

تحقیقات خبرنگارما نشان می‌دهد آن «آقا» تا امروز هم در اسناد رسمی به عنوان “آقا‌ی حاضر در اطراف” شناخته می‌شود و کسی نامی از او نبرده است. گفته می‌شود او هم‌اکنون مشغول نگارش خاطراتی‌ست تحت عنوان «ضمائمی که زندگی‌ام را عوض کردند».

به گزارش خبرنگارما در واپسین ساعات مذاکرات، وقتی سند اصلی آماده چاپ بود و همه منتظر حذف تحریم‌ها بودند، ناگهان مردی با نامی که بیشتر به اسم برند روغن زیتون شباهت داشت وارد صحنه شد: فرانچسکو.

وی که در اصل کارمند مالی اتحادیه اروپا بود، اما با چنان ظرافتی پیشنهاد زبانی داد که گویی شاعری از فلورانس است، به واژه «لغو» اشاره کرد و گفت:
«لغو؟ خیلی لغو است… تعلیق قشنگ‌تر است. واج‌آرایی بهتری هم دارد.»

گزارش‌هایی هست که فرانچسکو در لحظه گفتن این جمله، مستقیم به چشم مسئول ایرانی نگاه کرده و حالتی شاعرانه در فضای اتاق مذاکره ایجاد شده است. طرف ایرانی که تا آن لحظه هنوز مشغول بررسی رنگ چشم و بور بودن موهای او بود، بی‌درنگ گفت:
«بله، تعلیق هم آوا دارد، هم کلاس بین‌المللی.»

پیشنهاد فرانچسکو به‌سرعت در ضمائم ثبت شد و به گفته همان مسئول خوش‌حضور، «ما که خودمان هم متوجه نبودیم چه شد، ولی رنگ چشمش همه چیز را ساده کرد.»

برخی منابع خبری اعلام کرده‌اند که این لحظه، به لحاظ تاریخی، یکی از معدود مواردی بود که سیاست تحت تأثیر زیبایی‌شناسی بصری و واجی قرار گرفت؛ به‌نحوی که بعدها حتی در کتب آموزش دیپلماسی، بخش ویژه‌ای تحت عنوان «شعر در مذاکرات» تدوین شد.

مسئول عزیز در پاسخ به سوال خبرنگار ما درباره منطق انتخاب تعلیق به جای لغو گفت: «واژه‌ها خودشان راهشان را پیدا می‌کنند. ما فقط فضا را مهیا می‌کنیم.»

این جمله توسط گروه طنزنویسان وزارت فرهنگ، به‌عنوان یکی از فلسفی‌ترین پاسخ‌های قرن انتخاب و تحلیل شد.

براساس این گزارش بدلیل اتفاقات آن شب، کمیته‌ای پیشنهاد کرد که در مذاکرات بعدی، هیئت همراه شامل یک واج‌شناس، یک کارشناس رنگ‌شناسی و ترجیحاً یک شاعر آوانگار باشد. همچنین درخواست شد که متن ضمائم قبل از تصویب، توسط استادان ادبیات کلاسیک بازبینی شود تا مبادا زیبایی زبانی از دست برود.

تحقیقات تیم خبری ما نشان می‌دهد که در مذاکرات سطح بالا، گاهی یک رنگ چشم و یک جمله خوش‌آوا می‌تواند بیش از بندهای حقوقی سرنوشت توافق را تعیین کند. فرانچسکو نماد دیپلماسی‌ای‌ست که در آن لغو بیش از حد لغو است، و تعلیق حس بهتری دارد؛ نه به خاطر معنا، بلکه به خاطر آراستگی واژگان.

همچنین از آن زمان تاکنون، واژه «تعلیق» در اسناد بین‌المللی با ستاره کوچکی منتشر می‌شود که در پایین صفحه نوشته شده: با پیشنهاد شاعرانه فرانچسکو، کارمند مالی اتحادیه اروپا، به ثبت رسید.

انتهای پیام/سوده پاکاری

بر چسب ها: ,
پاتوق دانشجوها کوثر سایت زنان کویر تابناك وب تابناك وب logo-samandehi